شماره ۱۷۳ مجله «آزما» با عکس روی جلد عبدالمجید ارفعی و با پرونده «بحران‌ها وسیاست بدون پشتوانه فرهنگی» منتشر شد.

شماره ۱۷۳ مجله «آزما» ارفعی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره با یادداشت‌هایی از هوشنگ اعلم -سردبیر آزما - و ندا عابد - مدیر مسئول - با تیترهای «از سبزی جوانه، جنگل امید می‌دمد» و «آرزویی برای زیباترین گربه جهان» آغاز شده و در ادامه از عباس معروفی، احمد وکیلیان و عمران صلاحی در بخش «اندر احوالات» یاد می‌شود.

«همراه با تاریخ؛ از ریشه‌ها تا جوانه‌ها» فرهنگ و سنت‌های ایرانی در گفت‌وگو با علی بلوکباشی و «نوروز هست، ما باشیم یا نباشیم» از ناصر فکوهی در بخش نگاه و «چرا آن‌جا بودم!»(گوشه‌های تاریک زندگی یک شاهزاده [شاهزاده هری] نوشته پژمان سلطانی و ونداد سلطانی در بخش نیم‌نگاه درج شده‌اند.

در بخش گفت‌وگو هم گفت‌وگوهایی با عبدالمجید ارفعی و نغمه ثمینی با عنوان «الواح پارسه، گروگان دانشگاه شیکاگو» و «تئاتر، سینما و نقد، بحثی درباره واقعیت» منتشر شده‌ است. «با «بوعلی» در خانه بزرگمرد ماندگار» (گزارش دیدار با عبدالله انوار) از هوشنگ اعلم در بخش گزارش این شماره از «آزما»‌ آمده است.

بخش پرونده این شماره با عنوان «بحران‌ها و سیاست‌ بدون پشتوانه فرهنگی» هم با این مطالب همراه است: «ناهمگونی تفکر، مشکل اصلی اندیشه سیاسی» گفت‌وگو با منصوره اتحادیه، «فرهنگ، آبرو و اعتبار می‌آورد» نوشته فریدون مجلسی، «نهضت تنباکو آغازگر جنبش مشروطیت»، «این نسل را باور کنیم» از علی‌اکبر قاضی‌زاده، «نسل امروز و شخصیت‌های گم شده» از محمد راغب، «شعر، در آستانه خصوصی شدن» از شمس لنگرودی، «بحران معنایی در عرصه هنر» از بیژن اشتری و «شاید پنج سال دیگر» نوشته فرانک آرتا.

اشعاری از امی لوئل، برایان کافی، پل ماری ورلن، فرهاد عابدینی، فریاد شیری، یاور مهدی‌پور، مژگان رودبارانی، حبیبه نیک‌سیرتی، فرزانه ولی‌زاده، مهناز رضایی و سعید اسکندری در بخش شعر دیگران و شعر خودمان منتشر شده است.

«سودای آن سوی مه» از عالیه یوسف فام در بخش نقد و نظر، «تحریم تئاتر، آری یا نه؟ مسئله این است؟» نوشته شقایق عرفی‌نژاد در بخش حوالی صحنه و «آلیس ۱۲۵ ساله شد» (صدهای روایت از چمدانی پر از عجایب) در بخش دریچه درج شده‌اند.

«استرس در زنان مدرن» نوشته آلیسا آسکویت، «سلطنت ساقط شده» از هاروکی موراکامی و «مواجهه درمانی» از جیمی لوگن در بخش داستان‌های خارجی و «دو تیک خاموش» نوشته زهرا شاه‌حسینی در بخش داستانی ایرانی این شماره از آزما آمده‌اند.

نقد کتاب و پیشخوان کتاب هم از بخش‌های دیگر صد و هفتاد و سومین شماره از «آزما» است که با مدیرمسئولی ندا عابد در ۷۴ صفحه و با قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...