محمد اسفندیاری گفت: «نفس‌المهموم» به‌خلاف کتاب‌های امروز که انشا می‌نویسند و اطلاعات قطره چکانی می‌دهند، پر از اطلاعات است و دامن دامن مطلب به ما می‌دهد. قمی در این کتاب قلم‌گردانی نمی‌کند.

نفس‌المهموم

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، اولین نشست از سلسله نشست‌های «تکیه کتاب» با عنوان «نفس المهموم و تأثیر آن در ادبیات عاشورایی امروز» شنبه هشتم مرداد ماه همزمان با اول محرم الحرام با حضور محمد اسفندیاری و سعید طاووسی مسرور در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمد اسفندیاری به زمینه و زمانه‌ای که کتاب «نفس‌المهموم» اثر شیخ عباس قمی در آن نوشته شده است اشاره کرد و گفت: اگر شیخ عباس قمی در دوران کنونی زندگی می‌کرد این کتاب را به گونه‌ای دیگر می‌نوشت. ما چهار نوع عاشورا داریم؛ عاشورای واقع در کربلای ۶۱، عاشورای تا عصر صفویه، عاشورای پس از صفویه تا پیش از مشروطه و عاشورای مشروطه تا امروز. از میان آنها، کتاب‌های عاشورایی تا عصر صفویه و عاشورایی پس از صفویه تا پیش از مشروطه بسیار اساطیری هستند. اما برای عاشورایی مشروطه تاکنون سعی شده اسطوره‌زدایی شود. بسیاری از اسطوره‌ها از زمان واقعه عاشورا زنده شده‌اند. به تعبیر دکتر علی شریعتی در دوران پیش از صفوی وقتی شیعه نام حضرت محمد (ص) را می‌شنید حق داشت بگوید کدام محمد و پس از صفوی وقتی نام حسین را می‌شنود حق دارد بپرسد کدام حسین؟

اسفندیاری بیان کرد: کتاب «نفس المهموم» تقریباً در دوره و فضای پیش از مشروطه نوشته شده و اسطوره در آن گاهی واقعی‌تر از خود واقعیت است. ما در کتاب‌های تاریخی با دو نوع امام حسین (ع) مواجه هستیم؛ امامی که اسوه است و تاریخ طبری به ما معرفی کرده است و دیگری امامی که ملأ حسینی واعظ کاشفی، فاضل دربندی و شریف کاشانی به ما معرفی کرده است.

محمد اسفندیاری

کتاب «نفس المهموم» پر از اطلاعات است

وی با تاکید بر اینکه اگر بخواهیم کتاب «نفس المهموم» را بررسی کنیم باید بدانیم در چه زمان و فضایی نوشته شده، گفت: اگر چه شیخ عباس قمی به دوره پس از مشروطه تعلق دارد اما وارث گفتمان عاشورایی پیش از مشروطه است. به این کتاب می‌توان نقدهای زیادی وارد کرد و نقد آن بسیار ساده است. کسانی که ناقد جدی شیخ عباس قمی هستند اگر در زمانه او کتاب می‌نوشتند مانند کتاب «نفس المهموم» تألیف می‌کردند. شیخ عباس قمی با منابع، بسیار آشنا بود و در این کتاب از منابع زیادی استفاده کرده است. با این وجود کتاب توصیفی است و خبری از تحلیل در آن نیست. شاید به این دلیل که در دوره شیخ عباس قمی و قبل از آن تحلیل وارد مباحث عاشورایی نشده بود. اما او به یک لحاظ فضل تقدم و تقدم فضل بر دیگر مقتل‌نویسان دارد و مقتل‌نویسان دیگر بر خوانِ کتاب او نشستند و از کتاب او استفاده کردند.

این نویسنده عنوان کرد: کتاب «نفس المهموم» آخرین کتاب کلاسیک عاشورایی است و عاشورانگاری کلاسیک و سنتی با این کتاب به پایان می‌رسد و وارد عاشورانگاری مدرن می‌شویم. این کتاب، خوشخوان است و از حدود صد سال پیش تاکنون ابوالحسن شعرانی، میرزا محمدباقر کمره‌ای و علی نظری منفرد آن را ترجمه کرده‌اند. کتاب «نفس المهموم» ارزنده، آموزنده، مهم و مفید است و می‌توانیم از آن استفاده‌های زیادی کنیم چرا که شیخ عباس قمی، ذهنیت ایدئولوژیک نداشت. ابوالحسن شعرانی و میرزا محمد باقر کمره‌ای شخصیت‌های مهمی هستند و به سمت این کتاب رفتند.

این عاشورا پژوه با بیان این‌که محاسن کتاب فراوان است، گفت: بنده خودم کلمه به کلمه کتاب را به دقت خواندم و استفاده زیادی از محتوای آن کردم؛ هنگام خواندن کتاب، چکیده آن را به صورت فهرست‌وار در ۹ صفحه نوشتم. این کتاب بر خلاف کتاب‌های امروز که انشا می‌نویسند و اطلاعات قطره چکانی می‌دهند، پر از اطلاعات است و دامن دامن مطلب به ما می‌دهد. قمی در این کتاب قلم‌گردانی نمی‌کند.

