«با مشکل نابغه بودن چه باید بکنم؟» با نثری ساده تلاش دارد تا نحوه برخورد با کودکان و نوجوانانی که سطح استعداد و هوش بالاتری نسبت به همسالان خود دارند، ارائه دهد.

به گزارش تسنیم، نشر پیدایش در ادامه چاپ مجموعه کتاب‌ها روانشناسی و تربیتی خود، کتاب «با مشکل نابغه بودن چه باید بکنم؟» را روانه بازار نشر کرد. این اثر که به قلم رابرت ای شولتز و جیمز ار. دلییل نوشته و به کوشش حسین مسنن فارسی ترجمه شده است، تلاش دارد تا نحوه برخورد با کودکان و نوجوانانی که سطح استعداد بالاتری نسبت به همسالان خود دارند، ارائه دهد.

نویسنده در مقدمه این کتاب در رابطه به چرایی نگارش این کتاب می‌نویسد: افراد زیادی برای درک بهتر نبوغ و هوشمندی تحقیقات گسترده‌ای انجام داده‌اند، اما ما معتقدیم درک صحیح و کامل‌تر مسئله نابغه بودن در اثر شنیدن حرف‌های افرادی به دست می‌آید که صدایشان در این‌گونه تحقیقات به گوش کسی نمی‌رسد، یعنی خود افراد نابغه.

پس ما در سال 2003 کارمان را آغاز کردیم و از افراد نابغه جوان خواستیم در مورد خودشان برایمان حرف بزنند. همچنین تعدادی از فرم‌های نظرسنجی را در وب‌سایت خود قرار دادیم تا از افراد نابغه در مورد نکات مثبت و منفی نابغه بودن نظرخواهی کنیم. ما از آنها خواستیم تا افکارشان را در مورد همسالان خود، خانواده‌هایشان، مدرسه و آینده خود با دیگران، به اشتراک بگذارند. و آنها هم این کار را کردند. هزاران کودک و نوجوان به نظرسنجی ما پاسخ دادند. ما برای این کتاب، رایج‌ترین، جالب‌ترین و بامزه‌ترین پاسخ‌های بچه های چهار تا 12 ساله را انتخاب کردیم.

بیشتر پاسخ‌ها از طرف بچه‌های آمریکایی و کانادایی بود، اما ما از روسیه، هلند، آلمان، چین، ژاپن، ازبکستان، فیلیپین، انگلستان و استرالیا نیز پاسخ‌هایی دریافت کردیم.

ما داستان‌هایی هم در مورد بچه‌‌های نابغه جمع‌آوری کردیم. این زندگی‌نامه‌ها در طول کتاب با عنوان «یک بچه شبیه شما» مطرح شده‌اند و نگرشی عمیق‌تر در مورد زندگی و افکار دیگر بچه‌های نابغه، برای شما ایجاد می‌کند.

نابغه بودن برای شما چه معنایی دارد؟، هماهنگ شدن با دوستان و گروه همسالان، انتظارات خیلی زیاد است، زندگی با خانواده، نقشه‌ها و آرزوها و ... از جمله عناوین هفت فصل تدوین شده در این کتاب است.

کتاب حاضر با نثری ساده و شیرین برای گروه نوجوانان نوشته شده است،‌ اما به دلیل ارائه مطالب آموزنده و کاربردی، مطالعه‌ آن می‌تواند برای والدین، آموزگاران و مربیان نیز سودمند باشد.

نشر پیدایش کتاب حاضر را در هزار نسخه و به قیمت 31 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...