رمان «موسیقی شانس» اثر پل استر، نویسنده آمریکایی، با ترجمه خجسته کیهان چاپ و در کتاب‌فروشی‌ها توزیع شد.

به گزارش ایبنا، این کتاب از سوی نشر افق (ناشر سلسله آثار پل استر) منتشر شده است. این ناشر برای خرید امتیار و انتشار ترجمه فارسی کتاب «موسیقی شانس» مطابق با قانون بین‌المللی «حق انحصاری نشر اثر» با نویسنده کتاب به توافق رسیده است.

«موسیقی شانس» (با عنوان اصلی: The Music of Chance) در سال 1990 توسط استر نوشته شده و در سال 1993 دستمایه ساخت یک فیلم سینمایی به همین نام، با کارگردانی فیلیپ هاس قرار گرفته است.

نویسنده در این کتاب داستان زندگی فردی به نام «جیم ناش» را نقل می‌کند که پس از جدایی همسرش، در بزرگ کردن دختر دو ساله خود دچار مشکل می‌شود. ماجراهایی در زندگی ناش اتفاق می‌افتد و بازی سرنوشت او را به ناامیدی می‌کشاند. این شخصیت داستانی نوعی «شرارت» را در زندگی خود می‌یابد که بختش را به آتش کشیده و خشمی شعله‌ور را درون خود می‌یابد.

برخی از منتقدان این کتاب را رمانی «ابزورد» دانسته‌اند که بی معنایی زندگی غربی را تصویر می‌کند. این نویسنده در اکثر آثار خود زندگی امریکایی (و آنچه به زندگی نیویورکی موسوم است) را به بوته نقد می‌کشد.

«موسیقی شانس» در 298 صفحه، 9 فصل، با شمارگان 2000 نسخه و قیمت 6000 تومان منتشر شده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...