کتاب «محمد مقدم: شاعر و زبان شناس» به قلم کامیار عابدی توسط انتشارات مروارید به چاپ دوم رسید.

محمد مقدم: شاعر و زبان شناس» به قلم کامیار عابدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، نخستین چاپ این کتاب در سال 1398 منتشر شده بود. این کتاب با تیراژ ۱۱۰ نسخه و با قیمت ۱۴۵ هزار تومان روانه بازار شده است.

محمد مقدم (۱۲۸۷ – ۱۳۷۵) در جامعۀ علوم انسانی ایران دورۀ تجدد، بیشتر به عنوان استاد و پژوهشگر رشتۀ زبان‌شناسی – با تکیه بر زبان‌شناسی تاریخی شناخته شده است. او از خاندان پرشهرت اعتمادمقدم بود (این خاندان در شهر مراغۀ استان آذربایجان شرقی ریشه دارد). مقدم در دانشگاه‌های نیویورک و پرینستون درس خواند. او موفق شد در سال ۱۳۴۳ رشتۀ زبان‌شناسی را در دانشگاه‌های ایران بنیاد نهد.

با این همه مقدم در دورۀ جوانی (سال‌های ۱۳۱۳ – ۱۳۱۴) در قلمرو شعرگویی نیز گام‌های تجددخواهانه‌ای برداشت. حاصل این گام‌ها سه دفتر از سروده‌های اوست. در این کتاب افزون بر آنکه این سه دفتر در دسترس قرار می‌گیرد، با زندگی او هم خواننده آشنا خواهد شد. همچنین نوع، ساخت و زمینۀ فکری، ادبی و تاریخی شعرهایش شناسانده می‌شود. نیز در حدی که در یک کتاب ادبی امکان‌پذیر است، از شناسایی مقدم زبان‌شناس و زبان‌ورز نیز کوتاهی نشده است.

گردآورنده کتاب حاضر علاوه بر ارائه سه دفتر شعر محمد مقدم به نام‌های «راز نیمشب»، «بانگ خروس» و «بازگشت به الموت» به معرفی و بررسی زندگی و آثار او و همچنین بیان نظرات محمد مقدم پیرامون زبان شناسی و دیدگاه ادیبان و زبان‌شناسان درباره او و آثارش می‌پردازد.

در بخش اول کتاب به زندگی و شعر محمد مقدم پرداخته شده است. در بخش دوم کتاب بخشی از سخنانی از بزرگان و اندیشمندان که دربارۀ او گفته شده، گردآوری شده است. برای مثال در ابتدای این بخش از زبان ایرج افشار می‌خوانیم: «با جذبه و شوری که به ایران داشت، «ایران‌کوده» را که نشریه‌ای خاص پژوهش‌های ایرانی است، با همکاری صادق کیا بنیاد گذارد. ذبیح بهروز هم با ایشان همکاری داشت. «ایران‌کوده» بی‌گمان نخستین نشریه‌ای است که اهتمامش بر انتشار مطالب مربوط به ایران‌شناسی مخصوصاً در زمینۀ فرهنگ ایران باستان و زبان‌های ایرانی و از جمله گویش‌های آن بود… دوست خوبی بود. از روزگاران دوری که در راه دربند و گلاب‌دره، خانه‌ای با برجی در باغچۀ خود ساخت (حدود ۱۳۲۹) با منوچهر ستوده و مصطفی مقربی در آن خانه به دیدنش می‌رفتیم، یادگارهای دلپذیر داریم و از ذوق سرشار و صفای دوستی او گنجینه‌ها در خاطر ساخته‌ایم». (ص ۳۹)

سه دفتر شعر باقی‌مانده از محمد مقدم، در بخش سوم به این ترتیب آورده شده‌اند: دفتر «راز نیمشب» به راز و نیمشب اشاره دارد. این دو مفهوم یا تعبیر در ادب عرفانی ایران و زبان فارسی مفهوم‌ها و تعبیرهای بسیار آشنایی است. شعرهای این دفتر از چارچوب عروض سنتی بیرون است. این شعرها شاید از جمله نخستین نمونه‌هایی است که گوینده‌ای در قلمرو زبان فارسی، یکسره، نظم عروضی کهن را به کناری گذاشته است.

از پیش‌درآمد دفتر «بانگ خروس» درمی‌یابیم که این دفتر از جایی آغاز می‌شود که «راز نیمشب» به پایان رسیده است. در واقع «بانگ خروس» حکایت سپیده‌دم، سحر و روز است و عبارت از هشت شعر به‌هم‌پیوسته. وجه موسیقایی در این دفتر نسبت به دفتر قبلی و روشنی زبان نسبت به آن بسیار بیشتر است. تمایل شاعر به نثر سبب شده که او از تقطیع وزن عروضی به صورتی پراکنده و بی‌نظم به سوی شعر منثور حرکت کند. به طبع تجربۀ مقدم در این زمینه، یعنی حفظ فضای شعری با توجه به آهنگ سراسری و ورود به قلمرو نثر تجربه‌ای است منحصربه‌فرد در شعر فارسی دورۀ تجدد. البته این تجربه در سومین دفترش یعنی منظومۀ «بازگشت به الموت» در مرز شعر و نثر قرار گرفته است. در دفتر سوم پس از «پیش‌درآمد» اشک و گلنار که در آن وجه غنایی و اندیشۀ خیامی غلبه دارد، شعر به روایت و روایت به داستان نزدیک‌تر شده است. در این دفتر که قسمتی از آن حالتی نمایشی و زبانی گفتاری هم یافته است، نقد زندگی شهری و شهرنشینی پیش کشیده می‌شود. مقدم در دو دفتر نخست آوای نو سر می‌دهد و در دفتر سوم، آوای بازگشت.

در بخش پایانی این کتاب ابتدا دربارۀ زبان فارسی و واژه‌سازی در این زبان نکاتی مطرح شده است. سپس گفتگویی که محمد مقدم در سال ۱۳۴۴ با نشریۀ «اندیشه و هنر» صورت داده، آورده شده است. در پایان نیز نمونه‌هایی از برابریابی‌ها و واژه‌سازی‌های وی جمع‌آوری گردیده است.

در بخشی از کتاب آمده است:

روی هم رفته، ادبیات شعری ما شور و جرأت کافی برای درهم شکستن سدهای قدیم (مقررات کلاسیک) به خرج نمی‌دهد. بیشتر موافقت با آثار خارجی در سر موضوع‌هایی است که از آن حیث هم چندان جلو نرفته است. البته، اثر کوچک راز نیمشب محمد مقدم، که یک قسم شعر منثور به اسلوب آمریکایی است، از این بین [شعرهای نو سنتی دوره ی رضاشاه] مستثنی است. این اثر بالاتر از فهم و احساسات عمومی ساخته شده است.

................ هر روز با کتاب ................

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...