کتاب «در ژوئن اتفاق افتاد» [On Juneteenth] نوشته آنت گوردن رید [Annette Gordon-Reed] در قالب روایت زندگی نویسنده، شواهدی تاریک در قلب تاریخ ایالات متحده را دربردارد.

در ژوئن اتفاق افتاد» [On Juneteenth] آنت گوردن رید [Annette Gordon-Reed]

مرضیه محسنی، مترجم «در ژوئن اتفاق افتاد» در گفت‌وگو با ایبنا در معرفی این اثر عنوان کرد: بر اساس شواهد تاریخی موجود 19 ژوئن 1865 در سراسر ایالات متحده به‌عنوان تعطیلات ژونتین شناخته می‌شود که سالگرد تحولات پایان برده‌داری و تفکرات نژادپرستانه در تمام ایالات متحده آمریکا به ویژه در تگزاس است.

وی ادامه داد: تگزاس آخرین ایالتی بود که قوانین ضدبرده‌داری را به رسمیت شناخت؛ در عین حال با گذشت سال‌ها هنوز بسیاری از مردم آمریکا مخالف تعطیلات ژونتین هستند؛ چراکه با تمام تغییر و تحولات دنیای مدرن، خود را نژاد برتر می‌دانند و همین تفکرات موجب دودستگی بین افراد جامعه شده است.

محسنی با بیان اینکه آنت گوردن رید، نویسنده‌ سیاه‌پوست آمریکایی، در این اثر به نقل قصه زندگی‌اش از کودکی تا جوانی و تحمل تحمیلات تبعیض‌آمیز جامعه نسبت به خود پرداخته است، افزود: والدین آنت اولین پدر و مادری بودند که قدم در راه جنبش‌های نابرابری و ضد نژادی گذاشتند و فرزند خود را به مدرسه‌ سفیدپوستان فرستادند، آنت در تمام مقاطع تحصیل حتی از کودکی با چالش‌های بسیاری دست‌وپنجه نرم کرد و این کتاب نگاهی به تاریخ، از لابه‌لای داستان زندگی شخصی نویسنده است.

مترجم «در ژوئن اتفاق افتاد» گفت: سرتاسر کتاب، خاطرات مستند نویسنده را شرح می‌دهد که به‌جای کودکی‌کردن، خط‌شکن پویش نابرابری در جامعه بوده و توانسته با کسب مدارج بالای علمی و پژوهشی و کسب جایزه‌ پولیتزر ادبیات، به عنوان یک زن موفق سیاه‌پوست، الهام‌بخش دیگران باشد و سهم بزرگی را در ادغام سیاه‌پوستان در سیستم آموزشی کشور ایفا کند.

وی با بیان اینکه ترجمه رمان‌های تاریخی نسبت به داستان‌های عاشقانه پیچیدگی و دشواری بیشتری دارد، افزود: در رمان‌های تاریخی مترجم نمی‌تواند از تخیل استفاده کند و در متن بر اساس فرهنگ جامعه تغییراتی ایجاد کند. همچنین ناچار است با وفاداری به متن تمام مستندات تاریخی را ملموس کند.

در برشی از «در ژوئن اتفاق افتاد» آمده است:
« از کودکی يک خشم درونی به‌خاطر اين تبعيضات همراه من و کودکان سياه ديگر رشد می‌کرد و هر بار که مطرح می‌شد، توسط خانواده‌های‌مان به‌عنوان قانون توجيه می‌شد، برای دلداری و توجيه خودم هم که شده سعی می‌کردم همه اين‌ها را به‌عنوان يک قانون، مثل ساير قوانين اجتماع بپذيرم. همچنين، برايم واضح بود که قانون حتی برای احساسات‌مان به‌عنوان يک سياه‌پوست هم می‌تواند تصميم بگيرد. قانون ممکن است بگويد من می‌توانم به مدرسه يا فروشگاه بروم اما نمی‌تواند تضمين بدهد که وقتی به اين مکان‌ها می‌روم اوقات خوشی داشته باشم و جو تبعيض‌آميز به من اجازه‌ خوش گذراندن نمی‌دهد. من نمونه‌های واضحی از اين موضوع را در اطرافيانم داشتم. يک فروشگاه در نزديکی مرز بين محله‌ ما و يک محله‌ سفيدپوستان وجود داشت که صاحب آن به شدت با سياه‌پوستان که وارد مغازه‌اش شده بودند دشمنی و بد خلقی می‌کرد. پدرم قبلا به من و برادرم گفته بود که به آن‌جا نرويد، صاحب فروشگاه يک سفيدپوست بدعنق بود که از سياهان متنفر بود ولی من گاهی، موقع دوچرخه‌‎سواری خود را به آن محل می‌رساندم. انگار که به عمد بخواهم ريشه‌های نفرت‌شان را با ذهن کودکی‌ام کالبد شکافی کنم.»

محسنی اولین مترجمی است که با صرف سه ماه زمان، «در ژوئن اتفاق افتاد» را به فارسی ترجمه کرده و این اثر اخیرا به همت نشر شالگردن در 118 صفحه با قیمت 50 هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...