کتاب «بوطیقای نمایش‌نامه‌نویسی» نوشته مشترک نصرالله قادری، غلامحسین دولت‌آبادی و آراز بارسقیان منتشر شد.

بوطیقای نمایش‌نامه‌نویسی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین؛ این کتاب حاصل 5 سال کار و مطالعه نگارندگان آن بر ماهیت نمایش‌نامه‌نویس، نمایش‌نامه و دو جز از اجزای نمایش‌نامه یعنی طرح و کاراکتر است.

این سه نویسنده قصد دارند در پی این جلد به چهار جز دیگر نمایش‌نامه یعنی بیان دراماتیک، فکر، صحنه‌آرایی و موسیقی بپردازند. این نویسندگان تصمیم داشتند همه مطالب مدنظرشان را در یک مجلد ارائه کنند اما ضرورت وجود یک کتاب نظری در زمینه نمایش‌نامه‌نویسی در مقطع کنونی تئاتر آن‌ها را وادار می‌کند تا کتاب «بوطیقای نمایش‌نامه‌نویسی» را منتشر کنند.

کتاب پس از پیش‌گفتار و مقدمه، از چهار فصل با عناوین «نمایش‌نامه‌نویس کیست؟»، «نمایش‌نامه چیست؟»، «طرح» و «کاراکتر» تشکیل شده و در 363 صفحه نگارش یافته است.

در مقدمه درباره هدف و ضرورت نوشتن این کتاب به شکل مفصل توضیح داده شده و در صفحه 12 آمده است: «ضرورت تالیف این کتاب، آشفتگی و بحرانی است که در وضعیت نمایش‌نامه‌نویسی امروز ایران وجود دارد. یکی از بحران‌های فعلی، ناشی از این است که مقام نمایش‌نامه‌نویسی در ایران، رجعتی به برخی از نظریات اجرایی در تاریخ تئاتر دارد که براساس آن نمایش‌نامه‌نویسی در مرتبه‌ای پایین‌تر از کارگردان قرار می‌گیرد و نمایش‌نامه را در حکم ماده خامی برای اجرا در نظر می‌گیرد. ولی امروزه تاریخ تئاتر مقام شایسته نمایش‌نامه‌نویسی را دوباره به او اعطا کرده است."

در بخشی که در مورد شیوه نگارش این کتاب است، می‌خوانیم: «باور ما این است که تمامی آنچه که در این کتاب گفته شده، باید آموخت، درونی کرد و سپس به فراموشی سپرد. نمایش‌نامه‌نویس باید مطالب تئوریک را بدل به عادت ثانویه کند و در هنگام آفرینش نمایش‌نامه به صورت ناخودآگاه از آن‌ها بهره گیرد. هم‌چنان که اعتقاد ما بر این است که طبق دستورالعمل یک کتاب آشپزی نمی‌توان حتی یک نیمروی ساده تهیه کرد. در این کتاب می‌خواهیم یک بار دیگر با عناصر دنیای نمایش‌نامه مواجه شویم و از آن‌ها آشنازدایی کنیم چون تعاریفی که از عناصر و اجزای نمایش‌نامه در کشور ما ارائه شده لزوما بر معنای اصلی آن دلالت نداشته و این تشتت تعاریف، باعث آشفتگی شده است.»

در پشت جلد کتاب نیز این توضیح ارائه شده است: «تالیف این کتاب علل گوناگونی دارد اما مهم‌ترین دلایل آن همگانی دو نسل در تالیف این کتاب، نگاه همنشینی فن و تکنیک به علاوه کشف و شهود، نگاه بومی به مقوله نمایش‌نامه‌نویسی، فاعلیت مخاطب در خوانش این کتاب و شک سقراطی به مقبولیات موجود در حوزه نمایش‌نامه‌نویسی است. در وضعیت فرهنگی ما و به تبع آن تئاتر، تاملی بین نسل قدیم و نسل نو وجود ندارد. نسل قدیم بی‌چون و چرا پایبند سنت است و بر آن پافشاری می‌کند و از پذیریش هرگونه نوآوری امتناع می‌کند. نسل نو نیز یکسره معتقد به آوانگاردیسم است و سنت را انکار می‌کند. نسل قدیم، نسل نو را نادیده می‌گیرد و نسل نو، نسل قدیم را نفی می‌کند. در نتیجه امکان برقراری دیالوگ بین این دو نسل وجود ندارد. البته لازم به تذکر است که این جا منظور از نسل قدیمی و نسل نو، سن تقویمی نیست، بلکه سن اندیشگی است. به همین دلیل بخشی از نسل قدیم گاهی در وضعیتی قرار می‌گیرد که به ظاهر خود را همگام با نسل نو نشان می‌دهد، در حالی که به آن اعتقادی ندارد و در مواردی نسل نو برای تثبیت خود از موقعیت نسل قدیم بهره می‌گیرد اما منظور ما از همگامی نسل‌ها این است که هر دو ادراک متقابلی از یکدیگر داشته باشند. اگر نسل قدیم درک حداقلی و باورمندانه از شرایط و نیازهای امروز داشته باشد و نسل نو شناختی از سنت، این تعامل به وجود خواهد آمد.»

کتاب «بوطیقای نمایش‌نامه‌نویسی» نوشته مشترک نصرالله قادری، غلامحسین دولت‌آبادی و آراز بارسقیان در شمارگان 300 نسخه و با قیمت 70 هزار تومان از سوی انتشارات یکشنبه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ..............

هنر |
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...