ویلیام شکسپیر

21 خرداد 1398

ویلیام-شکسپیر

پدرش تاجر مرفه و مردی فعال و شرافتمند بود،‌ چنانکه از طرف همشهریانش به سمت شهردار استراتفورد منصوب گشت... در تئاتر کوچکی به بازیگری پرداخت... مدت‌ها نمایشنامه‌های او را به شخصیت‌های مهم‌تری نسبت می‌دادند... به گروه بازیگران دربار پیوست و بسیار زود توجه ملکه‌ی الیزابت را به خود جلب کرد... از میان آثار نمایشی شکسپیر تنها نیمی از آن در زمان حیات نویسنده به‌چاپ رسید. این آثار ابتدا به صورت جداگانه و بعدها به‌وسیله‌ی دوستان شاعر در مجموعه‌هایی انتشار می‌یافت.


ویلیام شکسپیر، Shakespeare, William نمایشنامه‌نویس و شاعر انگلیسی (1564-1616). در استراتفورد Stratford زاده شد. پدرش تاجر مرفه و مردی فعال و شرافتمند بود،‌ چنانکه از طرف همشهریانش به سمت شهردار استراتفورد منصوب گشت و مادرش از خانواده‌ی مالکان قدیم بود. ویلیام سومین از هشت فرزند خانواده بود که از زندگی او اطلاع درستی در دست نیست. زیرا نه یادداشتی در این‌باره از او باقی مانده و نه دفتر خاطراتی، جز آنکه در تاریخ بیست و ششم آوریل 1564 در کلیسای استراتفورد غسل تعمید یافته است. ظاهراً تحصیلات خود را در دبیرستان ادوارد چهارم در استراتفورد انجام داده و بر اثر ورشکستگی پدر آن را ناتمام گذارده است. در هیجده سالگی با آن‌ هاتاوی Anne Hathaway، دختری از خانواده‌ی دهقانان که هشت سال از او بزرگتر بوده، ازدواج کرده و در طی سه سال صاحب سه فرزند شده که تاریخ تولد اولین فرزند ماه مه 1583 و تولد پسر و دختر توأمان در 1585 به ثبت رسیده است. از این تاریخ تا 1592 که شکسپیر در لندن دیده شد، هیچ نشانه‌ای از زندگی او در دست نیست و کسی نمی‌داند که چگونه می‌زیسته است. شکسپیر در لندن در تئاتر کوچکی به بازیگری پرداخت، به‌تدریج فهم و ادراک خود را در فن تئاتر آشکار کرد و مأمور تنظیم نمایشنامه‌هایی گشت که از نمایشنامه‌نویسان خریداری می‌شد و گاه حک و اصلاحی در آنها لزوم می‌یافت. شکسپیر در مدرسه کمی زبان یونانی و لاتینی، علم معانی و بیان و کمی حساب و هندسه و نجوم و موسیقی آموخت و در هرحال فرهنگ و اطلاعات وسیعی کسب نکرد. وی به عنوان اولین سرمشق در نمایشنامه‌نویسی، نویسندگانی از عصر خود مانند مارلو و رابرت گرین و پیل Peel را برگزید و در ضمن از جریان تئاتر زمان خود سود جست.

