رمان "مگره از خود دفاع می‌کند" نوشته ژرژ سیمنون ترجمه عباس آگاهی از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شد.

به گزارش مهر، در این کتاب که از مجموعه رمانهای پلیسی سربازرس مگره است قهرمان داستان این‌بار خود در جایگاه متهم قرار می‌گیرد؛ افرادی ناشناس دامی بر سر راه او پهن می‌کنند و مگره نادانسته در آن می‌افتد.

در "مگره از خود دفاع می‌کند" می‌خوانیم: برای اولین‌بار تبهکاران از تکنیکی استفاده کرده بودند که بازده خوبی داشت ولی تهوّر دیوانه‌واری می‌خواست. دو نفر شیشه ویترین را با ضربات پتک می‌شکستند و بی‌توجه به عابران حیرت‌زده و صاحب جواهرفروشی که در داخل مغازه به سر و کله‌اش می‌زد، مشت مشت جواهرات را جمع می‌کردند. به داخل اتومبیلی می‌پریدند که در انتظارشان بود و در ترافیک خیابانها گم و گور می‌شدند.

این کتاب در مجموعه‌ای به نام "مجموعه نقاب" از سوی این ناشر منتشر شده است که شماری از آثار برتر رمان پلیسی جهان به قلم نویسندگان نام‌آور این ژانر ادبی را شامل می‌شود. از جمله کتابهایی که در این مجموعه با ترجمه آگاهی به چاپ رسیده است می‌توان به "چشم‌زخم"، "دلواپسی‌های مگره"، "به‌خاطر بلیندا"، "زنی که دیگر نبود"، "آسوده بخواب، کاترین!" و "تردید مگره" اشاره کرد.

"مگره از خود دفاع می‌کند" با شمارگان1100 نسخه در  167 صفحه و به قیمت 3500 تومان منتشر شده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...