کتاب «ابزارهای پنهان کمدی» [The hidden tools of comedy: the serious business of being funny] نوشته استیو کاپلان [Steve Kaplan] با ترجمه مهتاب صفدری به‌تازگی از سوی نشر همگو به چاپ رسیده است.

ابزارهای پنهان کمدی» [The hidden tools of comedy: the serious business of being funny]  استیو کاپلان [Steve Kaplan

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین؛ مهتاب صفدری، مترجم با این توضیح که کتاب‌های زیادی درباره فیلمنامه‌نویسی منتشر شده اما در بیشتر آن‌ها بخشی ویژه‌ به کمدی اختصاص نیافته به هنرآنلاین گفت: نوشتن اثر کمدی ظرافت‌هایی دارد که سبب می‌شود میان کمدی و تراژدی تفاوت‌هایی عمده پدید آید. شاید بسیاری از اصول داستانی درباره کمدی نیز صادق باشد، اما خندان مدام تماشاگر در طول فیلم، کار چندان ساده‌ای نیست.

او با بیان این که استیو کاپلان در کتاب «ابزارهای پنهان کمدی» به‌شکلی خاص، اصول نگارش فیلمنامه کمدی را مورد بررسی قرار داده است، افزود: بسیاری عقیده دارند خنداندن دیگران استعدادی ذاتی است، چه بازیگر، چه فیلمنامه‌نویس و کارگردان، باید افرادی به‌اصلاح بامزه باشند تا بتوانند اثر کمدی موفقی بی‌آفرینند، اما کاپلان اعتقاد دارد که چنین چیزی درست نیست. او می‌گوید کمدی نیز مانند تمام چیزهای دیگر آموختنی است و تنها از طریق یادگیری اصول آن، کسب مهارت و تجربه است که می‌توان اثر کمدی ماندگاری خلق کرد. کاپلان در این کتاب توضیح می‌دهد «کمدی» با «خنده‌دار بودن» فرق دارد. ممکن است شما جوکی بشنوید، جمله‌ای بخوانید یا تصویری ببینید و به آن بخندید، فرد دیگری ممکن است در مواجهه با هر یک از آن‌ها، تنها لبخندی بزند، یا حتی از نظر دیگری شاید این‌ها ملال‌آور و بی‌مزه باشند. هیچ دلیل و منطقی وجود ندارد؛ اگر چیزی برای شما خنده‌دار است با هیچ قانونی نمی‌توان شما را قانع کرد که نباید به آن بخندید.

صفدری با این توضیح که کمدی داستانی کاملا متفاوت دارد، ادامه‌داد: کمدی معمولا چیزی رازآلود یا معماگون به نظر می‌رسد، حتی بسیاری از افراد متخصص در این زمینه نیز نمی‌توانند تعریف دقیقی برای آن بیان کنند، یا تعریف‌هایی که ارائه می‌دهند همه درباره آثار تراژدی نیز می‌توانند درست باشند. به همین دلیل کاپلان در «ابزارهای پنهان کمدی» کوشیده، تعریفی واضح از کمدی مطرح سازد تا تفاوت‌های آن با دیگر گونه‌ها و ژانرها مشخص شود. او معتقد است کمدی، هنر بیان حقیقت درباره موجودی است که انسان نامیده می‌شود. شخصیت اصلی کمدی، قهرمان نیست، یا به بیان کاپلان «ناقهرمان» است، زیرا مهارت‌ها و ابزارهای مورد نیاز برای پیروزی را در اختیار ندارد، همچنین ویژگی‌های شخصیتی او با قهرمان تراژدی یا دیگر آثار متفاوت است.

او با بیان این که کاپلان در این کتاب قانون وضع نمی‌کند، بلکه ابزارهایی را معرفی کرده که به‌کارگیری آن‌ها سبب پدید آوردن اثر کمدی موفقی می‌شود، تصریح‌ کرد: سپس با مثال‌های گوناگون توضیح می‌دهد که هر یک از این ابزارها چه کارکرهایی دارند و کجا باید استفاده شوند.

«ابزارهای پنهان کمدی» اثر استیو کاپلان با ترجمه مهتاب صفدری در 200صفحه و با قیمت 60هزار تومان توسط نشر همگو منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...