رمان ایرانی «قهوه‌ی سرد آقای نویسنده» نوشته‌ روزبه معین توسط نشر نیماژ به چاپ هشتاد و سوم رسید.

قهوه‌ی سرد آقای نویسنده روزبه معین

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «قهوه‌ی سرد آقای نویسنده» که به‌تازگی به‌عنوان پرفروش‌ترین رمان ایرانی دهه دوم قرن بیست‌ویکم شناخته شده، به‌تازگی توسط نشر نیماژ به چاپ هشتاد و سوم رسیده است. قیمت پشت جلد چاپ هشتاد و سوم این کتاب ۴۰,۰۰۰ تومان تعیین شده و تیراژ آن ۲۰۰۰ نسخه است.

اواخر سال گذشته چاپ هفتاد و دوم این کتاب با ویراست جدید و پیوست چند صفحه، در دسترس علاقه‌مندان کتاب در ایران قرار گرفته بود. این کتاب که رمانی معمایی و عاشقانه است، ماجرای نویسنده‌ای به‌نام آرمان روزبه را روایت می‌کند که در نوجوانی عاشق دختری می‌شود که پانزده سال از خودش بزرگ‌تر است و رمان با خاطره‌ای از این عشق آغاز می‌شود و در ادامه...

این رمان با تکنیک داستان‌های فرعی متعدد (spin-off) نوشته شده است به‌نحوی که هرکدام از این داستان‌های فرعی در دل کلیت داستان ساختمان کلی رمان را تشکیل می‌دهند.

روزبه معین لیسانس مهندسی شیمی از دانشگاه اراک دارد و تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان البرز به پایان رسانده‌است. چند نمایشنامه از او در دوران دبیرستان و دانشگاه روی صحنه رفته‌است. او در کنار نویسندگی در زمینه‌های مختلف هنری از جمله طراحی و شخصیت‌پردازی کارتونی (کاریکاتور) فعالیت می‌کند.

وی همزمان با تحصیل در دانشگاه، دوره‌های تئاتر و نویسندگی را نیز گذراند. معین فعالیت حرفه‌ای خود را به عنوان نویسنده با نمایشنامه‌نویسی آغاز کرد. معین از سال ۱۳۹۲ شروع به نوشتن رمان قهوهٔ سرد آقای نویسنده کرد و سال ۱۳۹۶ آن را به چاپ رساند و خیلی سریع تبدیل به یک رمان پرفروش شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...