یاسر نوروزی | شهروند


کمپانی‌های بزرگ سینمایی روی رمان «جنگ ابدی» [The Forever War] دست گذاشته بودند و ساخت فیلمی سینمایی بر اساس آن را وسوسه‌انگیز می‌دانستند. با این حال، اختلاف‌شان سبب شد بر اساس این رمان مهم علمی-تخیلی تا به حال هیچ فیلم سینمایی ساخته نشود. هرچند عجیب اینجاست که ترجمه‌ای فارسی هم بر اساس آن انجام نشده بود، با توجه به اینکه نویسنده‌اش، جو هالدمن [Joe William Haldeman] جوایز مهمی در همان سال‌ها برای نوشتن این رمان گرفته بود. در مجموع اما بالاخره این کتاب امسال با ترجمه نوید فرخی به همت انتشارات «کتابسرای تندیس» منتشر شد. به همین مناسبت سراغ مترجم رفتیم تا بیشتر درباره «جنگ ابدی» بدانیم.

جنگ ابدی» [The Forever War]  جو هالدمن [Joe William Haldeman]

«جنگ ابدی» نوشته جو ‌هالدمن. اگر موافق باشید از نویسنده و اهمیتش شروع کنیم تا بعد برسیم به مضامین پرداخته در رمان.

جو ویلیام‌ هالدمن نویسنده‌ا‌ی آمریکایی است که به خاطر دستاوردهای ادبی‌اش، نشان استاد بزرگ داستان‌نویسان ادبیات گمانه‌زن آمریکا را دریافت کرده است. «جنگ ابدی» اگرچه در زیرشاخه‌ اپرای فضایی سای-فای طبقه‌بندی می‌شود، اما در عمل، الهام‌گرفته از تجربیات خودِ نویسنده در جنگ ویتنام است. ‌هالدمن در آن جنگ مجروح شد و پس از آن، برای همیشه یک فعال ضد جنگ باقی ماند.

این رمان جوایزی نظیر «نبیولا»، «هیوگو» و «لوکاس» را هم برده. درباره اهمیت این جوایز در جهان رمان‌های علمی-تخیلی هم برایمان بگویید.

این اثر یکی از برترین آثار تاریخ ادبیات گمانه‌زن است، چرا که در رخدادی نادر برنده همزمانِ جوایز معتبری مانند آنهایی که نام بردید شده و در لیست برترین آثار تاریخ ادبیات گمانه‌زن مانند ان‌پی‌آر، ‌ریدسی، پرورایتینگ‌اید، دپلَنت، تریلیست، لایف‌هکر،‌ بِست‌ساینس‌فیکشن‌بوکز، استاکر و فیمِس‌آثرز قرار گرفته است. جایزه هوگو، قدیمی‌ترین رقابت میان آثار ادبیات گمانه‌زن است که به افتخار هوگو گرنسبک موسس مجله «داستان‌های شگفت‌انگیز» نام‌گذاری شده و از سوی مجمع جهانی علمی-تخیلی وورلدکان برگزار می‌شود که متشکل از طرفداران این ژانرهاست. جایزه نبیولا توسط «انجمن نویسندگان سای-فای آمریکا» برگزار می‌شود و برخلاف رقابت هوگو، شرکت‌کنندگان خیلی وقت‌ها خود در بین رأی‌دهندگان هستند. حال که صحبت از موفقیت این اثر شد، بد نیست به این نکته اشاره کنم که ‌هالدمن پیش از انتشار کتاب، آن را به ۱۲ ناشر برای چاپ داد و یازده تای اول ردش کردند!

جالب اینجاست رمانش به شدت هم قابلیت اقتباس سینمایی دارد. چرا تا به حال بر اساس آن اقتباسی سینمایی انجام نگرفته؟ در حالی ‌که یکی، دو بار یادم هست کمپانی‌های بزرگ حتی روی ساخت فیلمی بر اساس «جنگ ابدی» سرمایه‌گذاری کرده بودند.

تا جایی که متوجه شده‌ام، اختلاف بین کمپانی‌های سینمایی در رایت فیلم موجب این تأخیر شده است. از نظر خودم پیچیدگی‌های فنی ساخت یک اثر سای-فای هم قابل چشم‌پوشی نیست، برای مثال سری «بنیاد»، شناخته‌شده‌ترین مجموعه‌ سای-فای تاریخ است و اولین اقتباس جدی از آن پس از دهه‌ها در سال 2021 ساخته شد.

از «سای-فای» اسم بردید. توضیحی درباره این تعبیر برای مخاطبان می‌دهید؟ چون شاید عده‌ای با آن ناآشنا باشند.

