مجموعه سه جلدی «افسانه‌های ایتالیایی» اثر ایتالو کالوینو با ترجمه محیا بیات و خرید حق کپی‌رایت توسط نشر هوپا منتشر شد.

دست اسکلت و چند افسانه‌ی ترسناک دیگر» [Fiabe da far paura (appena appena, non tanto)] افسانه های ایتالیایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از سازندگی، نسخه اصلی این سه کتاب در سال 2013 و توسط انتشارات موندادوری منتشر شده است.

کتاب اول با عنوان «دست اسکلت و چند افسانه‌ی ترسناک دیگر» [Fiabe da far paura (appena appena, non tanto)] شامل شش افسانه ترسناک از شش نقطه از ایتالیا است به نام‌های عموگرگه، جوان نترس، دماغ نقرهای، عروسی ملکه و مرد مکار، فلورانسی، و دست اسکلت. تصویرسازی‌های این کتاب را پیا ولنتنیس انجام داده است. او تصویرگر کتاب کودک ونوجوان است و کتاب‌های بسیاری را تصویرگری کرده است.
«دیو و دلبر و چند افسانه‌ی گریه‌دار دیگر» [Fiabe un po' da piangere] کتاب دوم این مجموعه، شامل پنج افسانه گریه‌دار از شش نقطه ایتالیا است به نامهای بداقبال، دیو و دلبر، پرنده سبز زیبا، آلما و گابقی، و شاهزاده قناری. تصویرسازی‌های این کتاب را دسیدریا گوئیتچاردینی انجام داده است.
کتاب سوم نیز تحت عنوان «نخودی و گاو نر و چند افسانه‌ی دیگر برای کوچولوها» [‌Fiabe per i piu piccini] شامل شش افسانه خواندنی برای کوچک‌ترها است به نام‌های خروس بلوری، غازها، بچه نوکیسه، خودی و گاو نر، و گوژپشت‌ها. تصویرگری های کتاب را جولیا ارکیا انجام داده است.

این سه کتاب جذاب و خواندنی، با اینکه در وهله اول، به نظر برای کودکان و نوجوان نوشته شده است، اما هر خواننده‌ای در هر سنی را مجذوب خود می‌کند. چون این افسانه‌ها، داستان هر یک ما در جهان معاصر نیز هست.

................ هر روز با کتاب ................

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...