گزیده‌ای از اشعار عاشقانه‌ هرمان هسه به شکل دو زبانه همراه با تعدادی از گزین‌گویه‌های او درباره‌ عشق با ترجمه علی عبداللهی منتشر شد.

به گزارش خبرآنلاین، علی عبداللهی که پیش از این نیز مجوعه‌ای از شعرهای هرمان هسه را ترجمه کرده بود، این‌بار گزیده‌ای از اشعار عاشقانه‌ هرمان هسه را به شکل دو زبانه همراه با تعدادی از گزین‌گویه‌های او درباره‌ عشق ارایه داده است و این کتاب با عنوان «عاشقانه های هرمان هسه» توسط نشر هیرمند منتشر شده است.

خواننده در اشعار عاشقانه هسه با ریشه‌های اصیل رمانتیسیسم روبه‌رو است که مرکزیت آن، عشق‌ورزی و همسویی با طبیعت است که نویسنده آن ‌را با بنیادهای تفکر شرقی (یگانگی با هستی) درآمیخته است. هسه با ادغام این دو تفکر در اشعار خویش توانسته عشق و طبیعت را از چشم‌اندازی متفاوت به کلمه در آورد. در تفکر هرمان هسه، عشق در محصوریت حسانی قرار نمی‌گیرد و در واقع پاسخی است به انسان دیگر و جهان و به صراحت، عشق را معنای زندگی دانسته است.

«گرگ بیابان» و «بازی مهره‌ شیشه‌ای» دو رمان برجسته از
هرمان هسه، نویسنده و متفکر آلمانی و برنده‌ جایزه نوبل است.

علی عبداللهی با انتخاب زبانی روان، بی‌سنگلاخ و متناسب با فضا‌های خلق شده در اشعار هسه، خواننده را یاری می‌دهد تا به آسانی به جهان شاعرانه‌ هسه راه پیدا کند. ترجمه اشعار
«ریلکه»، «برشت»، «نیچه» و... از دیگر کارهای عبداللهی است.

یکی از اشعار هسه با عنوان «بر فرازِ هیرزو» را با هم می خوانیم:
لمیده زیر کاج‌های نقره‌ای
در یاد گذشته‌ها
هنگامی که در نخستین ترانه کودکی‌ام
عطر همین جنگل می‌دوید.
آنجا -- من غنوده بر خزه‌ها
با آزرم و نشاط کودکی
غرقه در رؤیای دختری باریک میان و گیسو طلایی:
نخستین گل سرخِ حلقه گلم.
زمان گذشت، رؤیا، کهنه شد و
از من دور گشت. رؤیای دیگر از راه رسید - !
دیر زمانی است که او نیز بدرود گفت!

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...