اکنون گناه مستلزم انتقام است و خود کسانی که مرتکب این گناه شده‌اند یا اعقاب ایشان، عامل این انتقام می‌شوند و بازیچه جبر جنایت و رنج و دوپارگی و نفرت نژادی قرار می‌گیرند. بر این زمینه جبر تقدیر، فاکنر زندگانی این دو شاخه از سخیتها را به هم درآمیخته است و گاهی حرکات آنها را تا حد حماسه پیش‌تازان خواهان گنج یا شکار بیشتر و زمین بیشتر بالا می‌برد و گاهی به شرح زندگی روزمره آنها می‌پردازد.

برخیز ای موسی | ویلیام فاکنر
برخیز ای موسی یا موسی فرودآی
[Go Down, Moses] مجموعه داستانی از ویلیام فاکنر (1897-1962)، نویسنده امریکایی، که در 1942 منتشر شد. این هفت داستان را باید در حکم هفت فصل یک حماسه واحد به شمار آورد؛ نه به جهت آنکه ماجرای مشترکی آنها را به هم می‌پیوندد، بلکه از این نظر که همه چون تن یگانه‌ای به زمان یکسانی وابسته‌اند، زمان منطقه جنوب امریکا که مظهر آن در اینجا عشیره مکازلین(2)، از مهاجران و پیش‌تازان کهن امریکایی است که اعقاب دوشاخه‌اش، یک شاخه سفیدپوست و یک شاخه سیاهپوست، شریک زندگانی از هم گسیخته این ناحیه‌اند. اهمیت کتاب در وهله نخست مربوط است به پس‌زمینه تاریکی که از آن گویی با وزشی مقطعی، هوای زمان گذشته می‌وزد و آنچه را در زمان حال وابسته به دوران نخستین است را موکد می‌سازد. اهمیت دیگر آن مربوط به شخصیت‌هاست: کاروترز(3)، مکازلین، نیایی که همواره از او یاد می‌کنند، عمو باک، عمو بادی، ایکه مکازلین(4)، خانواده ادموندز، که شاخه سفید را تشکیل می‌دهند و تامیزترل(5)، لوکاس بوچام، ساموئل بوچام(6)، که متعلق به شاخه سیاه‌اند. اینها از برجسته‌ترین شخصیتهای آثار فاکنرند. بدین‌گونه، داستانهای موسی فرودآی به سبب این نمونه بودن شخصیتها و فاجعه نژادی آنها، که در عین حال هم باعث افتراق و هم موجب وحدتشان می‌شود، در حکم نقطه مرکزی آثار فاکنر است و ممیزه آنها نخست مسئله یکپارچه ماندن زمین و سپس مسئله گناه است؛ گناهی که در وهله اول از تقسیم زمین به «املاک» ناشی می‌شود. اکنون گناه مستلزم انتقام است و خود کسانی که مرتکب این گناه شده‌اند یا اعقاب ایشان، عامل این انتقام می‌شوند و بازیچه جبر جنایت و رنج و دوپارگی و نفرت نژادی قرار می‌گیرند. بر این زمینه جبر تقدیر، فاکنر زندگانی این دو شاخه از سخیتها را به هم درآمیخته است و گاهی حرکات آنها را تا حد حماسه پیش‌تازان خواهان گنج یا شکار بیشتر و زمین بیشتر بالا می‌برد و گاهی به شرح زندگی روزمره آنها می‌پردازد که پر است از اعمال و الفاظی که معنایشان را هنوز سرنوشت تعیین نکرده است. زیباترین این داستانها‌ با ابعادی تقریباً به اندازه یک رمان، «خرس» است که یکی از شاهکارهای آثار حماسی فاکنر را به وجود می‌آورد.                                   

ابوالحسن نجفی. فرهنگ آثار. سروش

1.William Faulkner  2.Mac Caslin  3.Carothers  4.Ike
5.Tomey's Turl    6.Beauchamp 

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...