وضع بازیگران در 1571 دشوار بود و کسانی مانند کنت لستر Leicester و ساسکس Sussex که از گروه‌های تئاتری حمایت می‌کردند، در انتخاب نمایشنامه و صفات بازیگران و موسیقی نمایشی بسیار سخت‌گیری می‌کردند و طرح موضوع‌های نمایشی و معرفت درباره‌ی نکته‌های دقیق و ظریف آداب و رسوم را در تصویب نمایشنامه بسیار مهم می‌داشتند. شاید اولین اثر بدیع شکسپیر نمایشنامه‌ی رنج عشق از دست‌رفته Love's Labour's Lost باشد که به سبب هجو استادانه‌ای که از آداب و رسوم و مسائل جاری در آن به‌عمل آمده بود، از ظهور شخصیتی مطلع و بصیر گواهی می‌داد. بعضی از منتقدان باورکردن این امر را دشوار می‌دانستند که جوانی با فکر و شخصیتی متوسط چون شکسپیر بتواند موضوع‌هایی را که مستلزم داشتن معرفت وسیع در همه‌ی زمینه‌هاست، تا این حد دلفریب و درخشان طرح کند. از این‌رو مدت‌ها نمایشنامه‌های او را به شخصیت‌های مهم‌تری نسبت می‌دادند، اما امروز وجود شکسپیر واقعی مورد قبول عامه است و نکته‌ی غیر قابل انکار این اعجوبه‌ی تئاتر از قدرت بینش فراوان و ادراک شعر و نیروی اندیشه و نبوغ در هنر نمایشی، در حد اعلا برخوردار بوده، چنانکه توانسته است شاهکارهایی جاویدان خلق کند. شکسپیر جوان و مبتدی در 1593 منظومه‌ی ونوس و آدونیس Venus and Adonis را منتشر کرد که نام او را به‌عنوان شاعر منظومه‌های داستانی بر زبان‌ها انداخت. این اشعار چنان مورد پسند عامه قرار گرفت که چندین‌بار پیاپی از آن تجدید چاپ شد. شکسپیر منظومه‌ی ونوس و آدونیس را به ارل ساوثمتون Southampton جوان که معلوم نیست از چه طریق با او دوستی یافته بود، تقدیم کرده است. در 1594 منظومه‌ی داستانی دیگری به نام تجاوز به لوکرس The Rope of Lucrece از او انتشار یافت که آن نیز به ارل ساوثمتون اهدا شده و مورد پسند عامه قرار گرفته است. این دو منظومه نشانه‌هایی از جوانی خوش ذوق در شعر مزین و متصنع بود. بارها از آن تجدید چاپ به‌عمل آمد و موجب شد که برای شاعر اوصافی مانند «شکسپیر لطیف‌الطبع» و «شکسپیر شیرین بیان» ذکر کنند. از آن پس شکسپیر مورد احترام دوستان هنرمند و مورد لطف و توجه مقامات دربار قرار گرفت، پیوستن او به گروه بازیگران دربار به سبب همین شهرت بود که بسیار زود توجه ملکه‌ی الیزابت را به خود جلب کرد. وی تا دم مرگ به اجرای نمایش در دربار ادامه داد، حتی در زمان سلطنت جیمز اول از محبوبیت او در دربار کاسته نشد. شکسپیر به‌تدریج به قلمرو نمایشنامه‌نویسی قدم گذارد. اولین آثاری که در زمینه‌ی نمایش به او منسوب است، نمایشنامه‌ی هنری ششم Henry VI قسمت‌های 1، 2، 3 در 1590 است که هر قسمت آن شامل پنج پرده از نظم آمیخته به نثر است و در فهرست آثار زمان به نام مارلو و گرین و پیل و شکسپیر ثبت شده است، اما نمایشنامه‌ی ریچارد سوم Richard III در 1593 از آثار شخص شکسپیر به‌شمار آمده است. این نمایشنامه که روح زنده و سرشار از تلاش و کوشش نویسنده‌ی جوانش را در خلال قدرت اهریمنی قهرمان آشکار می‌کند، برای شکسپیر پیروزی کاملاً شخصی فراهم آورد، خاصه به سبب لحن حاد و گزنده‌ی خطابی شاه در جمله‌ی معروف «اسب! اسب! قلمرو سلطنت من در گرو یک اسب!».

