جلد سوم مجموعه «دروازه مردگان» با عنوان «چاه تاریکی» نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی با تصویرگری نادیا دیباج از سوی بخش کودک و نوجوان انتشارات افق منتشر شد.

دروازه مردگان چاه تاریکی حمیدرضا شاه‌آبادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «دروازه مردگان» رمان سه گانه‌ای‌ست که در ژانر وحشت ویژه نوجوانان نوشته شده و تا به‌حال دو جلد از آن به نام‌های «قبرستان عمودی» و «شب خندق» از سوی بخش کودک و نوجوان انتشارات افق منتشر شده است. در «دروازه مردگان» وقایع اصلی داستان‌‌ها در دوره قاجار می‌گذرد و در آنها جزئیاتی از تاریخ تهران قدیم و آدم‌های آن دوران برای نوجوانان روایت می‌شود.

داستان این جلد ادامه ماجرایی است که رضا پشت سر می‌گذارد. او این بار وارد ماجرای دیگری می‌شود و برای کمک به شخصی دیگر، خودش وارد جهان مردگان می‌شود و در موقعیتی خاص قرار می‌گیرد که باید بین منافع شخصی و شرافتش یکی را انتخاب کند.

داستان این جلد این‌گونه آغاز می‌شود: «پروانه‌ها زیبا هستند، اما گمان نمی‌کنم باهوش باشند. آن ها با بال‌های زیبا و رنگارنگشان گاهی کیلومترها راه را طی می‌کنند، بدون آنکه بدانند مقصدشان کجاست. در این مسیر طولانی، گل‌ها و درخت‌ها توقف‌گاه‌هایی هستند برای استراحتی کوتاه و بعد حرکتی دوباره برای رسیدن به جایی که معلوم نیست کجاست. کسی نمی‌داند یک پروانه چقدر عمر می‌کند. آن‌ها معمولا قبل از اینکه عمر طبیعی‌شان به سر برسد، خوراک جانوران دیگر می‌شوند؛ در برخورد با ماشین‌هایی که در جاده‌ها حرکت می‌کنند متلاشی می‌شوند یا در شعله‌ها می‌سوزند.»

 «قبرستان عمودی» نخستین جلد از مجموعه «دروازه مردگان» به عنوان اثر برگزیده سی و هفتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش «داستان تالیف کودک و نوجوان» معرفی شده و در هفدهمین جشنواره کتاب رشد در گروه داستان و رمان نوجوان و جوان نیز به عنوان اثر برگزیده تقدیر شده و نیز برنده پنج لاک‌پشت پرنده و اثر راه‌یافته به فهرست کلاغ سفید کتابخانه مونیخ بوده است.

حمیدرضا شاه‌آبادی، نویسنده و پژوهشگر در خردادماه سال ۱۳۴۶ در تهران به دنیا آمد. «قبل از باران»، نخستین داستان اوست که در سال ۱۳۶۸ در یک مجله هفتگی چاپ شد. شاه‌آبادی فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد تاریخ است. «دایره زنگی»، «دیلماج»، «لالایی برای دختر مرده»، «اعترافات غلامان»، «وقتی مژی گم شد»، «هیچ‌کس جرئتش را ندارد »، «تاریخ آغازین فراماسونری در ایران»، «مقدمه بر ادبیات کودک»، «نهضت مشروطه»، «از آرمان تا واقعیت» و «در فقدان کودکی» از جمله آثار اوست.

بخش کودک و نوجوان انتشارات افق کتاب «چاه تاریکی» را در 224 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 38 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...