«ویکتور هوگو؛ زندگی و آثارش» [Olympio, ou, La vie de Victor Hugo] به قلم آندره موروا، تلاش دارد تا در ۱۰ بخش بزرگترین شاعر زبان فرانسه را معرفی کند. بخشی از این کتاب به نامه‌های منتشر نشده ویکتور هوگو اختصاص دارد.

ویکتور هوگو؛ زندگی و آثارش [Olympio, ou, La vie de Victor Hugo] آندره موروا،

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  تسنیم، «ویکتور هوگو؛ زندگی و آثارش»، به قلم آندره موروا، با ترجمه پرویز شهدی از سوی نشر به سخن منتشر شد. موروا که خود از داستان‌نویسان و پژوهشگران نام‌آشنای قرن بیستم فرانسه است، تلاش کرده است تا در 10 بخش به زندگی و زمانه ویکتور هوگو، خالق «بینوایان»، بپردازد.

او در مقدمه این کتاب درباره اهمیت شناخت زندگی ویکتور هوگو در تاریخ ادبیات فرانسه می‌نویسد: چرا زندگی ویکتور هوگو را برای نوشتن انتخاب کردم؟ کسی در این راه مرا تشویق و ترغیب نکرد. به ژرژ سان توسط پروست و آلن علاقه پیدا کردم؛ اما در مورد هوگو لحظه‌ای از زندگی‌ام نبوده است که او را تحسین نکرده باشم. یادم می‌آید هنوز خواندن و نوشتن یاد نگرفته بودم که مادرم قطعه «مردمان تهیدست» را برای‌مان می‌خواند و من با تأثر فراوان آن را گوش می‌کردم. در پانزده سالگی «بینوایان» مرا منقلب کرد، در سراسر عمرم با وجوه دیگری از نبوغ هوگو آشنایی پیدا کردم و مانند همه خواننده‌های دیگر، زیبایی و مفهوم اشعار فلسفی‌اش را آهسته آهسته درک کردم.

سرانجام شروع به دوست داشتن آخرین شعرهای این اورفه کهنسال کردم و در مجموعه‌های «سراپا جنگ»، «سال‌های شوم» و «آخرین خرمن» به وجود شاهکارهایی کم و بیش ناشناخته پی بردم. می‌پرسید چرا هوگو؟ چون او بزرگترین شاعر زبان فرانسه است و آشنایی با زندگی و احوال او، برای درک نبوغ پرتلاطم و پرجوش و خروشش ضروری است. ...

بخشی از این کتاب به نامه‌های ویکتور هوگو اختصاص دارد که بخشی از آن برای اولین‌بار منتشر شده است. موروا در این‌باره می‌نویسد: گرچه در کتاب حاضر متن‌های منتشر نشده زیادی را آورده‌ام(از جمله نامه‌های ویکتور هوگو به خانم بیارد، به عروسش آلیس، به نوه‌هایش، به کنت دو سالواندی، به سرهنگ شاراس، نامه‌های آدل هوگو به تئوفیل گوتیه و نامه‌های اوگوست و اکری به آدل هوگو، خلاصه‌هایی از یادداشت‌های خصوصی سنت بوو، نامه‌های امیل دشان به ویکتور هوگو، لئوپولدین هوگو به پدرش، نامه‌های جیمز پرادیه به ژولیت دروئه و غیره) اما افشای این حقایق هدف اصلی من نبوده است. در واقع من از آوردن نامه‌های زیادی که فی نفسه اهمیت چندانی نداشته‌اند، چون چیزی به مطالب اصلی نمی‌افزوده‌اند، خودداری کرده‌ام. کوشیده‌ام از مدفون کردن قهرمان ماجرا زیر انبوه شهادت‌ها و گواهی‌ها پرهیز کنم. همچنین نخواسته‌ام کتاب را به نقل قول‌های شاعرانه، مذهبی و نیز منابع خود هوگو بیش از حد طولانی کنم، کاری که دیگران کرده‌اند. به طور خلاصه من یک زندگی را توصیف کرده‌ام، نه چیزی دیگر، البته از یاد نبرده‌ام که در زندگی یک شاعر، آثارش به همان اندازه حوادث و پیش‌آمدها نقش ایفا می‌کنند... .

ویکتور ماری هوگو، شاعر، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس پیرو سبک رمانتیسم فرانسوی بود. او یکی از بهترین نویسندگان و شاعران فرانسوی است. آثار او به بسیاری از اندیشه‌های سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره کرده و بازگوینده تاریخ معاصر فرانسه است. از برجسته‌ترین آثار او «بینوایان»، «گوژپشت نتردام» و «مردی که می‌خندد» است. مشهورترین کارهای هوگو در خارج از فرانسه «بینوایان» و «گوژپشت نتردام» است و در فرانسه بیشتر وی را برای مجموعه اشعارش می‌شناسند.

نشر به سخن کتاب حاضر را در 528 صفحه و در 650 نسخه منتشر کرده و در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات فرانسه قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...