شکسپیر چندین بار به تاریخ انگلستان پرداخته است و نمایشنامه‌های ریچارد دوم Richard II و شاه جان King John و هنری چهارم Henry IV در دو قسمت و هنری پنجم Henry V را ساخته است که هنری پنجم آخرین نمایشنامه از سلسله نمایشنامه‌های تاریخی شکسپیر است. شکسپیر از 1594 به گروه تئاتری پیوست که در 1603 گروه تئاتری شاه شد. در تئاترهای این عصر، صحنه‌ها از سه طرف در میان جایگاه تماشاگران قرار داشت و عاری از زیور و صحنه‌آرایی بود، در عوض لباس‌ها دارای شکوه و جلال خاصی بود، خاصه لباس زن‌ها که در این زمان نقششان بر عهده‌ی پسران جوان گذاشته می‌شد. در 1609 دیوان سانت (سونه) Sonnetsهای شکسپیر انتشار یافت که کم و بیش شامل صد و پنجاه و چهار سونه است و از لطافت و ذوق او حکایت می‌کند، در دسته‌ی اول سونه‌ها به جوانی که حروف اول نامش W.H. ذکر شده، اشاره رفته است که آن را علامت اختصاری نام کنت ویلیام هربرت دانسته‌اند، مردی که شکسپیر به او اظهار علاقه کرده و چون ارل ساوثمتون حامی شاعران و هنرمندان بوده است. در دسته‌ی دوم از سونه‌ها به زنی با چشمان سیاه و گیسوانی چون پر زاغ، که ظاهراً موجب ناکامی و رنج او بوده، اشاره شده است. این سونه‌ها جلوه‌هایی از ادب رایج زمان بود و بسیار مورد توجه قرار گرفت. شکسپیر در این اشعار از عروض معمول که شاعران انگلیسی به پیروی از عروض پترارک می‌ساختند، پیروی نکرده، بلکه قالبی بسیار ساده را برگزیده که از زیبایی و جاذبه‌ی بسیار برخوردار بوده است.

ویلیام شکسپیر زندگی نامه آثار نمایشنامه

آثار شکسپیر را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد: 1- آثاری که از نمایشنامه‌های یونان و روم باستان مایه گرفته است. 2- تراژدی‌ها. 3- کمدی_تراژدی، آثار خیال‌انگیز به شیوه‌ی قصه‌ی پریان و کمدی‌ها. دسته‌ی اول برحسب تاریخ نگارش از این قرار است: تیتوس آندرونیکوس Titus Andronicus (1590)، نمایشنامه‌‌ای منظوم در پنج پرده، دارای حوادث خونین و پرشور که مورد پسند فراوان مردم قرار گرفت. تراژدی قیصر Julius Caesar (1600) در پنج پرده، نمونه‌ای از نمایشنامه‌های تاریخی به سبک خاص شکسپیر که در آن مسائل مربوط به تحلیل روانی به واقعیت‌های تاریخی افزوده شده است، چنانچه حال روحی بروتوس Brutus قهرمان مهم نمایشنامه، پس از کشتن قیصر و شکنجه‌های مداوم وجدان، نه‌تنها به سبب حق‌ناشناسی به فرمانروای خود، بلکه به سبب برهم‌زدن نظام کشور، با دقیق‌ترین صورت توصیف می‌گردد. همچنین شخصیت آنتونی و سخنوری او و خطابه‌ی بسیار مؤثر و هیجان‌انگیزش بر گور سزار، برجستگی خاص می‌یابد. یکی از منابع شکسپیر در این نمایشنامه حیات مردان نامی اثر پلوتارک است که در 1579 به انگلیسی ترجمه شده است. ترویلوس و کرسیدا Troilus and Cressida (1602) در پنج پرده، نوشته‌ای به صورت مسخره از اصل تاریخی آن و اعلامیه‌ای از جنگ «تروا» و در عین حال فریادی از اندوه بر ضد خیانت‌پیشگی زن است. منبع وقایع تاریخی این نمایشنامه بی‌شک اثر هومر است که به وسیله‌ی چپمن Chapman به انگلیسی ترجمه شده و همچنین تاریخ تروا از همین مترجم و منظومه‌ی چاسر Chaucer شاعر انگلیسی در 1383. آنتونی و کلئوپاترا Antony and Cleopatra (1606) در پنج پرده که شکسپیر در آن با قدرت خاص در تحلیل روانی و نیروی برجسته‌ی شاعرانه، سرگذشت عاشقانه و سیاسی و شکست را به گونه‌ای به‌هم آمیخته است که در ادبیات نمایشی نظیرش دیده نشده است. منبع این اثر زندگی مارکوس آنتونیوس اثر پلوتارک است. کوریولانوس Coriolanus (1607) در پنج پرده اقتباسی از زندگی کوریولانوس اثر پلوتارک که چند صحنه در آن مو به مو آورده شده و شکسپیر تنها به افزودن چند قسمت خنده‌آور و شرح و بسط صفات قهرمانان اکتفا کرده است. تیمون آتنی Timon of Athens (1607)  در پنج پرده که مستقیماً از تیمون اثر لوکیانوس Lucien نویسنده‌ی یونان باستان که چندین صورت از آن به ایتالیایی و فرانسوی وجود داشته، گرفته شده است.

