جدیترین رمان آنتونی دوئر [Anthony Doerr] نویسنده‌ی آمریکایی برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر، به نام «سرزمین خیال» [Cloud Cuckoo Land] با ترجمه‌ی فاطمه تناسان توسط نشر نیماژ منتشر شد.

آنتونی دوئر [Anthony Doerr] سرزمین خیال» [Cloud Cuckoo Land]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، دوئر در «سرزمین خیال» پنج شخصیت را از ادوار مختلف تاریخی یعنی قرون وسطی، دوران معاصر، آینده‌ای مفروض و… احضار می‌کند، شخصیت‌های مفروضی که رشته‌ی پیوند دهنده‌ی آن‌ها داستانی است که نویسنده‌ای در یونان باستان آن را به نگارش درآورده است. دوئر در این رمان کوشیده است شخصیت‌هایی رویاپرداز را خلق کند تا با وجود دوری از جامعه‌ی خود و حتی فاصله‌ی جغرافیایی از یکدیگر، امید و درایت را در پذیرش خطرهای بزرگ ببینند.

سرزمین خیال به مدت پانزده هفته در صدر جدول پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز بود، این کتاب روایت یک پاسداشت است، پاس‌داشتی برای کتاب و کتاب‌داران؛ کسانی که بشر را به واسطه‌ی کتاب در روزگاران مختلف به هم وصل می‌کند.

دوئر با روایتی خلاقانه فضایی علمی تخیلی با تکیه برتاریخ را پدید می‌آورد، از قدرت کتاب‌ها و کلمات می‌گوید، از اینکه کتاب‌ها چطور مردمان را به یکدیگر پیوند می‌دهند و تلاش می‌کنند تا سرنوشت کتاب‌ها را در آینده‌ای نه‌چندان دور پیش‌بینی کنند.

آنتونی دوئر، زاده‌ی ۲۷ اکتبر ۱۹۷۳، رمان‌نویس آمریکایی است. او پس به پایان رساندن تحصیل خود در رشته‌ی تاریخ و نوشتن خلاق نویسندگی را آغاز کرد. اولین داستان کوتاه او در سال ۲۰۰۲ منتشر شد و در سال ۲۰۱۴ برای کتاب «نوری که نمی‌بینیم» برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر شد. این کتاب اولین کتاب آنتونی دوئر بود که نشر نیماژ با ترجمه‌ی حسام جنانی منتشر کرد.

این کتاب در ۷۳۴ صفحه، درقطع رقعی، با جلد سخت، کاغذ سبک و قیمت ۲۸۰ هزارتومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...