فرشاد شیرزادی | همشهری


پاییز امسال به‌رغم کم‌رونق بودن بازار کتاب، ۴۰عنوان کتاب سینمایی چاپ اولی منتشر شد. «چرخش کینماتیک» [The kinematic turn : film in the digital era and its ten problems] نوشته آندرو گودرو [André Gaudreault و فیلیپه ماریون Philippe Marion] یکی از کتاب‌های سینمایی است که با ترجمه رامتین شهبازی، مدرس دانشگاه و مترجم در همین بازه زمانی منتشر شده است. نویسنده در این کتاب به مباحث فنی در حوزه تحول سینمای دیجیتال می‌پردازد. با رامتین شهبازی به بهانه انتشار کتاب جدیدش گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

خلاصه کتاب معرفی چرخش کینماتیک» [The kinematic turn : film in the digital era and its ten problems]  آندرو گودرو [André Gaudreault]

ترجمه کتاب «چرخش کینماتیک» چگونه به شما پیشنهاد شد؟
این کتاب ابتدا از سوی نشر لگا به من پیشنهاد شد. مجموعه‌ای در انتشارات لگا به نام «کینو آگورا» (KINO AGORA) ترجمه می‌شد که چندین جلد کتاب کوچک و کم‌حجم درباره مباحث سینما را دربرمی‌گرفت. بقیه دوستان، جلدهای دیگر این کتاب را ترجمه کرده بودند که بین «میزانسن» و «چرخش کینماتیک» مخیر شدم که یکی را انتخاب کنم که من هم «چرخش کینماتیک» را برگزیدم.

به چه دلیل «چرخش کینماتیک» را انتخاب کردید؟
بیشتر به‌دلیل تخصصم که در ارتباط با این زمینه است و سنخیت بیشتری با این کتاب داشت. دبیر این مجموعه هم آقای مازیار اسلامی است. آقای باقرزاده نیز به‌عنوان مدیر نشر لگا به من پیشنهاد داد و قرارداد بستیم و کار به نتیجه رسید.

«چرخش کینماتیک» درباره متحول‌شدن سینما در عصر دیجیتال است. نگاتیو تمام و دیجیتال آغاز شده است. این کتاب درباره تحول دیجیتال در عرصه سینما چه نظریه جدیدی ارائه می‌دهد؟
این کتاب‌ها اصولا دنبال ارائه نظریه جدید نیستند، بلکه به‌دنبال بازخوانی مفاهیم تکراری‌اند. آنچه «آندره گودرو» و «فیلیپ ماریون» نویسندگان کتاب به آن اشاره دارند، بیشتر بر این اصل استوار است که در ابتدای دوره سینمای دیجیتال همه فکر می‌کردند که سینما به‌دلیل اینکه شکل و شمایل سابقش را از دست داده، مرده و کارایی سابق را ندارد، اما نویسندگان اتفاقا این مهم را ثابت می‌کنند که این هنر چگونه ققنوس‌وار برمی‌خیزد و با تکنولوژی جدید، مسیر خودش را ادامه می‌دهد. در مجموع اگر به دیگر کتاب‌های آندره گودرو که متأسفانه در ایران ترجمه نشده‌اند، نگاهی بیندازید، درخواهید یافت که از منظر تاریخ‌گرایی جدید به سینما می‌نگرد. درواقع او براساس الگوهای تاریخ‌گرایی گذشته، تاریخ سینما را واکاوی نمی‌کند؛ به همین دلیل عناصری در تاریخ سینما و حوزه‌های مختلف بازخوانی می‌شود که می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد.

قصد دارید با توجه به اینکه کتاب‌های دیگر گودرو در ایران ترجمه نشده، آنها را به فارسی برگردانید؟
در دستور کارم قرار داده‌ام که کتاب‌های دیگرش را هم به فارسی برگردانم؛ چون برایم جذاب و منحصربه‌فرد بود. در این کتاب آندره گودرو سعی می‌کند بیشتر واژه‌سازی کند. فیلیپ کاریون به او در این کتاب کمک کرده، اما اساسا او کسی است که علاقه خاص و تبحر ویژه‌ای در حوزه مطالعات واژه‌سازی دارد.

چقدر ترجمه این کار دشوار بود؟
ترجمه این واژه‌سازی‌ها خود داستان مفصلی دارد و بسیار دشوار بود.

