کتاب «احمد شاملو: در پس آینه» به کوشش بهرام گرامی با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه در ۲۷۸ صفحه و با بهای ۱۸۵ هزار تومان توسط انتشارات علمی منتشر شد.

احمد شاملو: در پس آینه بهرام گرامی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، گرامی درباره کتابش نوشته است: این کتاب یک دفتر نقد ادبی نیست، بلکه گامی است برای بهتر شناختن و بهتر شناساندن احمد شاملو با استفاده از منابع معتبر و موجه و اسناد مهم باقیمانده از او. بر این اساس نویسنده در فصول و مباحث مختلف کتاب از زندگینامه شاملو گرفته تا ارتباطات سیاسی و کاری شاملو و حتی حوزه‌های کاری او در زمینه ادبیات، با ارائه اسناد گوناگون پرسش‌های جدیدی را مطرح کرده است.

سرفصل‌های کتاب «احمد شاملو: در پس آینه»

سرفصل‌های مطرح شده در کتاب از این قرار است: «احمد شاملو: از تولد تا وفات» (چهارنامه، داستان زندان و زن از دیدگاه شاملو نیز در این فصل مطرح شده‌اند)، «شاملو و شعر سپید»، «شاملو و آثار او» (به همراه پرسش‌های بی پاسخ)، «شاملو و زبان و خط فارسی»، «شاملو و فعالیت سینمایی» (به همراه شاملو و وزارت کشاورزی)، «شاملو و شایعات جایزه نوبل در ادبیات»، «شاملو و ترجمه»، «در حاشیه کتاب» (به همراه: شاملو و سفارت مجارستان، شاملو و لورکا)، «شاملو و کتاب کوچه» (به همراه شاملو و فرهنگستان زبان و شاملو و دانشگاه بوعلی سینا)، «شاملو و حافظ» (به همراه ساقی یا صوفی)، «شاملو و روزنامه نگاری»، «شاملو و حزب توده»، «شاملو و کانون نویسندگان»، «شاملو و شب‌های شعر»، «شاملو و قضیه پاریس»، «شاملو و حسن تفاهم دوسویه»، «گزارش»، «شاملو و سه سفر پیاپی به آمریکا» (به همراه شاملو و ژان پل سارتر)، «شاملو و انقلاب اسلامی ایران»، «شاملو و فردوسی» (به همراه در بارگاه فردوسی، شاملو و تدریس در دانشگاه)، «شاملو و هویت ملی… نوروز»، «شاملو و موسیقی ایرانی»، «شاملو و سعدی» و «شاملو و دیگران».

شاملو، تاریخ تولد و خانواده پدری

به روایت نویسنده کتاب تاریخ تولد احمد شاملو بر اساس شناسنامه و منابع قدیم چهارم آذر ۱۳۰۴ است و بر اساس این منابع او در شهر رشت پا به عرصه گیتی گذاشت. با این اوصاف شاملو همیشه اصرار داشته تا تاریخ تولدش را روز ۲۱ آذر و محل تولدش را شهر تهران خیابان صفی علیشاه اعلام کند. به طوری که هم اکنون نیز در همه منابع تاریخ تولد شاملو ۲۱ آذر ثبت شده است. نویسنده اعتقاد دارد که شاملو در انتخاب روز جدید تولدش یعنی ۲۱ آذر به اعلام تأسیس حکومت خودمختار آذربایجان به رهبری سیدجعفر پیشه‌وری و با حمایت شوروی نظر داشته است.

نویسنده با استناد به منابع و همچنین شعر خود شاملو اشاره کرده که پدرِ پدر شاملو یعنی میرزا محمدعلی خان شاملو اهل کابل بود که با همسرش بی بی شجاعت (بانویی اهل هرات) به ایران مهاجرت کرده و حیدر یعنی پدر شاملو در بروجرد متولد می‌شود. پدرِ مادر شاملو نیز میرزا شریف خان عراقی از اهالی قفقاز و تحصیلکرده روسیه و اهل کتاب و مطالعه بود که با همسر اوکراینی‌اش به ایران می‌آید و کوکب عراقی یعنی مادر شاملو در استرآباد (گرگان) متولد می‌شود.

