هیلاری مانتل، نویسنده «تالار گرگ» و «بیرون کشیدن اجساد» اولین زنی است که دو بار برنده جایزه ادبی بوکر شده.

اولین زنی که دو بار برنده‌ی بوکر شد هیلاری مانتل

به گزارش خبرآنلاین، هیلاری منتل دو روز پیش برای دومین بار برنده جایزه بوکر شد، آن هم با دنباله «تالار گرگ» که اولین جایزه بوکر را برای این نویسنده به همراه داشت. کتاب دوم «بیرون کشیدن اجساد» نام دارد و به عقیده منتقدان شبیه «پدرخوانده» است و به گفته برخی همانطور که قسمت دوم «پدرخوانده» ساخته فرانسیس فورد کوپولا از قسمت اول آن بهتر بود، «بیرون کشیدن اجساد» نیز از «تالار گرگ» بهتر است.
مانتل اولین زنی است که دوبار برنده جایزه بوکر شده و نامش به عنوان یک رکوردشکن در تاریخ این جایزه ادبی ثبت شده است. پیش از این فقط دو نویسنده مرد به نام‌های جی. ام. کوتزی و پیتر کری موفق شده بودند دو بار برنده جایزه بوکر شوند. «بیرون کشیدن اجساد» داستان سقوط آن بولین به روایت تامس کرامول، وزیر اعظم هنری هشتم است.
مانتل با شنیدن این جمله و تشبیه کتابش به «پدرخوانده» می‌خندد، «مطمئنا کرامول (شخصیت اصلی رمان) مدتی از زندگی خود را در ایتالیا سپری کرده و حتما هم شباهت‌هایی با روسای مافیا دارد. به نظرم همین شباهت است که کتاب را برای این دوره و زمانه هم قابل درک کرده، در هر جامعه چنین خانواده‌هایی وجود دارند و اگر عضو آنها باشی زندگی همانطور است که می‌خواهی و اگر هم جز خانواده نباشی، بیچاره هستی.»
هرچند مانتل از زمان بردن جایزه آرام‌تر شده است اما باز هم شگفت‌زده است؛ «نسبت به دیشب که برنده را اعلام کردند 100 سال پیرتر شده‌ام.» با اینکه منتل پیشتر هم برنده این جایزه معتبر شده بود و منتقدان هم بسیار رمان‌هایش را دوست دارند اما او باز هم از بردن جایزه «مات و مبهوت» شده و زمان گرفتن جایزه هم می‌لرزیده؛ «نمی‌دانم چه بگویم، شما 20 سال منتظر بردن یک جایزه می‌نشینید و بعد ناگهان دو بار برنده می‌شوید.»
او سه سال پیش وقتی برنده این جایزه شد می‌دانست که عواقب بسیاری در انتظارش است. «تالار گرگ» که اولین بوکر را برایش به ارمغان آورد به پرفروش‌ترین کتاب برنده بوکر بدل شد، تعداد طرفداران منتل چندین برابر شد و زندگی‌اش از خیلی جهات تغییر کردند. «وقتی روزهای بدی را سپری می‌کنی و هیچ پیشرفتی نداری، فکر کردن به هزاران طرفدارات به تو کمک می‌کند به نوشتن ادامه دهی.»
مانتل معتقد است از امروز تا یک سال دیگر «دشوارترین کار را دارد» چراکه باید جلد سوم سه گانه‌اش را بنویسد که «آینه و شمع» نام دارد. «به نظرم انتظار طرفداران کتاب خیلی بالا باشد. اما مهم‌تر این است که بسیاری از طرفداران از نظر احساسی با کتاب درگیر شده‌اند. حس می‌کنم باید هرچه در توان دارم را خرج نوشتن این رمان کنم.»
مانتل می‌گوید در دهه 1970 شخصیت تامس کرامول وارد زندگی او شد، زمانیکه منتل اولین رمانش را می‌نوشت. او دانشجوی وکالت بود اما پول کافی برای پرداخت شهریه نداشت و برای همین در مغازه‌ای در منچستر مشغول به کار شد تا اینکه متوجه شد می‌تواند رمانی درمورد انقلاب فرانسه بنویسد. «خودم را رمان تاریخی نویس می‌دیدم و به نظرم تامس کرامول شخصیتی خوب بود. در قرن هجدهم گرفتار شده بود.»
اما چندین سال طول کشید تا منتل نوشتن «تالار گرگ» را شروع کند و در این بین چندین و چند کتاب تاریخی درمورد دوره تیودورها خواند و چند کتاب هم نوشت؛ از جمله «فلاد»، «مکانی برای امنیت بیشتر»، «تجربه‌ای در عشق» و «فراسوی سیاهی» که همگی تحسین شده هستند.
منتل 60 ساله که معتقد است این سه‌گانه را در جوانی نمی‌توانسته بنویسد، می‌گوید پاداش نزدیک 20 سال صبر کردن برای نوشتن زندگی تامس کرامول را که «یک لحظه مرا تنها نمی‌گذارد» گرفته و این روزها مشغول نوشتن جلد سوم، اقتباس نمایشی و اقتباس تلویزیونی از رمان‌ها است.

تلگراف

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...