کتاب " شمع بیت المال را خاموش کن" نام اثر جدید حسن قرایی است که با محوریت گزیده اشعار زنده یاد محمدرضا آقاسی جمع آوری و توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

گزیده اشعار زنده یاد محمدرضا آقاسی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از آنا در تاریخ ادب فارسی، شاعران زیادی با عنوان «مردمی» قلمداد می‌شوند. ولی در دوره معاصر، به ویژه بعد از مشروطه، که شعر اجتماعی‌تر می ‌شود دیده نشده که صاحب نظران حوزه ادب فارسی در مورد شاعری این چنین بگویند و راجع به او این‌گونه روایت کنند؛ "آقاسی را به سازمان تبلیغات مشهد دعوت کردیم. سالن اجتماعات آن جا ششصد نفر بیشتر ظرفیت نداشت. با حضور آقاسی، آن سالن اجتماعات مملو از جمعیت می‌شود و سه طبقه پر می‌گردد. سازمان تبلیغات از مشتاقان شعر او تا آن جا که از ترس فروریختن ساختمان ۲ آتش نشانی را در جریان قرار می‌دهد.

از ویژگی‌هایی که در چشم انداز رنگین کمانی شعر آقاسی قابل درنگ است «اعتراض» است و «اعتراض»! اعتراض در چارچوبی عقلایی. اکثر اعتراض‌های این شاعر دردمند، با روحیه انقلابی‌اش گره می‌خورد. حاصل این گره خوردگی تحسین آمیز «شیعه نامه» را رقم زده است که مثنوی می‌زند؛ جان مولا حرف حق را گوش کن شمع بیت المال را خاموش کن.

در گزیده شعر «شمع بیت المال را خاموش کن» توجه نگارنده بر شعرهای مردمی و اجتماعی آقاسی است. یافتن شعرهای آقاسی از کتاب‌های دیگر و شنیدن همه اشعار او و گزینش آن‌ها کار صعبی است؛ ولی علاقه نویسنده برای شناساندن یکی از شاعران خوب این روزگار کار را راحت کرده است.

برشی از کتاب:

دوستی نقل می‌کرد در مجلسی نشسته بودیم که کارمندان شهرداری و شهرداران آنجا جمع بودند. آقاسی رفت پشت تیریبون، اولین شعری که خواند این بود؛

سرافرازان برای سرفرازی
ضرورت دارد آیا برج سازی؟
و می‌گفت می‌دیدم یکی یکی افراد از صف اول دارند بلند می‌شوند و بیرون می‌روند! آقاسی شعر را به دقیقه اکنون، با توجه به شرایط فرهنگی-اجتماعی می‌سرود. اگر قدری بیشتر در شعر آقاسی غور کنیم این مواقع شعرش به یک سخنرانی حماسی هنرمندانه تبدیل می‌شود.

کتاب "شمع بیت المال را خاموش کن" نام اثر جدید حسن قرایی است که با محوریت گزیده اشعار زنده یاد محمد رضا آقاسی جمع آوری و در قطع پالتویی و ۱۱۰ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است.

حسین قرآیی پیش‌تر با آثاری چون "دلت را خانه ما کن"، "در جست و جوی مهتاب"، "از مشهد تا ژوهانسبورگ" و... به جامعه کتابخوان معرفی شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...