هر ساله و با نزدیک شدن به پایان سال میلادی مجلات و روزنامه‌های مختلف خارجی فهرستی از بهترین آثار داستانی، غیرداستانی، و ادبیات کودک چاپ‌شده در آن سال را معرفی می‌کنند. در این مطلب نگاه کوتاهی به بهترین‌های مجله تایم در حوزه کتب داستانی خواهیم داشت.

بهترین آثار داستانی 2020 به انتخاب تایم

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا،  رمان خواندن در سال 2020 راهی برای مقاومت و جلوگیری از توجه به فجایعی بود که در اطرافمان رخ داد. بهترین آثار داستانی سال هم مسیری برای درک بهتر و همچنین گریزی بامعنا فراهم کردند. از قدم زدن در سالن‌های دوره تئودور در انگلیس در کتاب «آینه و چراغ» گرفته تا عمارت بزرگ در «انجیل کودکان» و داستان معمایی ژاپنی «جایی که خانم‌های وحشی هستند» به خوانندگان کمک کردند حواس خود را از موضوعات سخت جامعه چون پاندمیک دور کنند، راحت‌تر مقاومت کنند، و چالش‌هایی را به خواننده نشان دادند که سبب شد سختی‌های شخصی زندگی‌شان قابل‌تحمل‌تر به نظر بیاید.

بهترین آثار داستانی 2020 از نگاه مجله تایم به شرح زیر است:

«جایی که خانم‌های وحشی هستند» نوشته آئوکو ماتسودا [Where the Wild Ladies Are, Aoko Matsuda]
نویسنده ژاپنی از طریق حوادث ماورالطبیعه خوانندگان را راهنمایی می‌کند و با شخصیت‌هایی آشنایشان می‌کند که به نظر خواننده عادی جلوه می‌کنند. همین موضوع این مجموعه داستان را خاص می‌کند زیرا این داستان‌ها در واقع داستان‌های قدیمی مربوط به جِن و روح در ژاپن است که حالا برای مخاطبان معاصر بازنویسی شده است.

«شماس کینگ کونگ» نوشته جیمز مک‌براید [Deacon King Kong, James McBrid]
سپتامبر سال 1969 است که شماس یک کلیسا به به قاچاقچی مواد مخدری شلیک می‌کند و او را به قتل می‌رساند. همه از جمله خود شماس از این اتفاق شوکه شده و دلیل آن را نمی‌فهمند. در نهایت مک‌براید، برنده جایزه کتاب ملی آمریکا در صفحات آخر خواننده را با صحنه‌های عجیبی از گذشته روبه‌رو می‌کند و از راز داستان پرده برمی‌دارد.

«یک آتش‌سوزی» نوشته مگا مایومدار [A Burning, Megha Majumdar]
وقتی جیوان، زنی مسلمان، که در اطراف کلکته زندگی می‌کند، شاهد حمله تروریستی می‌شود در فیسبوک کامنتی در انتقاد از دولت می‌نویسد که نسبت به این حمله تروریستی بی‌تفاوت رفتار کرده است. کامنتی که عواقبی برای جیوان دارد و به عنوان همکار تروریست‌ها دستگیر می‌شود.

«یک گرگ را کنار گوشم نگه می‌دارم» نوشته لورا وَن دِن بِرگ [I Hold a Wolf by the Ears, Laura van den Berg]
یازده داستان کوتاه در این مجموعه شامل شخصیت‌های زنی است که در شرایط سخت و عجیب برای بقا تقلا می‌کنند. شخصیت‌های این داستان‌ها هر کدام به نحوی در زندگی شکست خورده‌اند و با هم روایتی به هم گره خورده را تشکیل می‌دهند.

«مرثیه‌های وطن» نوشته ایاد اختر [Homeland Elegies, Ayad Akhtar]
هر از چندگاهی با چنین داستانی روبه‌رو می‌شویم که بسیار هوشمندانه است. ایاد اخترِ برنده پولیتزر ما را با شخصیتی هم‌نام خود آشنا می‌کند که در دهه 1990 میلادی مهاجری پاکستانی در آمریکا است. پدر این شخصیت خیالی که دقیقا شرایط خود نویسنده را دارد پزشک و در حال درمان بیماری قلبی دونالد ترامپ است. «مرثیه‌های وطن» در میان نامزدهای مدال کارنگی در سال جاری هم بود.

«انجیل کودکان» نوشته لیدیا میلت [A Children’s Bible, Lydia Millet]
در یک تعطیلات چند خانواده در خانه‌ای تابستانی در کنار دریاچه زمان خوبی را سپری می‌کنند. والدین اهمیتی به امور فرزندانشان نمی‌دهند. وقتی طوفانی بزرگ از راه می‌رسد و فرزندان در شهر هستند والدین اهمیتی به این موضوع نمی‌دهند و ترجیح می‌دهند وقت خود را در خانه و به نوشیدن الکل سپری کنند. لیدیا میلت یک بار در میان نامزدهای پولیتزر هم قرار گرفته است.

«آینه و چراغ» نوشته هیلاری منتل [The Mirror & the Light, Hilary Mantel]
اولین کتاب از این مجموعه درباره آمدن توماس کرامول به قدرت و اعدام توماس مور است و در سال 2009 منتشر شد و جایزه بوکر را هم برای نویسنده به ارمغان آورد. در سال 2012 دومین کتاب از این مجموعه تحت عنوان «اجساد را بیاورید» منتشر شد و دوباره جایزه بوکر را به دست آورد. داستانی که چگونگی سقوط آن بولین، همسر دوم هنری هشتم را به تصویر می‌کشد. «آینه و چراغ» پس از اعدام آن بولین رخ می‌دهد که دشمنان توماس کرامول دور هم جمع می‌شوند. انتظار می‌رفت منتل با این کتاب برای سومین بار برنده بوکر شود اما حتی در فهرست نهایی نامزدهای بوکر هم قرار نگرفت.

«شاگی بِین» نوشته داگلاس استوارت [Shuggie Bain, Douglas Stuart]
این کتاب جایزه معتبر بوکر را برای نویسنده به ارمغان آورد. استوارت در اولین رمانش قصه خانواده‌ای از گلاسکو را در دهه 1980 میلادی را روایت می‌کند. نویسنده داستان پسرکی به نام شاگی و مادرش را در طول چند سال نشان می‌دهد و تلاش می‌کند مفهوم هویت، اعتیاد، و رهایی را بار دیگر توصیف کند.

«نیمه ناپدیدشده» نوشته بریت بنت [The Vanishing Half, Brit Bennett]
زندگی دوقلوهای رنگین‌پوستی که در شانزده سالگی تصمیم می‌گیرند جامعه کوچک مردم سیاه‌پوست را ترک کنند و زندگی جدیدی برای خود بسازند. کمی بعد که با مشکلات جدیدی روبه‌رو می‌شوند یکی از دوقلوها به خانه می‌گردد و دیگری هویت جدیدی برای خود به عنوان یک رنگین‌پوست می‌سازد. با در نظر گرفتن موضوع هویت، که در حال حاضر مهم‌ترین مهم‌ترین موضوع در حوزه ادبیات است، می‌توان «نیمه ناپدیدشده» را کتاب سال 2020 دانست.

و کتاب [Breasts and Eggs, Mieko Kawakami].

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...