یک خلبان پیشین نیروی هوایی ارتش نازی آلمان در کتابی که به‌زودی منتشر خواهد شد، اذعان کرده است، هواپیمایی را که خلبان آن احتمالا "آنتوان دوسنت اگزوپری"- نویسنده‌ی سرشناس فرانسوی - بوده، مورد هدف قرار داده است.

در قسمت‌هایی از کتاب «سنت اگزوپری؛ آخرین راز» به نقل از "هورست ریپرت" - خلبان بازنشسته‌ی نیروی هوایی ارتش نازی آلمان - نوشته شده است: «من اگزوپری را هدف قرار دادم». با این حال، این خلبان 88ساله در این کتاب اعلام کرده است که خلبان را ندیده و برایش امکان‌پذیر نبوده مطمئن شود آیا او اگزوپری بوده است. وی همچنین نوشته است: «بسیار امیدوارم که آن خلبان، اگزوپری نبوده باشد.»

به گزارش ایسنا به نقل از آسوشیتدپرس، "ریپرت" در کتاب خود با بیان این‌که او خود یکی از علاقه‌مندان آثار "اگزوپری" است، آورده است: «در جوانی در مدرسه، ما آثار اگزوپری را می‌خواندیم و کتاب‌هایش را بسیار دوست داشتیم. اگر می‌دانستم که آن خلبان اگزوپری است، هرگز او را هدف قرار نمی‌دادم.»

"سنت اگزوپری" - نویسنده‌ی کتاب معروف «شازده کوچولو» - که در 31 ژوئیه‌ی 1944 از "بورگو" در "اوت کورس" با هواپیمای خود برای مأموریت شناسایی و مراقبت، پرواز کرده بود، هرگز به پایگاه خود بازنگشت و تکه‌های هواپیمای این نویسنده‌ی سرشناس در ژوئن 2004 در موزه‌ی هوا و فضای "بورگه" قرار گرفت.

از آثار "اگزوپری" که عمدتا درباره‌ی تجربه‌های خلبانی او هستند، به «باد، شن و ستارگان» و همچنین «نبرد با فرشینه» می‌توان اشاره کرد.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...