کتاب «تو یک جهانگردی» نوشته شهرزاد شهرجردی که برگزیده مسابقه و کارگاه خلق کتاب تصویری شده بود، توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شد.

تو یک جهانگردی شهرزاد شهرجردی
به گزارش مهر، کتاب «تو یک جهانگردی» نوشته شهرزاد شهرجردی با تصویرگری غزل فتح‌اللهی که سال ۱۳۹۵ برگزیده مسابقه و کارگاه خلق کتاب تصویری شده بود، به‌تازگی توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتاب‌های طوطی» است که بخش کودک و نوجوان این‌ناشر چاپ می‌کند.

داستان این‌کتاب درباره دخترکوچولوی ناراحتی است که در خانه غمگین است و برادر بزرگترش از او می‌پرسد آیا می‌خواهد جهانگرد باشد یا نه؟ به این‌ترتیب این‌دو با خواندن این‌کتاب، سفری خیالی را شروع می‌کنند و تبدیل به دو جهانگرد می‌شوند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

هرچه‌قدر جلوتر می‌رفتیم، جهانگردی سخت‌تر می‌شد. همه لباس‌هایم خیس شده بودند و توی چشمم خاک رفته بود. دیگر دوست نداشتم برویم جلوتر، اما برادرم گفت: «توی کتاب نوشته هیچ باد و بارانی نمی‌تواند جلوی رفتن جهانگردها را بگیرد.»
بالاخره رسیدیم به دریا. آنجا چند قایق منتظر بودند تا جهانگردها را سوار کنند. اما توی قایق اصلاً جا نبود و من دوست نداشتم سوار شوم. اخم کردم و به برادرم گفتم: «انگار یادت نیست، من فقط جهانگردم. دریانورد که نیستم!»
برادرم دستم را گرفت و توی گوشم گفت: «جهانگردها دریانوردی هم بلدند.»

این‌کتاب با ۳۲ صفحه مصور رنگی، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...