کتاب «تاملات نابهنگام» [Unzeitgemässe Betrachtungen یا Thoughts Out of Season] نوشته فردریش نیچه با ترجمه رضا ولی‌یاری توسط نشر مرکز منتشر شد. این کتاب برای اولین بار در ایران با ترجمه سیدح‍س‍ن‌ ام‍ی‍ن‌ منتشر شده بود.

تاملات نابهنگام» [Unzeitgemässe Betrachtungen یا Thoughts Out of Season]  فردریش نیچه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب دربرگیرنده ۴ «تامل نابهنگام»‌ نیچه است که بین سال‌های ۱۸۷۳ تا ۱۸۷۶ به‌طور مستقل و جدا منتشر شدند و در زمره نادیده‌گرفته‌شده‌ترین آثار نیچه‌اند. این‌تاملات از اصالت دراماتیک اثر پیش از خودشان «زایش تراژدی» و موفقیت گزین‌گویانه اثر پس از خودشان یعنی «انسانی، زیاده انسانی» بهره‌ای ندارند.

کتاب پیش‌رو حاوی اولین مباحث مهم حول موضوعات بنیادین «نیچه‌ای» است؛ موضوعاتی چون رابطه‌ی بین زندگی و هنر و فلسفه، سرشت و پرورش «خویشتن حقیقی»، آموزش‌وپرورش، و تفاوت بین حکمت حقیقی و شناخت صرف (یا «علم»). نیچه چهار فصل یا تامل نابهنگام این‌کتاب را کلید فهم تکامل خودش به‌عنوان یک فیلسوف می‌دانست و این متون برایش ارزش شخصی عمیق و ویژه‌ای داشتند.

«تاملات نابهنگام» بدنه اصلی این‌نسخه فارسی را می‌سازد اما پیش از شروع آن، ۴ مطلب منتشر شده‌اند: مقدمه،‌ وقایع‌نگار زندگی نیچه، یادداشتی درباره متن، برای مطالعه بیشتر. خود «تاملات نابهنگام» هم ۴ فصل اصلی دارد که به این‌ترتیب‌اند: «داوید اشتراوس، معترف و مولف»، «در باب مزایا و مضار تاریخ برای زندگی»، «شوپنهاور همچون آموزگار» و «ریشار واگنر در بایرویت».

در «تاملات نابهنگام» بود که نیچه برای اولین‌بار شجاعت این را پیدا کرد تا به دوران معاصرش و دانشوران همکار خود یعنی به بخش مهمی از خویشتن خودش، نه بگوید. همین‌مساله به‌تنهایی کافی بود تا در دلش جایگاهی خاصی برای این‌تاملات قائل شود. اما نه گفتن هزینه دارد و عده کمی این‌واقعیت را بهتر از نیچه، شارح «آینده عشق به سرنوشت» درک کرده‌اند. به این‌ترتیب تاملات نیچه در این‌کتاب گاهی با این‌خطر مواجه‌اند که شور جدلی مولف‌شان، تعادل‌شان را به هم بزند و غلیان روحیه کینه‌توزانه بر آن‌ها چیره شود.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

شاید این‌ملاحظه چندان با اقبال مواجه نشود، شاید به اندازه استنتاج‌ام در مورد افراط ما در تاریخ نامقبول باشد، چیزی که گفتم حاصل به خاطر داشته باش می‌میری قرون وسطایی و نومیدی عمیق مسیحیت از همه اعصار بعدی هستی بشری است. اگر چنین شد، می‌توانید سعی کنید این‌توضیحی را که من صرفا با تردید ارائه دادم با توضیح دیگری عوض کنید؛ چون خاستگاه فرهنگ تاریخی _ نزاع کاملا بنیادین‌اش با روحیه هر «عصر جدیدی»، هر «آگاهی مدرنی» _ خود این‌خواستگاه باید تاریخی شناخته شود، خود تاریخ باید مسئله تاریخ را حل کند، شناخت باید خودش را نشانه بگیرد _ این باید سه‌گانه فرمان «عصر جدید» است، البته با فرض این‌که این عصر واقعا دربردارنده چیزی نو، نیرومند، اصیل و نویدبخش زندگی بیشتر باشد. یا نکند واقعا ما آلمانیان _ بگذریم از اقوام رومانس _ همواره باید در همه امور فرهنگی والاتر صرفا «وارث» باشیم، چون این کل چیزی است که اصولا می‌توانیم باشیم؛ گزاره‌ای که ویلهلم واکرناگل به طرزی به‌یادماندنی بیان‌اش کرده: «ما آلمان‌ها ملتی هستیم وارث، با همه شناخت والاترمان، حتی با باورهای‌مان، صرفا وارث دنیای باستان‌ایم؛ حتی دشمنان دنیای باستان هم پیوسته، علاوه بر روح مسیحیت، از روح جاودان فرهنگ کلاسیک تنفس می‌کنند، و اگر کسی بتواند این دو عنصر را از اتمسفری که دنیای درونی انسان را در بر گرفته جدا کند دیگر چیز زیادی باقی نمی‌ماند که زندگی روح را تداوم بخشد.» و حتی اگر ما آلمانیان واقعا فقط وارث بودیم _ برای این‌که بتوانیم طوری به چنین فرهنگی نگاه کنیم که وراثت بر حق‌مان صفت «وارث» را بزرگ‌ترین و پرافتخارترین صفت ممکن سازد: باز باید می‌پرسیدیم آیا سرنوشت ابدی ما این بوده که شاگردان عهد رو به زوال باستان باشیم: در نقطه‌ای از زمان شاید به‌تدریج اجازه یابیم هدفی بلندتر و دورتر برای خود مقرر کنیم، در نقطه‌ای از زمان باید اجازه یابیم به خود ببالیم چون روح فرهنگ اسکندرانی_رومی را _ علاوه بر چیزهای دیگر به‌وسیله تاریخ جهانی‌مان _ چنان شکوهمندانه و چنان پرثمر تکامل بخشیده‌ایم که اکنون می‌توانیم به‌عنوان پاداش به خود اجازه دهیم تا وظیفه‌ای حتی دشوارتر به عهده گیریم، یعنی تلاش برای پشت‌ سر گذاشتن این دنیای اسکندرانی و فراتر رفتن از آن و جسارت ورزیدن و جستن الگوهای‌مان در دنیای اصیل یونان باستان و عظمت و حالت طبیعی و انسانیت آن.

این‌کتاب با ۳۸۲ صفحه، شمارگان هزار و ۶۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...