دسته‌ی دوم. تراژدی‌ها: در رأس این دسته نمایشنامه‌ی رومئو و ژولیت Romeo and Juliet (1599) در پنج پرده قرار گرفته است. داستان دو دلداده‌ی جوان و شیفته‌ی یکدیگر که به سبب رقابت‌های قبیله‌ای از یکدیگر جدا مانده و به دنبال سرنوشت تحمل‌ناپذیر، به مرگ روی آورده‌اند. نویسنده‌ای از قرن دوم میلادی این داستان را نقل کرده، سپس چندین دست گشته و آرتور بروک Arthur Brook در داستان‌های غم‌انگیز خود در 1562 آن را به نظم آورده، ویلیام پینتر Paynter در مجموعه‌ی قصر لذت‌ها در 1567 آن را به نثر نوشته و پس از آن به دست شکسپیر رسیده است. این داستان اعجاب‌انگیز و مسحورکننده که جلوه‌ای است از رؤیاهای جوانی و ایمان به سعادتی که سرانجام به نابودی کشیده می‌شود، نفوذ مداومی در عالم ادب، تئاتر و موسیقی کشورهای داشته است. هملت Hamlet (1602) در پنج پرده، از عمیق‌ترین آثار شکسپیر، که آشکارا اندیشه و فلسفه‌اش را درباره‌ی مرگ، زندگی، سرنوشت بشر و داوری و بینوایی بیان می‌کند. اصل این داستان از کشور دانمارک است که شکسپیر آن را از میان سرگذشت‌های غم‌انگیز، اثر بلفارست Belleforest به‌دست آورده است، اما تفاوت بسیاری میان این قصه و اثر شکسپیر وجود دارد. اتللو (1604) در پنج پرده، سرگذشت عشقی صادقانه که به سبب خیانت و شعله‌وری آتش حسادت به نابودی کشیده شده است. اتلو به وسیله‌ی نزدیکترین دوست و محرم اسرار خود یاگو Iago برانگیخته می‌شود تا از دزدمونا Desdemona به سبب خیانتی واهی انتقام گیرد، پس با خشمی اهریمنی و حسادتی جنون‌آمیز، دلدار را در بستر خفه می‌کند. این داستان ابتدا به وسیله‌ی نویسنده‌ی ایتالیایی جیرالدی چینتیو Giraldi Cintio در 1565 نوشته شده که شکسپیر از آن اقتباس کرده و همه‌ی نام‌ها را تغییر داده جز نام دزدمونا و از یاگو شخصیت دیگری ساخته، جز آنکه در اثر جیرالدی به صورت جانی عادی معرفی شده است. قدرت نمایشی شکسپیر و استادی و زبردستی او در این نمایشنامه به‌خوبی آشکار است. لیرشاه King Lear (1606) در پنج پرده اقتباسی از قصه‌های عامیانه که چند تن از نویسندگان مانند اسپنسر Spenser و هالینشد Holinshed از آن استفاده کرده‌اند، اما شکسپیر ممکن است از نمایشنامه‌ی کهن نویسنده‌ی ناشناسی با عنوان سرگذشت واقعی لیرشاه و سه دخترش که در حدود 1594 بر صحنه آمده، اقتباس کرده باشد. تیره‌روزی‌های شاه سالخورده و کودن، و دختر باتقوا و فداکارش کوردلیا Cordelia بسیار غیرواقعی به‌نظر می‌آید، همه‌ی اشخاص داستان در عدم اعتدال به‌سر می‌برند، چه در نیکی چه در بدی. مکبث Macbeth (1606) در پنج پرده، از معروف‌ترین نمایشنامه‌هایی است که بیش از سایر تراژدی‌هایش بر صحنه آمده و جلوه‌ای است از جاه‌طلبی‌های شیطانی که در آغاز به‌وسیله‌ی پیشگویی‌های جادوگران و سپس به وسیله‌ی اراده‌ی استوار لیدی مکبث عرضه می‌شود. صفات دو شخصیت اصلی، صحنه‌های پرشور، صور ذهنی عالی و فراوان به این داستان قدرتی مداوم بخشیده که هرگز بر اثر مرور زمان از آن کاسته نشده است. منبع این نمایشنامه آثار تاریخ‌نویسان اسکاتلندی است، از جمله وقایع تاریخی اسکاتلند و انگلستان اثر هالینشد که در 1577 منتشر شد.

