کتاب واقعیت اجتماعی و اعتباریات از دیدگاه علامه طباطبایی و جان سرل به قلم منصوره اولیایی از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.

به گزارش خبرآنلاین، در کتاب واقعیت اجتماعی و اعتباریات از دیدگاه «علامه طباطبایی و جان سرل» سعی شده است با تکیه بر بحث اعتبارات اجتماعی، مشابهت ها و تفاوت‌های میان علامه طباطبایی و جان سرل مشخص شود.

عناوین این کتاب بعد از مقدمه در سه فصل «واقعیت اجتماعی»، «اعتبارات و هویت های اعتباری»، «مقایسه دیدگاه جان سرل و علامه طباطبایی در باب واقعیت اجتماعی» تدوین شده است.

در این اثر سعی شده با تکیه بر بحث اعتبارات اجتماعی، مشابهت ها و تفاوت های میان علامه طباطبایی و جان سرل، مشخص شود اگرچه کتاب در جهت شناخت میراث غنی فلسفی و اجتماعی گذشته ما نیز گام‌هایی برداشته است. به عبارتی این اثر، اثری نو در حوزه فلسفه اجتماعی است که به واسطه نشان دادن مباحث عمیق و در عین حال جدید در دنیای غرب، توجه در آثار علامه، نقد رویکرد های پیشین به مبحث اعتباریات و توجه به مسئله اعتباریات اجتماعی و مقایسه آن با دیدگاه فیلسوف بزرگ قرن بیستم؛ جان سرل، قابل توجه و تأمل است.

دیدگاه جان سرل در مورد واقعیت اجتماعی شباهت زیادی به دیدگاه علامه طباطبایی در مورد اعتباریات اجتماعی دارد، لیکن تفاوت های بنیادی و هستی شناختی ظریفی در دیدگاه این دو وجود دارد که در این کتاب به آن پرداخته می شود.

در بخشی از این کتاب می خوانید: «از نظر علامه طباطبایی(ره) علوم به دو دسته تقسیم می شوند: اول علوم و تصدیقاتی که هیچ گونه ارتباطی به اعمال ما نداشته و تنها واقعیاتی را کشف نموده و با خارج تطبیق می دهد، چه اینکه ما موجود باشیم و اعمال زندگی فردی و اجتماعی را انجام بدهیم یا نه، مانند تصدیق به اینکه عدد چهار جفت است، و عدد یک نصف دو است، و عالم موجود است، و در عالم زمین، آفتاب و ماه وجود دارد، حال این علوم و تصدیقات یا بدیهی است، و یا نظری منتهی به بداهت است. قسم دوم علومی است عملی و تصدیقاتی است اعتباری و قرار دادی که ما خود، آن را برای کار های زندگی اجتماعی مان وضع نموده و اعمال اختیاری خود را در ظرف اجتماع به آن تعلیل نموده، اراده خود را نیز مستند به آن می کنیم. این گونه علوم از قبیل علوم قسم اول نیستند که خارجیت داشته، ذاتا و حقیقتا با خارج تطبیق شوند؛ بلکه ما به آنها تربیب اثر خارجی می دهیم، و این ترتیب اثر مانند قسم اول ذاتی نیست؛ بلکه اعتباری و قرار دادی است. این علوم عبارتند از احکام و قوانین و سنن و شئون اعتباری که در اجتماع معمول گشته و جریان می یابد، مانند ولایت، ریاست، سلطنت، ملک و امثال آن.»

کتاب در سه فصل واقعیت اجتماعی، اعتباریات و هویت‌های اعتباری و مقایسه دیدگاه جان سرل و علامه طباطبایی در باب واقعیت اجتماعی سامان یافته است.

کتاب واقعیت اجتماعی و اعتباریات به قلم منصوره اولیایی با شمارگان 2500 نسخه در 256 صفحه و با قیمت 4هزار تومان به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...