زندگی در زمانه دیکتاتوری | سازندگی


یکی از دستاوردهای قابل توجه داستان معاصر آرژانتین ترکیبِ تاریخِ سیاهِ اخیرِ این کشور با داستان‌های اشباح است. برای مثال در داستان کوتاه ماریانا انریکز، اشباح روزهای تلخ قدیم، «مهمان خانه» یعنی همان هتل توریستی شهر که در طول دیکتاتوری، پادگان ارتش بوده، تسخیر کرده‌اند؛ در رمان سزار آیرا به‌نام «ارواح»، گروهی از اشباح ساختمانی درحال ساخت در بوئنس‌آیرس را تسخیر می‌کنند تا برای کارگران و خانواده‌های آنها مریی و برای ثروتمندانی که پس از ساخت می‌خواستند ساکن آن شوند نامریی باشد. این داستان‌ها فقط بخشی از سنتی هستند که منتقدان آن را «گوتیک آرژانتینی» می‌نامند و نام‌هایی مانند سیلوینا اوکامپو، خولیو کورتاسار و خورخه لوئیس بورخس بنیان‌گذار آن هستند.

خلاصه کتاب معرفی جهان مُردگان، آرژانتین» [Hades, Argentina] رمان دنیل لودل [Daniel Loedel]

«جهان مُردگان، آرژانتین» [Hades, Argentina] اولین رمان دنیل لودل [Daniel Loedel] است که به‌تازگی با ترجمه شهرزاد بیات‌موحد از سوی نشر خوب منتشر شده است. این رمان در سال 2021 منتشر شد و برای نویسنده‌اش موفقیت چشمگیری به ارمغان آورد. کامیلا شمسی نویسنده پاکستانی و خالق رمان تحسین‌شده «آتشی در خانه» درباره آن نوشت: «رمانی قابل توجه که به یک اندازه از جنبه‌ اخلاقی پیچیده و از جنبه‌ تخیلات، جسورانه است.» فیل کلی نویسنده «اعزام مجدد» هم نوشت: «دنیل لودل رمانی زیبا و مسحورکننده نوشته است.»

دنیل لودل با نگارش یک «گوتیک آرژانتینی» اعتماد‌به‌نفسِ ستودنی‌اش را به رخ کشیده است: عاشقانه‌ای کمیاب بین راوی یعنی توماس و ایزابل که هردو در دهه‌ هفتاد میلادی در دوران دیکتاتوری «ناپدید» شده‌اند. واژه‌ «ناپدیدشده» برای توماس که یک جاسوس است، به‌معنای گرفتن گذرنامه‌ جعلی به کمک یکی از دوستانش در ارتش و فرستاده‌شدن به تبعید است، اما برای محبوبش ایزابل که یک مبارز مخالف دولت است، به‌معنای کشته‌شدن است. هنگامی‌که در سال ۱۹۸۶، پس از بازگشت رسمی دموکراسی، این دو بار دیگر به‌هم می‌رسند، ایزابل مُرده است، احساسات توماس نابود شده و فقط شبح یک مرد از او باقی مانده است. لودل نوع خاصی از طنز تلخ را از پیشوایان ادبی‌اش در آمریکای جنوبی به ارث برده است، برای مثال وقتی توماس رونالد ریگان را («رئیس‌جمهور آمریکا؟ بازیگر اهل کالیفرنیا؟») می‌خواند، ایزابل «هیچ نشانی از شناختن» بروز نمی‌دهد.

شخصیت ایزابل آروزتگوی تا حد زیادی براساس یک زن واقعی خلق شده است. لودل این کتاب را به خواهر ناتنی‌اش یعنی ایزابل مایزتگوی، یک مبارز در سال ۱۹۷۸ که در ۲۲سالگی رژیم دیکتاتوری او را به قتل رساند، تقدیم کرده است. نویسنده در بیانیه‌هایش می‌نویسد: «اگر فداکاری او نبود، این رمان هم هرگز نوشته نمی‌شد.»

شاید احساس تعهد لودل نسبت به ایزابل واقعی، دلیلِ وظیفه‌شناسانه و ماهرانه نگاشته‌شدن بعضی از قسمت‌های داستانِ «جهان مردگان، آرژانتین» حینِ نشان‌دادن فساد رژیمی که ایزابل با آن مبارزه می‌کرده است را نشان دهد. توضیحات مفصلی از روش‌های مختلف شکنجه، حتی تعداد ولت‌هایی که برای واردکردن شوک استفاده می‌کرده‌اند موجود است – برای مثال در یک مورد 14000 ولت - اما اطلاعات کمی درباره‌ ذهنیت شکنجه‌گران وجود دارد. قطعه‌ای از رویه‌ی دیکتاتوری در انداختن قربانیانش از هواپیما «به اعماق ریودولا پلاتا» اواسط کتاب جای گرفته و به نثری تند نوشته شده است: «یکی‌یکی افتادند» شرح جامع لودل از جنایات حکومت نظامی ممکن است ادای احترامی به تاریخچه‌ طولانی خشونت علیه زنان در رمان «2666» روبرتو بولانیو ـ آدرس خیابانی که اغلب در رمان لودل تکرار می‌شود «ریونگرو 2166» است ـ و همچنین یاد خواهر ناتنی او باشد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...