به گزارش ایبنا، درخت همواره در اساطیر، ادیان و در هنر و ادبیات تمدن‌های گوناگون مورد احترام بوده است. در ادبیات همه ملت‌ها درخت همیشه سبز، مظهر زندگی ابدی و درخت برگ‌ریز، نمایانگر دنیاست که درحال تجدیدحیات و باززایی مداوم بوده و هرسال از مرگ به زندگی دوباره می‌رسد. ایرانیان نیز از گذشته‌های بسیار دور همیشه برای درخت اهمیت خاصی قائل بوده‌اند. در ایران باستان درختان چنار، نخل و سرو ارزش خاصی داشتند. درخت چنار هم به خاطر سایه‌گستری و سرسبزی و هم از این جهت که هرساله پوست می‌اندازد و به گمان مردم تازه و جوان می‌شود، ارزش بسیاری در فرهنگ ایران‌زمین داشته است. اهمیت دادن به درخت، پس از پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان نیز ادامه یافته، چراکه دین اسلام با گسترش الگوهای شایسته زندگی، همواره مردم را به کارهای نیک ازجمله درختکاری پند می‌دهد.
 
درختان، ریه‌های طبیعی کره زمین هستند که نقش مهمی در تأمین اکسیژن مورد نیاز برای ادامه حیات ایفا می‌کنند. اما فواید درختان تنها به تأمین اکسیژن و جذب دی‌اکسید کربن و کاربردهای مختلف در ملزومات زندگی امروزی، محدود نمی‌شود. درختان علاوه بر اثرات مثبت بر روح و روان انسان، بر سلامت آن‌ها نیز تأثیرگذارند. مطالعات نشان می‌دهد که زندگی در مکان‌های سبز و پُر درخت، می‌تواند خطر بیماری قلبی را کاهش دهد. این تنها یکی از فواید شگفت‌انگیز درختان بر سلامت روح و جسم انسان است.



کتاب «زندگی رازآمیز درختان» به قلم وول لِبِن؛ جنگلبان آلمانی تألیف شده است. این کتاب در سال‌‌های 2015 و 2016 میلادی در آلمان به‌عنوان پرفروش‌ترین کتاب معرفی و به 25 زبان ازجمله ایتالیایی، فرانسوی، انگلیسی، اسپانیایی، چینی و کره‌ای ترجمه شده است.
 
این اثر در سال جاری با ترجمه سوزان گویری از سوی انتشارات فرهنگ معاصر چاپ و به بازار نشر عرضه شد. یگانگی درختان با یکدیگر، رفاه اجتماعی در جنگل، کدام گونه از درختان شانس رسیدن به کهنسالی را پیدا می‌کنند؟ پیامد روی‌گردانی از مقررات جنگل، انتقال حیرت‌انگیز آب از ریشه به سوی تاج درختان، درختان ویژه، جنگل دستگاه تهویه مطبوع، چرخه آب در جنگل، معماری جانداران جنگل، درختان گذر زمان را احساس می‌کنند، مهاجران از راه رسیده و رها از هیاهوی شهر به سوی جنگل، برخی از سرفصل‌های جذاب این کتاب هستند.

 نباید تنها به کاربرد درختان نگریست
وول لِبِن در پیشگفتار کتابش نوشته است: «درست از بیست سال پیش به این‌سو، بر آن بودم با یاریِ دست‌اندرکاران محیط زیست، روش‌هایی را برای پایدار ماندن جنگل‌ها به‌کار گیرم؛ ازجمله به‌روز کردن شیوه‌های کهن زیستی، دفن اموات و نگهداری گونه‌های کمیاب گیاهی. در گفت‌وگو و تبادل‌نظر با بسیاری از کارشناسان این زمینه، مدام نگرشم نسبت به درختان دگرگون و تصحیح می‌شد. چنانچه متوجه شدم که حتی درختان خمیده‌ای که از هر سو رشد کرده‌اند و پیش‌تر آن‌ها را چندان درخور اعتنا و مراقبت نمی‌‌دیدم، با شیفتگی گردشگران کارآزموده جنگل روبه‌رو هستند. از این‌رو آموختم که نباید تنها به کاربرد درختان نگریست، بلکه لازم است به موارد دیگری نیز چون ریشه‌های دگرگون شده، شکل‌‌های ناآشنا و پوشش سبز لطیفی که بر پوسته ضخیم آن‌ها روییده است، توجه بیشتری نمود. عشق به طبیعت که مرا از شش‌سالگی به خود مجذوب کرده بود، یکباره شدت گرفت. ناگهان رازورمزهای فراوانی را کشف کردم، به‌گونه‌ای که توانایی وصف آن‌ را در خود نمی‌دیدم.»