تحلیلی که درباره هزاره سوم سینما و تحول دیجیتال سینما در این کتاب ارائه می‌شود، محتوایی است یا فنی؟
اگر بخواهم دقیق بگویم باید گفت که فنی‌ - محتوایی و بیشتر فنی است. در هزاره جدید ما تاریخ را به نثر تاریخ نمی‌خوانیم. درواقع تاریخ را متناسب با پارادایم‌هایی که تاریخ را شکل داده می‌خوانیم. بحث‌های فنی در کنار بحث‌های محتوایی و اجتماعی مطرح می‌شود؛ اینکه اساسا انگاره تفکر دیجیتال در سینما از کجا بنیاد نهاده شد و چه تفکری درباره‌اش شکل گرفت. فیلیپ ماریون بیشتر اهل کار عملی است، اما آندره گودرو چون مطالعات فلسفی هم دارد و فلسفه تدریس می‌کند، سعی کرده از این منظر هم نگاهی همه سویه‌نگر به موضوع داشته باشد.

این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟
برای علاقه‌مندان به سینما، مطالعات نظری سینما و تاریخ سینما. همچنین برای علاقه‌مندان به تحول بیان در سینما مفید است. امیدوارم مخاطبان از خواندنش لذت ببرند.

خودتان استاد دانشگاه هستید و سینما تدریس می‌کنید. این کتاب در ایران چه جایگاهی می‌تواند داشته باشد؟
آندره گودرو شاید در ایران چندان شناخته‌شده نباشد، اما از آن جهت که استاد دانشگاه است و خصلت دانشگاهی دارد، اگر کتاب‌هایش ترجمه شود، می‌تواند مباحث جدیدی را مطرح کند و این مباحث جدید، ان‌شاء‌الله‌ میان علاقه‌مندان به سینما جابیفتد.

چرخش کینماتیک» رامتین شهبازی

همانطور که گفتم قدری زبان سختی هم دارد که ترجمه را دشوار می‌کند. کتاب حجم زیادی ندارد، اما ترجمه‌اش نزدیک یک‌سال و نیم از من وقت گرفت. البته با پیشنهادها و نظرهایی که آقای اسلامی داشت، کتاب 2بار ویرایش شد. زبانش قدری دشوار است. در همین ترجمه هم به من می‌گویند که به نسبت نمایشنامه‌هایی که ترجمه کرده‌ام، کاملا متفاوت، دشوار و دیر فهم است. فراموش نکنیم که زبان گودرو چنین است و من سعی کردم از زبانش فاصله نگیرم، اما در‌عین‌حال باید وقتی علاقه‌مند به سینما هم آن را می‌خواند با ناهمواری مواجه نباشد، اما در مجموع زبان کتاب، زبان ساده‌ای نیست.

ناشرانی را سراغ دارم که دنبال چاپ مجموعه کتاب‌ هستند. چاپ این کتاب‌ها در دنیا سابقه دارد. مانند «کینو آگورا» که مجموعه‌ای حول یک موضوع منتشر و چاپ می‌شود؛ به همین دلیل دوست دارم علاقه‌مندان به سینما از این کتاب‌ها حمایت کنند و اصولا این روزها که ناشران ما روزهای کم‌رونقی را سپری می‌کنند، کتابخوان‌ها باید به آنها یاری برسانند. از این منظر هم که شده به قول معروف هوای هنر و کتاب را داشته باشیم و قدری هم که شده کتاب بخریم و کتاب بخوانیم تا بتوانیم صنعت نشر را سرپا نگه داریم و دوستانی که تلاش می‌کنند، تلاششان بی‌پاسخ نماند.

عزیزانی که در نشر لگا فعال‌ هستند نه از این جهت که من با آنها کار کرده‌ام، بلکه از این منظر که در زمینه فلسفه فیلم و مطالعات نظری فیلم، کتاب‌های متعددی چاپ کرده‌اند و ناشران از این دست هم کم نیستند، لازم است حمایت شوند. برخی ناشران هم مانند نشر نیماژ در حوزه نمایش خوب کار می‌کنند یا نشر چشمه که در حوزه فلسفه هنر کارهای مثمرثمری انجام می‌دهد، علاقه‌مندان به کتاب از آنها حمایت کنند تا چراغ کار آنها روشن بماند. کتاب از عناصر مهم فرهنگ هر جامعه‌ای است و نباید اجازه دهیم که اتفاقات مختلف روی صنعت نشر تأثیر منفی بگذارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...