در میان ادب‌دوستان و هواداران ایرانی، در برگردان عبارت Science-fiction به فارسی، اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی همچون آقای جمال میرصادقی آن را ژانر «علمی-خیالی» نامیده‌اند، برخی دیگر همچون آقای ایرج فاضل بخششی آن را ژانر «دانش-بنیان» می‌نامند. قسمت اعظم بدنه‌ طرفداران هم به دلیل نام‌گذاری رایج، آن را ژانر «علمی-تخیلی» می‌خوانند. یکی دیگر از نام‌هایی که پیش از انقلاب مرسوم بوده نیز «افسانه علمی» است. من بر اساس الگوی برگردان ژانرهای مشابه، عبارت Science Fiction را «داستان علمی» ترجمه می‌کنم (چنانکه بین تمام مترجمان توافق ‌نظر وجود دارد که Crime Fiction، داستان جنایی و Horror Fiction داستان وحشت ترجمه شود). در ارتباط با عبارت موردِ سوال، باید بگویم بین طرفداران پروپاقرص این ژانر، به دلیل طولانی بودن عبارت ساینس-فیکشن از مخفف آن یعنی «سای-فای» استفاده می‌کنیم. البته آقای محمد قصاع هم در آثار خود، عطف به برگردان رایج یعنی علمی-تخیلی، آن را «ع-ت» نامیده‌اند.

در مجموع اگر بخواهم به رمان «جنگ ابدی» برگردم، اول اینکه ترجمه بسیار خوبی داشت. پاورقی‌ها کاملا محققانه بود و بسیار کمک‌کننده. اما با توجه به اهمیت رمان، این سوال برایم پیش آمد که چرا تا به حال ترجمه نشده بود؟

از یک دیدگاه همه‌جانبه، باید علت عدم انتشار کتاب را اولا ناشی از رویکرد منفی برخی نهادها نسبت به ادبیات علمی و ثانیا لزوم حضور مترجمی که برای برگردان اثر با مفاهیمی فیزیکی و علمی، آشنایی کافی داشته باشد، قلمداد کرد. در عین حال اطمینان دارم افراد بسیار شایسته دیگری هم برای برگردان اثر به فارسی حضور داشتند.

جنگ ابدی» [The Forever War] نوید فرخی

پرسش بعدی‌ام درباره زمان انتشار رمان است. رمان اواسط دهه هفتاد چاپ شده. با توجه به اینکه حدود 50 سال است که از انتشار آن می‌گذرد، چطور هنوز از ایده‌های آن استقبال می‌شود؟ مقصودم را شاید باید این‌طور بپرسم که آیا رمان علمی-تخیلی به پیشرفت‌های فناوری وابسته نیست؟ یعنی با گذشت زمان جاذبه‌های تخیلی تکنولوژیک موجود در رمان علمی-تخیلی کم نمی‌شود؟

نکته کلیدی در مورد ادبیات علمی این است که باید همیشه مفهوم انسانیت را در نظر داشت. یک اثر گمانه‌‌زن که از مفاهیم انسانی دور شود، لاجرم اثر بدی خواهد بود. «جنگ ابدی»، ماهیتی ضد جنگ دارد، بنابراین حتی با وجود اینکه دهه‌ها از انتشار آن گذشته است، دغدغه‌هایی که مطرح می‌کند نسبت به گذشته کم‌اهمیت‌تر نشده‌اند، چنانکه در بخشی از کتاب می‌آید: «حقیقت این بود که اقتصاد زمین به یک جنگ احتیاج داشت. این جنگ ابدی کمال مطلوب به حساب می‌آمد و حفره خوبی برای خالی کردن کیف پول افراد و در عین حال فرصتی برای متحد کردن مردم به جای تفرقه به شمار می‌رفت.»‌

چرا در اغلب رمان‌های علمی-تخیلی نظیر همین «جنگ ابدی» با جهانی رو به اضمحلال مواجه هستیم؟ چرا انسان آینده در این‌گونه رمان‌ها دائم در تقابل با دشمنی بیگانه (عموما موجودات فضایی) روایت می‌شود؟

جریان غالب آثار سای-فای در حال حاضر، نگرانی نسبت به عواقب پیشرفت فناوری و تصمیمات انسانی در سال‌های آتی است. این جهانِ رو به ‌نابودی می‌تواند ناشی از خشکسالی باشد، آن‌طور که ناسا در مورد فلات ایران طی سه دهه آینده پیش‌بینی کرده یا می‌تواند به دلیل غلبه هوش مصنوعی بر انسان باشد، آن‌طور که «تکینگی فناوری» پیش‌بینی می‌کند یا به خاطر جنگ‌های بشریت علیه خودش باشد. اینشتین می‌گوید: «من نمی‌دانم جنگ جهانی سوم چگونه رخ می‌دهد، اما می‌دانم مردم در جنگ جهانی چهارم با چوب و سنگ به جنگ هم می‌روند!»

حالا که به این نقل قول رسیدید، دوست دارم اشاره‌ای به کتاب تألیفی شما هم داشته باشم؛ «علم برای آنها که از علم گریزانند». این کتاب تألیف شما بود و سال گذشته منتشر شد. اول درباره مضمون و علت تألیفش بگویید تا بعد برسم به اتفاق جالب دیگری که درباره این کتاب افتاد.