شاخه‌هایی که با شتاب هرچه تمام‌تر خشک می‌شوند
«هنگامی که به گستره جنگل پای می‌گذارم، درختان بلوط نحیفی را می‌بینم که به راستی رنجورند. شاخه‌های کوچک ناهماهنگی که در پیرامون تنه روییده‌اند، نشانه‌ای غیرقابل تنکار از آزردگی آن‌ها است. شاخه‌هایی که با شتاب هرچه تمام‌تر خشک می‌شوند. همه این موارد نشان از آن دارد که درخت در مبارزه‌ای طولانی بین زندگی و مرگ خویش است و در وحشت و هراس ناخوشایندی به‌سر می‌برد. کوشش درخت در برابر هراس خود این است که در بخش تحتانی تنه، شاخه‌هایی برویاند. درختان بلوط نیاز فراوانی به نور دارند، فضای اطراف آن‌ها باید باز و روشن باشد تا بتوانند فتوسنتز ایجاد کنند. در فضایی تاریک و کم‌نور، شاخه‌های روییده شده نمی‌توانند رشد کنند. درخت سالم هرگز نیرویش را برای رشد چنین شاخه‌هایی بی‌ثمر صرف نمی‌کند، بلکه سعی می‌کند در بخش فوقانی خود را بگستراند. درختان بلوط در جنگل‌های اروپای مرکزی رشد به‌سامانی ندارند، زیرا این مکان زادگاه درختان راش است. آن‌ها هم در اجتماع این درختان زندگی می‌کنند. درختان بلوط در جنگل، مورد حمایت انواع درختان بومی ناحیه نیستند،‌ تا به آن حد که درختان مقیم مایل‌اند آن‌ها را برانند یا به نقطه دیگری کوچ دهند. جریان راندن درختان بیگانه، به آرامی و بسیار بدیهی آغاز می‌شود.»

درختان فقط هوا را پالایش نمی‌کنند...
«کسی که به دنبال آرامش است، به گردش در جنگل نیز علاقه‌مند است. دلایل فراوانی هم برای آن وجود دارد. نخست این‌که هوای جنگل، پاک‌تر است و تأثیری بیش از عظیم‌ترین فیلترهای تصفیه‌کننده هوا دارد. برگ درختان، همراه تلاش فراوان در پراکندن ذرات چرخان کوچک و بزرگ عصاره خود، مدام در حال ربایش آن به سلول‌های خویش‌اند. مقدار آن سالیانه و در هر کیلومترمربع به حدود هفت هزار تُن می‌رسد. علت آن سطح وسیعی است که تاج انبوه درختان را دربر گرفته است. این سطح در مقایسه با علفزارها، صدها برابر بیشتر است. این موضوع نشان می‌دهد چه تفاوت بزرگ و برجسته‌ای بین علفزارها و درختان نهفته است. مواد اضافی هوای تصفیه شده درختان تنها مواد زیان‌رسان نیستند، مانند دوده، گردوخاک برخاسته از جنگل و گَرده‌ها، اما آن‌چه از سوی انسان‌ها به هوا راه می‌یابد، کانند گازهای سمی کارخانه‌ها و غیره، بسیار زیان‌آور هستند. اسیدها، هیدروکربن‌های سمی و زنجیره‌های هیدروژنی یا ازت، در بخش تحتانی درختان متمرکز می‌شوند، دقیقا مانند جمع شدن چربی در صافی هودهای آشپزخانه. درختان تنها هوا را پالایش نمی‌کنند،‌ بلکه موادری را هم به آن می‌افزایند. مواد افزوده‌شده عبارت است از: پراکندن پیام‌های عطرآمیز و فیتونسیدها.»
 
نخستین چاپ کتاب «زندگی رازآمیز درختان» در 366 صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه به بهای 56 هزار تومان از سوی انتشارات فرهنگ معاصر راهی بازار نشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...