کتاب «میانسالی» [Middle age] نوشته کریستوفر همیلتن [Christopher Hamilton] با ترجمه میثم محمد امینی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

میانسالی» [Middle age] نوشته کریستوفر همیلتون [Christopher Hamilton]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه زندگی» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و نسخه اصلی‌اش سال ۲۰۰۹ منتشر شده است.

این کتاب به‌گفته نویسنده‌اش، بازنمای کوششی برای اندیشیدن درباره برخی ویژگی‌های محوری میان‌سالی از منظری فلسفی است. او برای درک پدیده یا پدیده‌هایی که میانسالی را شکل می‌دهند، از زندگی شخصی خود بهره گرفته است. هسته مرکزی این‌تجربه‌ها هم رویداد به‌خصوصی است که زندگی‌اش را برای همیشه دگرگون کرده است.

مولف کتاب پیش‌رو معتقد است میانسالی دوره‌ای کلیدی در زندگی و دوره ارزیابی مجدد و اساسی کل زندگی است. او می‌گوید برای انسانِ میانسال، از جهتی وقت رو به پایان است و مرگ نزدیک، و از جهتی دیگر زندگی متوقف شده است. میانسالی دوره شک و تردید به همه‌چیز است؛ به خود، به خانواده، به گذشته، به آینده، به زندگی…

کریستوفر همیلتن خودش چهل و چند سال دارد و در نوشته‌هایش در «میانسالی» احساسات و تجربیات دوران میانسالی دنیای معاصر را بررسی می‌کند. او در پی توصیف و تحلیل این‌احساسات و تجربیات کتاب مورد اشاره را نوشته است. همیلتن از شوپنهاور و نیچه و هایدگر گرفته تا تالستوی و داستایوفسکی و کنراد، کوشیده جنبه‌های مختلف این دوره حساس زندگی را بررسی کند.

همیلتن می‌گوید چون از وقایع زندگی شخصی‌اش برای نوشتن کتاب استفاده کرده، بعید نیست قطعاتی در آن باشند که تناقض یا تعارض به نظر برسند. اما سعی نکرده هیچ‌کدام از این‌مغایرت‌ها را اصلاح یا رفع کند. کتاب پیش‌رو هیچ پاورقی و پانویسی ندارد. همیلتن هم می‌گوید جز پیشگفتار و پسگفتار و تاملی در پایان، باقی بخش‌های کتاب که عناوین دارند، فصل نیستند بلکه بهتر است مضامین یا علائم راهنمایی خوانده شوند. این علائم به‌ترتیب عبارت‌اند از:

اتفاقی‌بودن زندگی، تن، زمان، وزن و بی‌وزنی، تنهایی، گوشت و پوست، نوستالژی، ملال، گناه، خودکشی، لذت، وفور و اشباع، گفت‌وگو، بچه‌ها، چشم‌انداز زندگی.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

آنچه از این مطلب برمی‌آید این است که رامبراند برای ژنه، و برای هرکسی که نظر او را دارد، نقاش دوران میانسالی است. و دلیلش هم آن است که رامبراند وزن بی‌نهایت جسم و سبکی تمام‌عیارش را درک می‌کند،‌ درکی که بازتاب و همین‌طور پشتیبان این برداشت انسان در میانسالی است که خودش زندگیش را، به همان شکلی که پیشتر اشاره کردم، بی‌نهایت سنگین و در عین حال فوق‌العاده سبک احساس می‌کند. از گوشت و خون بودن در میانسالی همزمان هم حضوری است پررنگ اینجا در دنیا، و هم فراتر از آن. به همین‌معنا،‌ باید همان‌طور با آن درگیر شد _ یا، بهتر بگویم، آگاهانه درگیر شد،‌ زیرا چه بدانیم چه ندانیم، در این‌وضع هستیم، اما در میانسالی به آن آگاهی می‌یابیم _ که به تعبیر حیرت‌انگیز و.گ.زِبالت در رمانش اوسترلیتس، جهان خود را از خودش تهی می‌کند. با مردنِ موجودات و نابودیِ چیزها وجود مادیِ جهان تحلیل می‌رود یا تهی می‌شود؛ تن انسان، که در میانسالی هم حضور سنگینش چونان بخشی از این‌ماده احساس می شود، طوری تجربه می‌شود که گویی درگیر همین تقلیل یا تحلیل شده است.

این‌کتاب با ۱۵۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...