«دنیای سوفی» نخستین‌بار در سال ۱۳۷۴ با ترجمه حسن کامشاد در نشر «نیلوفر» منتشر شد. چند سالی طول کشید تا کم‌کم مورد توجه مخاطبان عاشق رمان فلسفی قرار بگیرد و چاپ‌های آن یکی پس از دیگری تمام شود. حالا ده‌ها ناشر «دنیای سوفی» منتشر می‌کنند. «کوری» رمان درخشان ژوزه ساراماگو در سال ۱۳۷۸ یعنی درست پس از آنکه ساراماگو برنده نوبل ادبیات شد، در نشرهای «علم»، «مروارید» و «مرکز» منتشر شد. چند وقتی گذشت تا پرفروش شود و حالا ده‌ها نشر مختلف، «کوری» منتشر می‌کنند. از این دست بسیارند: «شازده کوچولو»، «کیمیاگر»، «صد سال تنهایی» و ...حتی کتاب‌های غیر داستانی: «بی‌شعوری»، «چهار اثر فلورانس»، «اثر مرکب»، «تئوری انتخاب»، «هنر شفاف اندیشیدن» و.... هر چند شاید بخشی از اهالی کتاب و ادبیات این کتاب‌ها را دوست نداشته باشند، اما بحث اینجا، چیز دیگری است.

کوری فیک ترجمه کپی شده

«پخته‌خواری» از چند جهت به بازار کتاب و ادبیات ضرر می‌زند. در گام اول ضربه مستقیم به ناشر و مترجمی است که وقت گذاشته، ریسک کرده، نویسنده و کتابی را انتخاب کرده، پای معرفی آن نویسنده و کتاب ایستاده، زحمت تبلیغش را کشیده، سرمایه و وقتش را در مسیری که نمی‌دانسته چه پایانی دارد، صرف کرده و برای تخمین زدن اینکه کتاب، هم از نظر محتوا و هم از نظر اقبال بازار، گزینه خوبی برای انتشار است یا نه، هزینه کرده تا در نهایت از هر چند کتابی که منتشر می‌کند، یکی پرفروش شود تا به اندازه کافی به ناشر سرمایه و انگیزه برای ادامه بدهد. اما «پخته‌خواری» برخی ناشران باعث می‌شود میوه‌های این درخت با دیگران قسمت شود؛ باعث می‌شود این ناشران که عموما تعهدی هم به فرهنگ و کتاب ندارند، هیچ‌گونه ریسکی را نپذیرند و فقط کتاب‌های پرفروش دیگر ناشران را بازنشر کنند و البته در این میان گاهی از روی ناشران دیگر کپی می‌کنند. این خود ماجرایی دیگر است. گاهی در بازار کتاب به نسخه‌هایی از رمان‌ها و کتاب‌های مشهور برمی‌خوریم که کلمه به کلمه کپی از ترجمه‌ای دیگرند. یعنی ناشر پخته‌خوار به خودش زحمت ترجمه هم نداده؛ کتاب پرفروش و موفق بازار را تایپ کرده و نامش را گذاشته بازنشر. در گام دوم ضربه‌ بزرگ دیگری که «پخته‌خواری» به کتاب و ادبیات می‌زند این است که فرصت کشف و معرفی نویسندگان و آثار جدید را کور می‌کند. به‌هرحال اگر ناشری اجازه نداشته باشد کتاب ناشر دیگر را بازنشر کند، این نشرها مجبور می‌شوند به جایگاه حقیقی خود یعنی کشف و معرفی کتاب‌ها و نویسنده‌های جدید، خوب و آینده‌دار برگردند. بی‌شمار کتاب خوب خارجی هست که هرگز به فارسی منتشر نشده.

«پخته‌خواری» فرصت کشف و ترجمه‌ این کتاب‌ها را از بین می‌برد. از طرفی ناشران ماجراجو و علاقه‌مند به کشف، از معدود کتاب‌های موفق، بهره لازم و کافی نمی‌برند. از طرفی، ناشران جوان و جاه‌طلب بسیاری، به جای کشف و ترجمه‌ کتاب‌های خوب، سراغ پرفروش‌های موجود می‌روند. این‌طور می‌شود که می‌بینیم ده‌ها ترجمه از یک کتاب واحد در بازار وجود دارد.

مردم ایران کتاب نمی‌خرند؟
نکته قابل توجه دیگر، میزان فروش این ناشران است. اگر با بسیاری از اهالی کتاب حرف بزنید، از فروش کم و عدم استقبال مردم ایران از کتاب می‌نالند. اما آمار دیجی‌کالا که میعادگاه ناشران پخته‌خوار و کپی‌کار است، چیز دیگری می‌گوید. فقط در سال ١٣٩٩ حدود ٤ میلیون کتاب در دیجی‌کالا فروخته شده. کتاب «١٩٨٤» جورج اورول جزو پرفروش‌ترین محصولات دیجی‌کالا بوده. وقتی در دیجی‌کالا کلمه‌ «١٩٨٤» را جست‌وجو کنید، می‌بینید که بیش از ١٠٠ ناشر آن را منتشر کرده‌اند. اما سهم صالح حسینی که سال‌ها پیش این کتاب را ترجمه و با نشر «نیلوفر» منتشر کرده، چقدر است؟ این یعنی مردم ما برخلاف گفته‌های معمول، کتاب می‌خرند و زیاد هم می‌خرند، اما از ناشران پخته‌خوار و کپی‌کار که از خلأهای قانونی استفاده کرده‌اند و فقط کتاب پرفروش منتشر می‌کنند!

شهروند

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...