دسته‌ی سوم یعنی کمدی- تراژدی و کمدی خالص و قصه‌های خیال‌انگیز دارای ارزش‌های متفاوت است که برحسب تاریخ نگارش، اولین آنها رام‌کردن زن سرکش The Taming of The Shrew (1589) در پنج پرده است که تقریباً از کمدی‌ای به همین نام گرفته شده و بیشتر براساس بازی بازیگران، تفنن و سنگدلی‌شان قرار گرفته است و این گمان را به بیننده می‌دهد که شکسپیر در زندگی زناشویی از نیکبختی برخوردار نبوده است. نمایشنامه با خطابه‌ای درباره‌ی لزوم اطاعت زن از شوهر پایان می‌پذیرد. کمدی اشتباهات Comedy of Errors (1591) در پنج پرده تنها نمایشنامه‌ی مسخره‌آمیز و خنده‌آور شکسپیر است که از یکی از آثار پلاوتوس، شاعر کمدی‌نویس رومی، گرفته شده، اما عده‌ای بر این عقیده‌اند که صحنه‌های مختلف این نمایشنامه معرف زندگی خانوادگی شکسپیر است. دو جوان از شهر ورونا Two Gentlemen of Verona (1595) در پنج پرده از دیانای عاشق اثر مونته‌میر Montemayor نویسنده‌ی اسپانیایی اقتباس شده که در 1584، بر صحنه آمده است و گمان می‌رود که شکسپیر در زیر نام‌های شهر میلان و ورونا خواسته است به‌راحتی و بی‌پروایی از شهر لندن سخن گوید. هیاهوی بسیار برای هیچ Much Ado About Nothing (1598) در پنج پرده ساخته شده است که قسمت جدی آن از اورلاندو خشمگین اثر آریوستو، شاعر ایتالیایی، گرفته شده و قسمت هزل‌آمیز و خنده‌آور آن به خود شکسپیر تعلق دارد. هرطور که بخواهید As you like it (1599) در پنج پرده از کمدی‌های تفننی که براساس لباس مبدل قرار گرفته و موجب عوضی گرفتن اشخاص می‌شود و بسیار باب سلیقه و ذوق روز بوده است. این نمایشنامه اقتباس آزادی است از رمان روزالیند، اثر تامس لاج Thomas Lodge که در 1590 انتشار یافته است. نمایشنامه‌ی خیال‌انگیز شب دوازدهم Twelfth Night (1601) در پنج پرده، از لطف و ذوق و ظرافت در لحن مسخره‌آمیز برخوردار است. دخترانی در لباس پسر که مورد علاقه و عشق دختران دیگر قرار می‌گیرند و خود آنان به مردانی دیگر دل می‌بندند، نمایشنامه را از شور و جاذبه سرشار کرده است. نمایشنامه‌ی آن خوبست که پایانش نیکوست All's Well That Ends Well (1602) در پنج پرده مستقیماً از نهمین قصه از سومین روز کتاب دکامرون اثر بوکاتچو Boccaccio نویسنده‌ی ایتالیایی گرفته شده است. شکسپیر بعضی قهرمانان را به آن افزوده و بازی بعضی از اشخاص را مفصل‌تر ساخته است. این نمایشنامه را از پرشورترین و دلفریب‌ترین آثار شکسپیر دانسته‌اند. کلوخ‌انداز را پاداش سنگ است Measure for Measure (1604) در پنج پرده نمایشنامه‌ای که چندان جلب توجه نکرده، اما بر اثر تجدیدنظرهایی که به مرور زمان در آن به‌عمل آمده، ارزش و جاذبه‌ی بیشتری یافته است. عنوان این نمایشنامه از انجیل گرفته شده و منبع آن گویا اثری است از جورج وتستون Whetstone که شکسپیر مأمور تجدیدنظر در آن شده است. رؤیای نیمه‌شب تابستانی A Midsummer-Night's Dream (1594) در پنج پرده نمایشنامه‌ای خیال‌انگیز و لطیف و سرگرم‌کننده است و اختلاط شعر محض و احساس پرشور در آن با نکته‌های خنده‌آور موجب شده که بسیار مورد پسند میهمانان جشن عروسی کنت داربی Derby، که این نمایش در برابر آنان اجرا شد، قرار گیرد. منبع این نمایشنامه ممکن است آثاری از پلوتارک یا چاسر باشد. برای این نمایشنامه چندین آهنگ ساخته شده است. تاجر ونیزی The Merchant of Venice (1594) در پنج پرده، برحسب عقیده‌ی محققان نشانه‌ای از دوره‌ی پختگی شکسپیر در بردارد، زیرا با قدرت و زبردستی، دسیسه‌ها و پیج و خم‌ها را چنان ترتیب داده که در پیوستگی اصلی نمایش کمترین اخلالی پدید نیامده و رشته‌ی اصلی از هم‌گسسته نشده است. تاجر ونیزی اثری است در حد اعلای خصوصیت‌های نمایشی شکسپیر. شکسپیر در این نمایشنامه از منابع مختلف استفاده کرده است، از جمله اثر بوکاتچو نویسنده‌ی ایتالیایی و یهودی مالت اثر مارلو. از پریکلس Pericles (1607) که در پنج پرده ساخته شده، کمتر سخن رفته است و انتساب آن به شکسپیر مورد تردید قرار دارد. آثار خیال‌انگیز شکسپیر به سبک قصه‌ی پریان عبارت است از: داستان زمستان The Winter's Tale (1610) و طوفان The Tempest (1611) در پنج پرده که دوره‌ی آرامش و صفایی را نشان می‌دهد، نه به آن معنی که این دو نمایشنامه عاری از تیره‌روزی‌ها، تلخی‌ها یا وقایع جانگداز است، بلکه وقایع اصلی بهانه‌ای است برای نقل حوادث جنبی به گونه‌ای غیرمنتظر و شاعرانه و خیال‌انگیز. داستان زمستان سرگذشت فرمانروای حسود سیسیل و کور از عشق است که به همسرش هرمیون Hermione مظنون می‌شود و بی‌آنکه هیچگونه سخنی را از جانب نزدیکان و محرمان بپذیرد، در نتیجه‌ی سوءظن فرمان می‌دهد که کودکی را که همسرش به‌دنیا می‌آورد، به محض تولد سر به نیست کنند، اما کسی که مأمور کشتن طفل است، او را با جواهرات و طلا و یادداشتی حاوی نام پردیتا Perdita بر سر راه می‌گذارد. مادر نیز که بیهوش و به حال مرگ افتاده، پنهانی مورد مراقبت خدمتکار باوفایش قرار می‌گیرد. پردیتا به وسیله‌ی شبانان برداشته و بزرگ می‌شود و پس از ماجراهای بسیار پدر و مادرش را می‌یابد و مورد عفو قرار می‌گیرد. شکسپیر در این اثر از داستان معروف رابرت گرین به نام پندوستو Pandosto مایه گرفته است، اما به شخصیت هرمیون اصالت بخشیده و محیط زندگی بر نقش و نگار شبانی را با جاذبه‌های بسیار تصویر کرده است.

