چاپ اول کتاب «رخداد ادبیات» [The event of literature] نوشته‌ تری ایگلتون [Terry Eagleton] با ترجمه پیمان چهرازی منتشر شد.

رخداد ادبیات» [The event of literature] نوشته‌ تری ایگلتون [Terry Eagleton]

به گزارش کتاب نیوز، نسخه اصلی کتاب «رخداد ادبیات» در سال 2013 منتشر و اکنون با ترجمه پیمان چهرازی در 270صفحه و با قیمت ۵۴ هزار تومان توسط نشر آگه در ایران منتشر شده است.

«رخداد ادبیات» پنج فصل دارد؛ ۱. واقع گرایان و نام گرایان. ۲. ادبیات چیست؟ (۱) ۳. ادبیات چیست؟ (۲) ۴. ماهیت داستان ۵. راهبردها.

ایگلتون در این کتاب قرار است با طرح بحث و جدل نظری میان واقع گرایان و نام گرایان در فصل ۱ به این مسئله بپردازد که آیا پدیده ها اساسا واجد ماهیتی عام هستند یا نه، که مقدمه ای ست برای طرح بحثی که در فصل ۲ ارائه می‌شود که آیا می‌توان از پدیده‌ی عامی با عنوان ادبیات حرف زد یا نه، و این که اصطلاح ادبیات، به خصوص امروزه، عموما به چه معنایی به کار می‌رود.

فصل ۳ و ۴ مربوط به بررسی خصایصی ست که در معنای امروزی ادبیات نقشی محوری دارند، و این سوال که آیا می‌توان این خصایص را به عنوان خصایص بنیادی مشترک فرم های مختلف ادبی مطرح کرد یا نه (که در پیشبرد این بحث از ایده‌ی «شباهت های خانوادگی» ویتگنشتاین مدد می‌گیرد)؛ فصل ۳ به بررسی تعدادی از خصیصه های آثار ادبی، نظیر وجه اخلاقی، وجه غیرکاربردی، و وجه ارزش نوشتاری آن ها می‌پردازد. فصل ۴ به طور کامل به بررسی یک خصیصه‌ی عمده‌ی دیگر آثار ادبی، یعنی داستان مندی، و چند و چون آن می‌پردازد.
در فصل ۵ ایگلتون به بررسی وجوه اشتراک نظریه های ادبی در تعریف ادبیات می‌پردازد و نتیجه می‌گیرد که در نهایت خصیصه‌ی یگانه ای به عنوان وجه اشتراک همه‌ی نظریه های ادبی در تعریف آثار ادبی وجود ندارد، ولی مفهومی وجود دارد که می‌تواند در توضیح بسیاری از نظریه های ادبی به کار بیاید و آن مفهوم «راهبرد» است؛ که به معنی بررسی آثار ادبی به مثابه واکنشی راهبردی به موقعیت های معین است.

تری ایگلتون یکی از پژوهشگران و فلاسفه معاصر است که سال ۱۹۴۳ متولد شده و در ایران نیز مخاطبانی دارد. او به نقد ادبی برپایه نظریه مارکسیست‌ها پرداخته و می‌پردازد و تفسیر آرای مارکس و مارکسیست‌ها هم گوشه‌ای از فعالیت‌های کارنامه اوست. او مقالات مختلفی درباره ادبیات، فلسفه وفلاسفه دارد و کتاب‌ «درآمدی بر نقد ادبی» یا «پیش‌درآمدی بر نقد ادبی»‌اش بین مخاطبان ایرانی شناخته‌شده است.

[این کتاب نخستین بار با ترجمه مشیت علایی و با عنوان «رویداد ادبیات» توسط نشر لاهیتا‏‫ منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...