کتاب «فقیه اصلاحگر» زندگی و زمانه‌ی آیت‌الله شیخ محمد خالصی‌زاده از مجموعه رجال عصر پهلوی منتشر شد.

فقیه اصلاحگر رضا مختاری اصفهانی

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «فقیه اصلاحگر» به قلم رضا مختاری اصفهانی در 6 فصل و توسط نشر نی عرضه شده است.

آیت‌الله شیخ محمد خالصی‌زاده از فقیهان شیعه است که در دوره‌ی جنگ جهانی اول و مبارزات ضد بریتانیایی در عراق نقش مهمی داشت. از همین رو به ایران تبعید و تا سالیان طولانی از بازگشت به زادگاهش محروم ماند. خالصی‌زاده خیلی زود در فضای سیاسی‌ـ‌اجتماعی ایران آوازه یافت. چنان‌که در ماجرای جمهوری‌خواهی سخنانش شوری علیه آن برانگیخت. تأثیرگذاری او تنها محدود به حوزه‌ی سیاست نبود و در حوزه‌ی اندیشه‌ی دینی به اصلاحگری و خلوص‌گرایی باور داشت. مفاهیم و ایده‌هایی مانند حقیقت حجاب، سازگاری دین و علم، خرافه‌زدایی از عزاداری ها، تشیع صفوی و … که برای نخستین‌بار در حوزه‌ی اندیشه‌ی دینی بیان کرد، بعدها در میان فقیهان نواندیش و روشنفکران دینی مانند مرتضی مطهری، حسینعلی منتظری، مهدی بازرگان و علی شریعتی پیروانی یافت. ایده‌ی وحدت اسلامی او نیز متفاوت از اتحاد اسلام سیدجمال‌الدین اسدآبادی مبتنی بر فقه بود. برخلاف حوزه‌ی اندیشه اما زندگی سیاسی‌اش با تلاطمات و نوساناتی همراه بود...

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:
«در نقار میان فقیهان و محمدرضا شاه سعی کرد میانه را بگیرد و از هر دو طرف نزاع انتقاد می‌کرد... بسیاری از آرای وی بر آثار و آرای نواندیشان دینی و فقه سیاسی در جمهوری اسلامی مقدم است. او در عراق و ایران، با کژاندیشی های دینی و سیاسی مقابله می‌کرد و در هر دو کشور، دچار تألمات و مشکلاتی شد. با آن که عرب تبار بود، از ملی گرایی که از جنگ جهانی اول در عراق نضج گرفت، رویگردان بود. چه، این ملی گرایی را در خدمت استعمار و عامل انفصال پیوندهای ایران و عراق می‌دید. بعدها، مخالفت و مبارزه با مارکسیسم را سرلوحه فعالیت های دینی و سیاسی خود قرار داد؛ مارکسیسمی که در اواخر عمر او با ناسیونالیسم عربی پیوند خورد و حزب بعث جلوه گر آن بود. او با دغدغه دینی و سیاسی بسیار چشم بر جهان فرو بست. بررسی زندگی او علاوه بر ریشه یابی بعضی از اندیشه‌ها در فقه سیاسی، برای آگاهی از حوادث امروز عراق و ایران راهگشاست.»

کتاب «فقیه اصلاحگر» زندگی و زمانه‌ی آیت‌الله شیخ محمد خالصی‌زاده اثر رضا مختاری اصفهانی در306 صفحه و با قیمت 140هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...