متن فیلنامه "محاکمه" نوشته اورسن ولز برگرفته از رمانی به همین نام از فرانتس کافکا با ترجمه یحیی آذرنوش از سوی انتشارات کتاب روشن منتشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب آمیزه‌ای است از دو نبوغ کافکا و ولز که در فیلمنامه‌ای از این کارگردان بزرگ سینما تجلی یافته است.

در ابتدای کتاب در مطلب "درآمدی بر محاکمه اورسن ولز" نوشته آندره ‌س.لابارت می‌خوانیم: می‌توان حدس زد که چه چیزی در نوشته‌های کافکا حتی فراتر از مفاهیم بدیهی و مشترک تنهایی،‌ تبعید،‌ کاوش و پرسش، ولز را مجذوب خود ساخته است. در این اثر که تماماً به کاوش مبهم حقیقتی مبهم پرداخته و در این صفحات که ناسازگاری عمیقی بر آنها سایه افکنده آفریننده "آقای آرکادین" پژواک اشتغالات فکری خود را باز می‌شنود.

در ادامه متن فیلمنامه "محاکمه" چند نقد درباره این فیلم که در مطبوعات فرانسه انتشار یافته، به چاپ رسیده است.

آذر نوش مترجم کتاب که دانش‌آموخته ادبیات فرانسه با گرایش تئاتر و سینما از دانشگاه گرنوبل و استاد ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی است، علاوه بر ترجمه دقیق و رسای خود، اصطلاحات سینمایی متن فیلمنامه را به زبان‌های فرانسه و فارسی بر آخر کتاب افزوده و بی‌گمان متنی یگانه و سودمند برای علاقه‌مندان و دانشجویان ادبیات و سینما و تئاتر فراهم آورده است.

کتاب "محاکمه" با شمارگان 1100 نسخه در 248 صفحه و به قیمت 2700 تومان به چاپ رسیده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...