فی باوند آلبرتی [Fay Bound Alberti]، تاریخ‌دان احساسات، در این کتاب به سراغ نامه‌ها، یادداشت‌های روزانه، رساله‌های فلسفی، آثار ادبی، مباحثات سیاسی و پژوهش‌های پزشکی از قرن هجدهم تا به امروز می‌رود و نشان می‌دهد که تنهایی پدیده‌ای عام و غیرتاریخی نیست.

فی باوند آلبرتی [Fay Bound Alberti] سرگذشت تنهایی؛ تاریخچه یک احساس» [A biography of loneliness : the history of an emotion]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ نشر بیدگل کتاب «سرگذشت تنهایی؛ تاریخچه یک احساس» [A biography of loneliness : the history of an emotion] نوشته فی باوند آلبرتی را روانه بازار نشر کرد.

فی باوند آلبرتی، تاریخ‌دان فرهنگی در حوزه‌های احساسات، جنسیت و پزشکی است. آلبرتی فارغ‌التحصیل رشته‌های ادبیات انگلیسی و تاریخ و از بنیان‌گذاران بنیاد تاریخ احساسات در دانشگاه کوئین مری است. او اکنون در دانشگاه یورک تاریخ مدرن تدریس می‌کند. «ماجراهای قلب: تاریخ طب و احساس» و «این چنبرۀ میرا: بدن انسان در سیر تاریخ و فرهنگ» از دیگر آثار او هستند.

با وجود ترس از همه‌گیری تنهایی در قرن بیست‌ویکم، به‌ندرت نگاهی دقیق به تاریخچۀ این احساس داشته‌ایم. سرگذشت تنهایی روایتی است تازه از تنهایی به‌عنوان تجربه و بیانی احساسی و البته بدن‌مند. فی باوند آلبرتی، تاریخ‌دان احساسات، در این کتاب به سراغ نامه‌ها، یادداشت‌های روزانه، رساله‌های فلسفی، آثار ادبی، مباحثات سیاسی و پژوهش‌های پزشکی از قرن هجدهم تا به امروز می‌رود و نشان می‌دهد که تنهایی پدیده‌ای عام و غیرتاریخی نیست. تنهایی احساسی است مدرن که تا پیش از قرن هجدهم در زبان انگلیسی واژه‌ای برای بیان آن وجود نداشت. اما با وجود این تاریخچۀ منحصربه‌فرد، تنهایی وضعیت عاطفی پیچیده‌ای است تابع موقعیت اجتماعی-اقتصادی، جنسیت، قومیت و البته تجربه که طیفی گسترده از دیگر احساسات مانند ترس، خشم و اندوه نیز قرین آن‌اند. ولی تنهایی همیشه هم چیز بدی نیست؛ تجربه‌ای است هم ذهنی و هم جسمی که شناخت سیر تاریخی و ماهیت همواره متغیر آن ما را یاری می‌دهد تا با درک مزیت‌ها و زیان‌هایش بتوانیم مواجهه‌ای کم‌مخاطره‌تر و از قضا معنادارتر با آن داشته باشیم.

در پیشگفتار کتاب آمده است: «چرا تنهایی؟ وقتی به دیگران می‌گفتم می‌خواهم این کتاب را بنویسم اولین سؤالی که از من می‌پرسیدند همین بود البته نه همه، فقط آنهایی که در زندگی‌شان با تنهایی بیگانه بودند و مرزهای تاریک آن را تجربه نکرده بودند. اما یک سال که گذشت این موضوع دیگر آن قدرها هم عجیب و ناآشنا به نظر نمی آمد: تنهایی فراگیر شده بود؛ روزنامه‌ها و برنامه‌های رادیویی درباره‌اش صحبت می‌کردند؛ دیگر کل کشور را در بر گرفته بود؛ حتی وزیری هم برای آن انتخاب شد. حالا در اوایل قرن بیست و یکم، می‌بینیم که در میانه یک همه‌گیری تنهایی قرار گرفته‌ایم و درعین حال دغدغه و نگرانی‌مان درباره تنهایی بروز آن را به امری گریزناپذیر تبدیل می‌کند. به نظر می‌رسد صحبت از تنهایی مسری است و آن قدر همه جا پخش می‌شود تا در تارو پود جامعه رسوخ کند بیشک تنهایی حکم قلابی را پیدا کرده که بی هیچ دردسری خیلی از نارضایتی‌های دیگر را هم به آن می‌آویزیم»

این کتاب 9 فصل دارد که به ترتیب عبارتند از:
1: استحاله «خلوت گزینی» به تنهایی ظهور احساسی مدرن
2: یک «بیماری خونی»؟ تنهایی مزمن سیلویا پلات
3: تنهایی و فقدان: عشق رمانتیک از بلندی های بادگیر تا گرگ ومیش
4: بیوگی و فقدان: از توماس ترنر تا بیوه وینزر
5: اینستاگرام؟:رسانه‌های اجتماعی و شکل‌گیری جامعه مجازی
6: بمب ساعتی؟ نگاهی تازه به تنهایی در میان سالخوردگان
7: بی‌بام و بی ریشه در جست‌وجوی جایی که بتوان «خانه» نامیدش
8: رفع گرسنگی: جهان مادی و تن تنها
9: ابرهای تنها و غارهای تنهایی: آنجا که تنهایی موهبت است

نشر بیدگل کتاب «سرگذشت تنهایی؛ تاریخچه یک احساس» نوشته فی باوند آلبرتی را در 351 صفحه با قیمت 186 هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...