بهرام گرامی درباره نیاکان شاملو چنین نوشته است: «اینکه نیای پدری و مادری شاملو هیچیک بومی و ساکن ایران نبوده‌اند، مطلقاً اهمیتی ندارد، بلکه باید خوشحال بود که از مهاجرت این دو خانواده به ایران شخصیتی پدید آمده که محبوب و معبود کثیری از ایرانیان خاصه دو سه نسل از جوانان این سرزمین بوده است. اما در خلال گفته‌ها و نوشته‌های او جا به جا و مکرر می‌بینیم که نسبت به شعر و ادبیات کهن فارسی، آئین نوروز، موسیقی ایرانی و به طور کلی ایران و ایرانی چندان رنگ و بوی ایرانی ندارد یا دستکم با دیگران متفاوت است.»

بنابراین اینکه شاملو نظر خوشایندی نسبت به موسیقی و آواز ایرانی، نسبت به حافظ، نسبت به فردوسی، نسبت به سعدی ندارد و حتی در برخی از سخنرانی‌های خود به تمسخر این شخصیت‌های برجسته ایرانی می‌نشیند به دلیل نیای غیرایرانی اوست. (هرچند البته نیاکان او از جغرافیای فرهنگی ایران جدا نبوده‌اند.)

ترجمه‌های احمد شاملو

نویسنده اشاره کرده که ترجمه‌های احمد شاملو از بحث برانگیزترین فعالیت‌های ادبی او به شمار می‌رود و این آثار در کنار ستایشگران، منتقدان بسیاری هم دارد. به باور نویسنده عده‌ای معتقدند شاملو به هیچ زبان خارجی تسلط نداشته و ترجمه‌هایش بازنویسی کار دیگران است. میزان آشنایی شاملو با زبان خارجی به کلاس نهم او باز می‌گردد، زیرا بعدها چنان غرق در شعر گفتن و فعالیت‌های روزنامه‌نگاری شد که هرگز فرصت نیافت یک زبان خارجی را فرا بگیرد.

بهرام گرامی اشاره کرده که نخستین ترجمه یا بازنویسی شاملو «دیوار سنگی» اثر نویسنده برزیلی ژرژ آمادو بود که در سال ۱۳۳۲ در مجله شیوه منتشر شد. شاملو آن زمان با همسر اول بود و هنوز امکان آموختن زبان فرانسوی نزد همسر دوم (یعنی توسی حائری که شخصیت مشهوری آن زمان بود و با سطح دانش و سوادی بسیار بالاتر از زمانه خود) را نیافته بود.

اصل نوشته گرامی درباره ترجمه‌های شاملو چنین است: «شاملو می‌گوید: «فریدون رهنما پس از سال‌ها اقامت در پاریس به تهران برگشت… آشنایی با او که شعر معاصر جهان را بسیار خوب می‌شناخت، دست یافتن به گنجی بی انتها بود. کتاب‌های او بود که دروازه رنگین کمان را به روی من باز کرد. آلوار و لورکا، دسنوس و نرودا، هیوز و سنگور، پره‌ور و میشو، خیمه‌نس و ماچادو و دیگران و دیگران بودند که بینش شاعرانه مرا که از نیما آموخته بودم گسترش دادند.» شاملو مجموعه‌ای از ترجمه‌های خود را در کتاب همچون کوچه‌ای بی انتها گرد آورده و برخی از آنها را با صدای خودش خوانده و منتشر کرده است. در این مجموعه شعرهایی وجود دارد که اصل آنها به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی آلمانی، اسپانیولی، یونانی، ترکی و روسی است. شاملو در مقدمه این کتاب می‌نویسد: «چون ترجمه بسیاری از این اشعار از متنی جز زبان اصلی به فارسی درآمده و حدود اصالت آنها مشخص نبوده، ناگزیز به بازسازی آنها شده‌ام. اصولاً مقایسه برگردان اشعار با متن اصلی کاری بی مورد است. غالباً ترجمه شعر جز از طریق بازسازی شدن در زبان میزبان یا زبان مقصد کار بی حاصلی است.»