شکسپیر
در نمایشنامه‌ی طوفان شکسپیر نظر خود را درباره‌ی جهان هستی، روابط بشر و خواست‌های دل عرضه کرده و از قدرت سحر و جادو، صحنه‌هایی خلق کرده که در عین حال شاعرانه و عمیق و هنرمندانه است. برای نمایشنامه‌ی طوفان منابع شناخته‌شده‌ای در دست نیست، این نمایشنامه در جشن عروسی الیزابت دختر جیمز اول در 1613 اجرا شد. شکسپیر از 1610 در استراتفورد و در خانه‌ی زیبایی که قبلاً خریده بود، اقامت کرد و سال‌های آخر عمر را در آرامش به‌سر برد و در بیست و پنجم مارس، یک ماه قبل از مرگ وصیت‌نامه‌ی خود را امضا کرد، عجیب آن است که در وصیت‌نامه‌ ذکری از آثارش نشده است. درباره‌ی صحت و تاریخ آثار شکسپیر تردید فراوان وجود دارد، غالباً ناشران آثارش را با بی‌دقتی و اشتباهات و نقائص بسیار به چاپ می‌رساندند. آثاری که هیچ‌یک قبل از چاپ مورد اصلاح و تجدید نظر قرار نمی‌گرفت و متون آن، گاه از نسخه‌هایی که در تئاتر در دست بازیگران بود و در آن دست برده می‌شد و برحسب ضرورت نمایشی حذف‌هایی در آن به‌عمل می‌آمد، استنساخ می‌شد و گاه برحسب حافظه و یادداشت‌هایی که مورد تصدیق و تأیید نبوده است، تنظیم می‌گشت. از میان آثار نمایشی شکسپیر تنها نیمی از آن در زمان حیات نویسنده به‌چاپ رسید. این آثار ابتدا به صورت جداگانه و بعدها به‌وسیله‌ی دوستان شاعر در مجموعه‌هایی انتشار می‌یافت.