شتاب پیشرفت علم ‌و فناوری در دهه‌های گذشته به قدری سریع بوده است که بین فضای فکری مردم عادی و آنچه در میان آرا و نظرات دانش‌گران و پژوهشگران و… می‌گذرد شکافی جدی به وجود آمده است. مردم هرچند عادت کرده‌اند از مواهب علم حداکثر استفاده را ببرند، اما نسبت به خودِ علم و تفکر علمی دورتر شده‌اند. این چالش بیش از همه در بزنگاه‌ها (مانند همه‌گیری اخیر) رخ می‌نماید، طوری که افراد به سادگی در میان گزینه‌های مختلف فریب شبه‌علم و خرافه را می‌خورند. بنابراین علت نگارش کتاب، تلاشی کوچک برای علاقه‌مندسازی افرادی است که با علم میانه نزدیکی ندارند. مضمون کتاب اشاره‌ای به برخی از شگفتی‌های علم و نشان دادن روی جذاب آن به‌دور از پیچیدگی‌ها و المان‌های کمابیش زمخت آن است.

همین امسال خبر رسید این کتاب در انگلستان هم از سوی نشر ام‌اکس‌پابلیشینگ به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شده. درباره این روند بگویید که چه اتفاقی افتاد کتاب‌تان به زبان انگلیسی ترجمه شد؟ چون به هر حال ناشران خارجی در انتشار آثار ادبی ما به زبان‌های مختلف علاقه‌مندی نشان می‌دهند و فرهنگ‌های دیگر هم علاقه‌مند هستند آثار فرهنگ ما را بخوانند؛ منتها در حوزه علم، کتاب یک مؤلف ایرانی باید بسیار به‌روز و در عین حال مستند و محققانه باشد تا برای انتشارش اقدام کنند. در مجموع اتفاق جالبی است.

برای حدود یک دهه، با نشر ام‌اکس‌پابلیشینگ سابقه‌ آشنایی داشتم و در چندین پروژه‌ کوچک با آنها همکاری کرده‌ام. پاییز پارسال پس از ترجمه قسمتی از کتاب «علم برای آنها که از علم گریزانند» به انگلیسی و ابراز تمایل ناشر، در خلال دی و بهمن سال گذشته محتوای آن را به طور کامل به انگلیسی برگرداندم و یک بخش‌هایی هم به آن اضافه کردم. تلاشم این بود که در نسخه انگلیسی به مسائل جالب علمی داخل ایران مانند بررسی حیوانات منقرض‌شده (همچون ببر مازندران) یا در شرف انقراض (مانند گوزن زرد ایرانی)، پوشش‌های گیاهی و جنگلی بومی کشور (مانند درخت چوآهِن‌دار که در استان مازندران یافت می‌شود)، علت نام‌گذاری اسامی سیاره‌ها به زبان فارسی (برای مثال سیاره تیر – یا همان عطارد – که به دلیل سرعت بالایش در گردش به دور خورشید، توسط نیاکان ما «تیر» نام گرفته است)، پدیده‌های جغرافیایی فلات ایران و … حتی بیشتر از نسخه فارسی بپردازم. کتاب پس از گذراندن مراحل صفحه‌آرایی و طراحی جلد و ضبط نسخه صوتی، در اواسط ماه میلادی جاری در بریتانیا چاپ شد. متأسفانه دسترسی به نسخه انگلیسی کتاب برای ایرانیان داخل کشور هنوز امکان‌پذیر نیست.
...

نوید فرخی متولد سال 1368 و کارشناسی ارشد آی‌تی از دانشگاه صنعتی امیرکبیر است. سابقه تألیف و ترجمه‌اش در حوزه تخصصی مهندسی اما برمی‌گردد به سال 1390 که از جمله این سوابق می‌شود به کتاب‌های «مرجع کامل رایانش ابری»، «پیاده‌سازی و توسعه‌ کلود»، «مدل‌سازی و شبیه‌سازی رایانش ابری» و «هوش مصنوعی کاربردی به زبان ساده» اشاره کرد. او در زمینه علوم عامه‌فهم هم کتاب‌هایی نوشته؛ از جمله «پنج مشت محکم علم» و «علم برای آنها که از علم گریزانند» (که به تازگی در انگلستان هم منتشر شده). در حوزه ادبیات داستانی اما عموم ترجمه‌هایش برمی‌گردد به ادبیات گمانه‌زن: «آخرین خدمت شرلوک هولمز»، «خواب و دیگر هیچ»، «نقشه قتل الویس پریسلی»، «شبح عمارت کراچفیلد» و… فرخی البته آثار تألیفی هم در این زمینه دارد؛ از جمله «صلح پایدار» و «گورستان ناآرام».

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...