رمان "پیرمرد و دریا" نوشته ارنست همینگوی با ترجمه نازی عظیما از سوی نشر افق منتشر شد.

به گزارش مهر، رمان "پیرمرد و دریا" به گفته خود نویسنده عصاره همه زندگی و هنر اوست؛ اثر سمبولیک و چند لایه‌ای که در عین سادگی و صراحت و ایجاز سرشار از ناگفته‌هاست. برخی از منتقدان این رمان را هنرمندانه‌ترین کار او می‌دانند.

ارنست همینگوی برنده جایزه ادبی نوبل و پولیتزر نویسنده‌ای تجربه‌گرا بود که به نظر مفسران ادبی چون شخصیتهای تاثیرگذار آثارش همواره به استقبال خطر می‌رفت و زخمهای او برتن داستانهایش نیز حک شده‌اند.

در "پیرمرد و دریا" می‌خوانیم: حدود ساعت ده شب بود که بازتاب روشنایی چراغهای شهر را دید. ابتدا چون هاله‌ای بود که پیش از طلوع ماه آسمان را روشن می‌کند. بعد ثابت و روشن شد و می‌شد در پرتوش اقیانوس را دید که با شدت گرفتن نسیم مواج شده بود. پیرمرد قایق را به درون نور راند و فکر کرد به زودی در مسیر جریان قرار خواهد گرفت.

علاوه بر مقدمه مترجم، نقدی از لیندا واگنر با نام "شعر سانتیاگو و مانولین" در انتهای کتاب چاپ شده است که مطالعه آن می‌تواند برای درک بیشتر لایه‌های نهفته اثر مفید باشد.

کتاب "پیرمرد و دریا" با شمارگان 2000 نسخه در 160 صفحه و به قیمت 3200 تومان منتشر شده است.
 

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...