«ما پنج نفر بودیم! پنج رفیق که در عرصه هنر همدیگر را جستیم. عمر رفاقت‌هایمان از شصت سال گذشته بود. می‌دانید شش دهه رفاقت یعنی چه؟ بسیار تلخ است که اعتراف کنم هر کدام از این هنرمندان که می‌روند، جایشان تا همیشه خالی می‌ماند. سفرت بی‌خطر رفیق!»

محمدعلی کشاورز  جمشید مشایخی
محمدعلی کشاورز در کنار جمشید مشایخی

محمدعلی کشاورز بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و از دوستان جمشید مشایخی در گفت‌وگویی با ایسنا با اشاره به سال‌های دوستی‌اش با این هنرمند بیان کرد: ما پنج نفر بودیم! پنج رفیق که در عرصه هنر همدیگر را جستیم. عمر رفاقت‌هایمان از شصت سال گذشته بود. می‌دانید شش دهه رفاقت یعنی چه؟ اما حالا سه نفر از این جمع کم شدیم.

این هنرمند با اندوه فراوان ادامه داد: با وجود این که از این فراق‌ها قلبم به درد می‌آید، اما شوق دیدار آنها در جهان دیگر آرامم می‌کند. انگار ما باید رفاقت را در سرای دیگر هم بیاموزیم.

محمدعلی کشاورز که در آثاری چون «کمال‌الملک»، «هزاردستان» و … با مشایخی همبازی بود، درباره آغازین روزهای آشنایی‌شان اضافه کرد: جمشید را از دهه سی می‌شناسم به تعبیری او را از اداره هنرهای دراماتیک شناختم؛ زمانی که ما کار تئاتر می‌کردیم و او کم‌کم خودش را و هنرش را به همه نشان داد. بعد با او در تله‌تئاترهای تلویزیونی و همچنین سینما و سریال‌های تلویزیونی همکاری کردم.

این هنرمند پیشکسوت به ویژگی‌های شخصیتی و مهارت‌های حرفه‌ای مشایخی هم اشاره کرد و گفت: او همواره به بازیگری مؤمن بود و تا آخرین نفس هم این حرفه را رها نکرد. جمشید هم مثل پرویز فنی‌زاده و خیلی‌های دیگر استعدادی ذاتی و ناب برای بازیگری داشت.

وی ادامه داد: او رفت اما نقش‌هایی که خلق کرد تا ابد ماندند. جمشید مشایخی شیفته علی حاتمی بود و در سوگش سال‌ها ماتم زده بود. شک ندارم هیچ کس به اندازه علی از دیدار او خوشحال نمی‌شود.

محمدعلی کشاورز در پایان صحبت‌های خود گفت: امیدوارم مردم در بدرقه او سنگ تمام بگذارند. بسیار تلخ است که اعتراف کنم هر کدام از این هنرمندان که می‌روند جایشان تا همیشه خالی می‌ماند. سفرت بی‌خطر رفیق!

محمد علی کشاورز همچنین در واکنش به شایعاتی که هر از چند گاهی درباره حال و اوضاع جسمی او منتشر و باعث نگرانی اعضای خانواده و دوستدارانش می‌شود، بیان کرد: حال و اوضاع جسمانی‌ام مناسب است و مشکلی وجود ندارد و باید بگویم که من تنها یک صفحه رسمی در اینستاگرام دارم که اگر خبری هم وجود داشته باشد، به این طریق به اطلاع شما می‌رسانم و خواهش می‌کنم پیگیر این اخبار کذب نباشید. همان‌طور که در آخرین نوشتاری که منتشر کردیم، به حضور آقای شهرام کرمی، مدیر کل هنرهای نمایشی اشاره شد که به مناسبت روز ملی هنرهای نمایشی به خانه ما آمده بودند و پیام روز ملی هنرهای نمایشی امضا شد.

به گزارش ایسنا جمشید مشایخی سه شنبه ۱۳ فروردین بر اثر عارضه بیماری در بیمارستان «عرفان" درگذشت.

جمشید مشایخی متولد ۶ آذر ۱۳۱۳ بود و سال ۱۳۳۶ به استخدام اداره تازه تأسیس هنرهای دراماتیک درآمد. مشایخی فعالیت حرفه‌ای را از سال ۱۳۴۹ به‌طور رسمی شروع کرد. او طی این مدت در حدود دویست فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی ایفای نقش کرد و با بیشتر کارگردان‌های شناخته شده نسل‌های مختلف سینما و تئاتر ایران همکاری کرد و جوایز بسیاری را بدست آورد.

فیلم‌ها و سریال‌هایی همچون «قیصر»، «هزاردستان»، «گاو»، «کمال‌الملک»، «گل‌های داودی»، «شازده احتجاب» و «روز واقعه» از جمله آثار ماندگار مشایخی است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...