گرامی متن را چنین ادامه می‌دهد: «شنیدن این چند جمله از کسی که نام خود را با عنوان «مترجم» بر روی ده‌ها اثر می‌گذارد شگفت انگیز است. این بازسازی فقط در مورد ترجمه شعر انجام نگرفته، بلکه شاملو متن‌های بسیاری از نویسندگان کشورهای مختلف را نیز بازنویسی کرده و رد این بازسازی در آنها به خوبی آشکار است. نکته اساسی و مهمی که شاملو طی ده‌ها سال بازسازی به آن توجه نکرده یا بر زبان نیاورده آن است که در هر حال هر متنی از هر زبانی باید ابتدا به فارسی ترجمه شده باشد تا بتوان آن را «بازسازی» کرد. به بیان دیگر، شاملو ترجمه‌های دیگران را در برابر خود قرار می‌داد (چرا که همانطور که اشاره شد خود به زبان‌های خارجه مسلط نبود) و بدون مراجعه به متن غیرفارسی (یا با مراجعه به متن اصلی در حضور مترجم آن اثر) به بازنویسی می‌پرداخت و بعد نام خود را به عنوان مترجم بر روی جلد می‌گذاشت. شاملو معتقد بود همه متون، از هر زبان و نویسنده و سبک، بایستی با لحن و آهنگ نثر او و با استفاده از اصطلاحات کوچه و بازار بازنویسی شود در حالی که به عنوان مثال همه نمایشنامه‌های لورکا محاوره‌ای نیست.»

بهرام گرامی در ۲۶ خرداد ۱۳۲۱ در محله امیریه تهران زاده شد. دوره ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رساند. لیسانس مهندسی کشاورزی را از دانشگاه تهران (۱۳۴۳)، فوق لیسانس در اصلاح نباتات و بیماری‌های گیاهی را از دانشگاه آمریکایی بیروت (۱۳۴۹) و دکترا در ژنتیک و علوم گیاهی را از دانشگاه مانیتوبا (Manitoba) در کانادا (۱۳۵۶) دریافت کرد. با سمت کارشناس و محقق در سازمان تحقیقات کشاورزی ایران (۱۳۴۴ تا ۱۳۵۷) و با سمت استادیار در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان (۱۳۵۸ تا ۱۳۶۴) خدمت کرد.

تنظیم و ویرایش خلاصه نتایج تحقیقات کشاورزی در ایران - از آغاز تا سال ۱۳۵۶ (در پنج جلد) و نیز گردآوری و تدوین فهرست پایان نامه‌ها، مقاله‌ها، نشریه‌ها و کتاب‌های دانشکده‌های کشاورزی ایران - از بدو تأسیس تا سال ۱۳۶۰ از فعالیت‌های غیر آموزشی وی طی سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ بوده است.

گرامی از سال ۱۳۶۴ به آمریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه کالیفرنیا در دیویس (تا ۱۳۷۴) به تحقیق پرداخت و در دو انجمن علمی شیمی غلات و بیماری‌های گیاهی در آمریکا (۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲) به عنوان ویراستار علمی خدمت کرد. او به عنوان استاد مدعو در هنگ کنگ (۱۳۷۴)، بحرین (۱۳۸۶) و چین (۹۳-۱۳۹۲) تدریس کرده است. آخرین اثرش ویراست سوم گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، همراه با شرح و معنای همه ابیات مربوط به گل و گیاه در دیوان حافظ، با مقدمه ایرج افشار است که در ۶۶۸ صفحه از سوی انتشارات فرهنگ معاصر در مرداد ۱۴۰۱ منتشر شد.

گرامی مقالاتی زیر عنوان گل و گیاه در اشعار پیشگامان شعر فارسی، گل و گیاه در شاهنامه فردوسی، گل و گیاه در خمسه نظامی گنجه‌ای، گیاهان تورات، گیاهان انجیل، گیاهان در قرآن، باغ سهراب، گل و گیاه در اشعار فروغ فرخزاد، گل و گیاه در اشعار مولوی، بیش از شصت مدخل در دانشنامه حافظ و حافظ پژوهی و بیش از صد مقاله دیگر در زمینه‌های گوناگون به زبان‌های فارسی و انگلیسی تألیف کرده است. او از ۱۳۸۷ ویراستار مشاور در دانشنامه ایرانیکا در زمینه گل و گیاه بوده و مؤلف یازده مقاله در این دانشنامه است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...