احمد شاکری که هم‌اکنون در حال نگارش کتابی درباره سیاه‌نمایی در ادبیات دفاع مقدس است، اظهار داشت: در ادبیات دفاع مقدس داستان‌ها و رمان‌هایی پیدا می‌شوند که سیاه‌نویسی در آن به اوج می‌رسد و این امر معضلی در مسیر شکوفایی ادبیات بومی‌ ما است.

احمد شاکری، داستان‌نویس و منتقد در گفت‌وگو با فارس گفت: بحث سیاه‌نمایی در ادبیات بخصوص در ادبیات دفاع مقدس معضلی است که ادبیات دفاع مقدس ما، که می‌توان آن را بومی‌ترین گونه ادبی ما نیز است با آن روبه‌رو است.

وی ادامه داد: این معضل هم شامل یکسری مباحث نظری است و هم مبانی و علل شکل‌گیری متفاوتی دارد و وظیفه ما است که همه این‌ مسائل را شناسایی کنیم و در راستای حذف آن از ادبیات‌مان گام برداریم. باید این معضل‌ها مدون شود و در راستای اصلاح و تغییر آن‌ها نیز گام برداشته شود.

خالق رمان «انجمن مخفی» بیان داشت: در برهه‌ای از زمان فضای کشور به واسطه یک سری تغییرات اجتماعی که یکی از آن‌ها هم جنگ بود با فضای اندوهگینی مواجه شد که سیاه‌نویسی نیز منبعث از آن است. این سیاه‌نویسی تنها مربوط به ژانر دفاع مقدس نیست و ریشه در داستان‌های نویسندگان دیگری هم دارد، اما من در این کتاب درباره سیاه‌نویسی در ادبیات دفاع مقدس بحث خواهم کرد.

وی گفت: از نظر من آن چیزی که ادبیات جنگ را به ادبیات ضد جنگ تبدیل می‌کند، تحلیل‌ها و خوانش‌های اشتباه نویسندگان از موضوع‌های جاری و حساس اجتماعی است.

این نویسنده دفاع مقدس اظهار داشت: نگارش این کتاب تقریباً به نیمه رسیده است. من حدود 30 سرفصل که به نحوی با این موضوع در ارتباطند را انتخاب و تفکیک کرده‌ام و در نگارش کتاب از آن استفاده می‌کنم.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...