«روزنامه حزب خران» برای پنجمین بار با طرح جلد تازه از سوی نشر امرود منتشر شد.

به گزارش مهر، کتاب «روزنامه حزب خران» نوشته سید فرید قاسمی، به چاپ پنجم رسید. در این کتاب بریده مطالب روزنامه‌ای که از ۱۴ شهریور ۱۳۴۶ تا ۷ تیرماه ۱۳۵۰ منتشر می‌شد تدوین شده است. مؤسس این روزنامه، باشگاهی تحت عنوان «خران» بود که در سال ۱۳۲۱ به وسیله گروهی خوش ذوق در کرمانشاه تأسیس شد.

سید فرید قاسمی در مقدمه کتاب نوشته است: «سال ۱۳۲۶ نشریه توفیق این سوژه را دستمایه کار خود قرار داد و به یکباره این تشکل محلی به یک حزب ملی بدل شد که با افت و خیر از امرداد ۱۳۳۲ تا امرداد ۱۳۳۲، اعضای حزب به فعالیت می‌پرداختند. به دلیل توقیف توفیق و مسائل سیاسی کشور، دفتر دوره اول حیات این حزب در امرداد ۱۳۳۲ بسته شد تا اینکه در سال ۱۳۴۶ به همت گردانندگان مجله توفیق، حزب خران تجدید حیات یافت و روزنامه حزب خران از ۱۴ شهریور ۴۶ تا اول تیر ۵۰ دوام یافت.

این پژوهشگر درباره هدف خود از تدوین این کتاب می‌نویسد: «درباره حزب‌ها و گروه‌هایی که در تاریخ معاصر ایران تشکیل شده‌اند ده‌ها کتاب و صدها مقاله و رساله نگاشته‌اند. نام حزب خران اما در هیچیک از این پژوهش‌ها –جز یک اثر- دیده نمی‌شود! برای این‌که نام حزب خران از دفتر زمانه محو نشود ضرورت داشت، مجموعه‌ای مستقل در باره این حزب و «روزنامه‌اش» انتشار یابد.»

وی در بخش دیگری با اشااه به این‌که این کتاب به سرعت پس از انتشار چاپ نخست، به چاپ چهارم رسید، می‌نویسد: «… پیام‌های مشتاقان برای باز نشر اثر، این کمترین را بر آن داشت به بازنگری بپردازم و چاپ پنجم با افزوده‌های نو به ویرایش دوم بدل شود. هدفم از نشر کتاب حاضر انتفاع نیست. منطق پژوهش و گزینش این مجموعه فقط و فقط تبسم‌آفرینی بر لب‌های هم‌میهن‌هاست. چرا که در روزگاری به سر می‌بریم که خنده از رخسار ما رخت بر بسته است.»

نویسنده در بخش تاریخک به تاریخچه مختصری از حزب خران، شرایط عضویت و مرام‌نامه آن‌ها پرداخته است. در صفحه ۲۹ کتاب می‌خوانیم: «به تصویب کمیته خربگیری حزب نیرومند خران، مسابقه بی‌سابقه‌ای بدین شرح ترتیب داده شده است که هر خری سند خریتش شیرین‌تر و جالب‌تر از سایر خران باشد (چه نثر و چه نظم) گذشته این‌که عکس تمام قد خرکی‌اش را در روزنامه چاپ خواهیم کرد تا به سایر خران معرفی شود، طی مراسم خاصی هم‌زمان تا برداشت محصول جو و یونجه، در سرطویله مرکزی حزب هیکلش را در ترازو گذاشته و هم‌وزنش به او جو خواهیم داد…»

نشر امرود کتاب «روزنامه حزب خران» را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، قطع رقعی، ۲۰۷ صفحه، با طرح جلد جدید و به بهای ۴۰ هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...