صد و سی و ششمین شماره فصلنامه «نگاه نو» با مقالات و یادداشت‌هایی درباره نوروز، اقتصاد امروز ایران و مهاجرت نخبگان منتشر شد.

صد و سی و ششمین شماره فصلنامه «نگاه نو»

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره با یادداشت‌هایی درباره نوروز از ژاله آموزگار با عنوان «... و شادی را برای مردم آفرید»، بهروز غریب‌پور با تیتر «میرنوروزی یا میرْمیرین» و علی میرزائی با عنوان «نوروز ۱۳۴۷ در زندان قزل‌قلعه» آغاز می‌شود.

در بخش اقتصاد امروز ایران هم مطالبی چون «چه نباید کرد؟!» طهماسب مظاهری، «علت‌های ساختاری فقر و محرومیت در ایران» نوشته محمدحسین شریف‌زادگان و «افق‌گشاییِ سیاسی، آخرین راه‌کار خروج از بحران اقتصادی» گفت‌وگوی علی میرزائی با دکتر محسن رنانی درج شده است.

بخش مقاله‌های این شماره از «نگاه نو» با این مطالب همراه است: «امر سیاسی در ایران» (اشارات و پرسش‌هایی درباره گذشته، امروز و فردا) فخرالدین عظیمی، «من آنگلوالاغ نیستم» (نگاهی دوباره به کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹) از محسن خلیلی، «تجدد، تربیت ملت، پرورش افکار»(سازمان پرورش افکار، از آرمان تا عمل) نوشته هدیه رهبری، «روابط اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه پهلوی» نوشته بهمن زبردست، «سوییزید/خودکشی»(گذری بر تحول معنایی و اجتماعی سوییزید/خودکشی) از سیما راستین و «تاریخ‌نگاری افغانستان» (میرغلام محمدغبار و مسئله ایران) نوشته زهرا حاتمی.

«اهمیت دایاسپورای ایرانی برای آینده این سرزمین» نوشته مقصود فراستخواه، «سیاست‌گذاران موج مهاجرت را هدایت کنند!»: گفت‌وگوی آبتین‌گلکار با محمد رضایی، «چرا نخبگان دانشگاهی مهاجرت می‌کنند؟» نوشته شیوا پروائی و «مهاجرانی که آمده‌اند» نوشته ماندانا تیشه‌یار مطالب بخش ویژه این شماره با عنوان«مهاجرت نخبگان» هستند.

«ساحل سرخ» از رضا زنگی‌آبادی و «بازگشت‌ها» نوشته اَنی اِرنو با ترجمه بهرام فرهنگ در بخش داستان درج شده‌اند.

یاد رفتگان و رویدادها دیگر بخش این شماره از «نگاه نو» است که با این مطالب همراه است: «اندوه تو جاودانه برجاست»(به یاد ابوالفضل خطیبی) نوشته الوند بهاری، «بهزادِ سومِ عرصه تصویر» (به یاد بهزاد غریب‌پور) از حسن کریم‌زاده، «کار: معنای زندگی»(به یاد سید ابوالحسن مختاباد) نوشته میرعلیرضا میرعلی‌نقی و «کدام یک فرشته مستند؟!»(بیست و پنجمین سالمرگ آکیرا کوروساوا) نوشته امیرعطا جولایی.

نبض امروز، یک‌سال یک کتاب (یادداشت‌هایی از حورا یاوری، هرمز همایون‌پور، بهاءالدین خرمشاهی، نگرس قندیل‌زاده و....) و تازه‌های کتاب هم از دیگر مطالب این شماره «نگاه نو» هستند.

شماره صد و سی و ششمین «نگاه نو» با صاحب امتیازی و مدیرمسئولی علی میرزائی در ۲۵۸صفحه، با شمارگان ۲۷۰۰ نسخه با قیمت ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...