اسفندیاری همچنین بیان کرد: نقد این کتاب کار آسانی است و هیچکس نمی‌تواند بر خود غِره شود که می‌تواند به سادگی به کتاب نقد کند اما باید با تسامح با کتاب برخورد کنیم چرا که نمی‌توان با عینک و نگاه امروز به کتاب و مسائل گذشته نگاه کرد. ضمن پاسداشت مقام شیخ عباس قمی و فضایلی که داشت اگر من امروز بخواهم کتاب «نفس المهموم» را بنویسم بسیاری از اخبار را در آن بازگو نمی‌کردم؛ مطالبی در کتاب است که برای خواننده امروز ثقیل الهضم است و خواننده آن‌ها را نمی‌پذیرد. در منابع کهن شیعه و سنی به کرات آمده که بعد از شهادت امام حسین (ع) در نظام آفرینش دگرگونی‌هایی همچون تاریک شدن هوا، ظاهر شدن ستارگان و… رخ داده است؛ تحقیقات کلان و طولانی‌مدت باید درباره این موضوع از سوی محققان انجام شود و در این زمینه باید از اخترشناسان کمک بگیرند.

محمد اسفندیاری در پایان گفت: برای فهم یک روایت مجهول از غیرمجهول ملاک‌هایی وجود دارد؛ زمانی که واقعه‌ای مهم رخ می‌دهد اما راویان آن محدود باشد آن روایت مجهول است. تنوع راویان مهم‌تر از تعدد راویان است. یکی از مشکلات ما مساله گریزی است در صورتی که ما از مسائل حساس و نفس‌گیر فرار می‌کنیم.

کتاب «نفس المهموم» مخاطب خاص و عام را با خود همراه می‌کند

سعید طاووسی مسرور از دیگر سخنرانان این نشست گفت: شیخ عباس قمی از شاگردان میرزاحسین نوری از پیشگامان اصلاح کتاب‌های مقاتل است. شهید مرتضی مطهری در کتاب «حماسه حسینی» این کتاب را ستایش و از تعبیر «شاید مانند این کتاب در دنیا نباشد» استفاده می‌کند. میرزاحسین نوری یک کار سلبی ایجاد کرد اما شیخ عباس قمی یک کار ایجابی بنیاد نهاد. کتاب «نفس المهموم» در مقایسه با مقاتل دوره قاجاری مباحث اسطوره‌ای و گزافه‌گویی ندارد؛ این امر باعث ارزش، ماندگاری و اثرگذاری کتاب شده است و مخاطب خاص و عام را با خود همراه می‌کند. شیح عباس قمی گزینش خوبی از منابع انجام داده هر چند کتاب ایراداتی هم دارد. به کتاب جفاست که آن را از زمینه و زمانه آن جدا کنیم؛ کتاب تا به امروز اثر خود را گذاشته است و این را می‌توان از ترجمه‌ها و گزیده‌هایی که از آن منتشر شده، فهمید.

وی بیان کرد: موضوع امام حسین (ع) امر عظیمی است که استعداد نگاه اسطوره‌ای دارد و زمینه آن هم فراهم است. حتی در نخستین مقاتل مربوط به صده‌های اول هم چنین نگاهی هست. یعنی فقط مربوط به دوره پس از صفوی نیست. در روزگار کنونی امکانات متعددی همچون نرم افزارهای رؤیت هلال ماه، هواشناسی و… برای ارزیابی روایات تاریخی داریم که با استفاده از آنها پاسخ بسیاری از سوالات و مسائل داده می‌شود. کثرت روایت‌ها چیزی را ثابت نمی‌کند بلکه در مباحث عاشورایی باید بررسی‌های بیشتر و دقیق‌تری صورت بگیرد. یکی از اشکالات کتاب «نفس المهموم» این است که کتاب‌محور است و برخی شخصیت‌ها را بسیار ستایش کرده است اما وارد نقد آنها نمی‌شود و از آن عبور می‌کند؛ شاید در آن دوران سبک نگارش به این صورت بود. بنابراین کتاب با خودش گاهی تعارض پیدا می‌کند و گاهی هم نویسنده رویکرد کلامی به تاریخ دارد که در آن زمان چیز عجیبی نیست.

طاووسی مسرور در پایان گفت: مخاطب خاص و اهل فن به کتاب «نفس المهموم» مراجعه و از آن استفاده می‌کند اما به مخاطب عام پیشنهاد می‌کنم صرفاً به خواندن این کتاب اکتفا نکنند بلکه در کنار آن برخی از آثار جدید و تحلیل‌های مرتبط با موضوعات عاشورا را بخوانند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...