کتاب «پیام دانشجو (ارگان سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران ۱۳۴۰_۱۳۴۴)» با گردآوری و مقدمه انوش صالحی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.

پیام دانشجو (ارگان سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران ۱۳۴۰_۱۳۴۴)» با گردآوری و مقدمه انوش صالحی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جنبش دانشجوی ایران پس از واقعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دچار رکود شده بود اما پاییز ۳۸ هویت و جانی تازه پیدا کرد و در دانشگاه تهران، یک‌کمیته موقت برای هماهنگی فعالیت‌های صنفی و سیاسی دانشجویان تشکیل شد. با رسیدن تابستان ۳۹ و تشدید فعالیت‌های جبهه ملی دوم، بخش دانشجویی، فعال‌ترین واحد این‌جنبش را تشکیل داد و در اغلب موسسات آموزش عالی شعبه‌هایی پیدا کرد. کمیته دانشجویان دانشگاه تهران و در ادامه سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران با چاپ و عرضه نشریه «پیام دانشجو» موفق شدند با انعکاس دیدگاه‌های دانشجویان، با شبکه انتشار و توزیع این‌مجله به انسجام تشکیلاتی جنبش دانشجویی کمک کنند. این‌مجله از آذر ۳۹ تا شهریور ۴۴ منتشر شد.

پیام دانشجو فقط خبرهای مربوط به جنبش دانشجویی را چاپ نمی‌کرد بلکه موضوعات سیاسی روز و بحث‌های جاری در نیروهای جبهه ملی را هم شامل می‌شد. مکاتبات دانشجویان منتقد به رهبری جبهه ملی دوم با دکتر مصدق و همچنین پاسخ‌های رهبران که منجر به استعفای شورای رهبری جبهه ملی دوم شد، برای اولین‌بار در همین‌نشریه منتشر شد.

به‌جز شماره‌های مختلف «پیام دانشجو» که در این‌کتاب چاپ شده‌اند، مطالب و توضیحات گردآورنده نیز مانند روزنامه و در قالب دو ستون روبرو چاپ شده‌اند.

کتاب پیش‌رو به‌جز مقدمه و توضیحات انوش صالحی که در سه‌بخش «با پیام دانشجو در جنبش دانشجویی دهه چهل»، «ضمایم» و «فهرست مندرجات» تنظیم شده‌اند، ۵ فصل اصلی دارد که به این‌ترتیب‌اند:
پیام دانشجو ۱۳۴۰، پیام دانشجو ۱۳۴۱، پیام دانشجو ۱۳۴۲، پیام دانشجو ۱۳۴۳ و پیام دانشجو ۱۳۴۴.

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم:

غم‌انگیزترین زندگیها نصیب روشنفکرانی است که معلمند یا بعد بکار معلمی خواهند پرداخت. معلمین پرکارترین کارمندان بوده و شاق‌ترین کارها و در عین حال خطیرترین و ظریفترین مسئولیتها را بعهده دارند. معلمین جوانی و زندگی خود را بر سر این کار میگذارند. معلمین با ۲۲-۲۴ ساعت کار هفتگی و خصوصا بعلت عدم تکافی حقوق و با کار اضافه در کلاسهای شبانه، اکابر یعنی ۳۰ ساعت کار طاقت‌فرسا در هفته هراندازه هم دارای اعصاب پولادین باشند خیلی زود از پا درمیایند. این حرفها بیشتر برای آندسته معلمینی که بکار خود عشق میورزند قابل درک است آنها میفهمند که این مفاهیم نماینده چه رنج و غم کشنده ایست. اکثر بیماران بیمارستانهای روانی را معلمین آنهم جوانان تشکیل میدهند - خستگی کار و فرسودگی اعصاب و انواع ناراحتیها و حرفه‌ای پایه و اساس رنج آنهاست. این بیماریها و خستگی‌ها فرسودگیها بخاطر آنست که زندگی معلمین در ایران بهیچوجه با کارشان مناسب نیست. معلمین مملکت نه تنها از آسایش و استراحت و امتیازات فرهنگی برخوردار نیستند بلکه دردمندترین زندگیها را دارند.

این‌کتاب با ۲۳۸ صفحه مصور، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...