نمایشنامه‌های شکسپیر سرشار است از مسائل سیاسی و اخلاقی، اضطراب و غم، آرامش و تسکین خاطر، صنعت کلام و معرفت عمیق درون و اندیشه‌هایی درباره‌ی ایمان، ماوراءالطبیعه، خدا، عالم خلقت و در واقع گنجینه‌ای از اندیشه‌های بدیع و بیان حال و صفات روحی قهرمانان که هریک جلوه‌گاه گوشه‌ای از خصوصیت‌های وجود آدمی است که همه با ذوق لطیف و استادی در بیان وصف شده است. شکسپیر در عالم طبیعت با هزاران زیباییش، سرچشمه‌ای خشک‌نشدنی از شادی و تسکین دائمی می‌یابد. در نظر او دوستی نیمی از زندگی و پیروزی چیزی گواراست. شیوه‌ی نگارش در آثار شکسپیر بسیار گوناگون و وسیع است. شکسپیر با علم معانی و بیان مدرسه‌ای قطع رابطه کرده است، تا بتواند کلام دل را به آزادی بیان کند و در برابر گوناگونی عواطف شخصی یا جهانی انعطاف‌پذیر بماند، با سهولت کامل شعر آزاد می‌سراید و صور ذهنی غیرمنتظر و پرجاذبه و کامل به‌کار می‌برد، اشخاص کوچک، کارگران، سربازان و ملاحان را به شیوه‌ای بسیار طبیعی به سخن‌گفتن وامی‌دارد و با سهولت از سخن مسخره‌آمیز و خنده‌آور به ظریف‌ترین کلام آراسته می‌رسد. کمدی‌هایش با ترانه‌های فراوان و اشعار مسحورکننده همراه است، چنانکه خواننده را به این فکر می‌اندازد که وی موسیقی‌شناس بوده و حتی صدایی دلپذیر داشته است. شکسپیر از بزرگترین نویسندگان عصر الیزابت و عالی‌قدرترین نمایشنامه‌نویسی همه‌ی ادوار است، چنانکه هنوز تراژدی‌ها و کمدی‌هایش در سراسر جهان بر صحنه می‌آید.

ترجمه به فارسی: آنتونی و کلئوپاترا، اتللو، اشتباهات مضحک، افسانه‌ی دلپذیر، تاجر ونیزی، تراژدی ریچارد سوم، تراژدی قیصر، هیاهوی بسیار برای هیچ، دلدادگان، دو جوان در شهر ورونا، رومئو و ژولیت، رؤیای نیمه‌شب تابستان، شب دوازدهم، طوفان، حکایت زمستانی، لیرشاه، مکبث، هملت، همان‌که دلت می‌خواهد.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...