کتاب «در دفاع از خدا» [The Case for God] نوشته کارن آرمسترانگ [Karen Armstrong] با ترجمه مسعود سنجرانی توسط نشر تگ در مشهد منتشر شد.

در دفاع از خدا» [The Case for God]  کارن آرمسترانگ [Karen Armstrong]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، آرمسترانگ، در «مقدمه» بر این اثر، هدفش از تالیف آن را به‌روشنی بیان کرده است: «در بخش نخست این کتاب تلاش کرده‌ام نشان دهم انسان‌ها در جهان پیشامدرن چگونه درباره خدا اندیشیده‌اند. ... در بخش دوم ظهور «خدای مدرن» را دنبال می‌کنم که بسیاری از پیش‌انگاره‌های دینی متداول را باطل کرد.» گفتنی است که کتاب اخیر یک «مقدمه» و دو «بخش» و یک «پی‌گفتار» دارد؛ هریک از دو «بخش» هم متشکل از 6 فصل است.

«بخش اول» ذیل عنوان «خدای ناشناخته (از ۳۰۰۰۰ سال پیش از میلاد تا ۱۵۰۰ میلادی)»، شامل این فصول است: «اول: انسان دین‌خو»، «دوم: خدا»، «سوم: خرد»، «چهارم: ایمان»، «پنجم: سکوت»، «ششم: ایمان و خرد»؛ «بخش دوم»، ذیل عنوان «خدای مدرن (از ۱۵۰۰ میلادی تا عصر حاضر)»، نیز این فصول را دربردارد: «هفتم: علم و دین»، «هشتم: دین علمی»، «نهم: روشن‌اندیشی»، «دهم: خداناباوری»، «یازدهم: شناخت‌ناپذیری»، «دوازدهم: آینده خدا». «در دفاع از خدا»، ضمناً، یک «واژه‌نامۀ توصیفی» هم دارد که در حکم یک فرهنگ‌اصطلاحات جمع‌وجور است. نمایه‌های متعدد و متنوعِ راهگشایی نیز در پایان کتاب درج‌اند.

در بخشی از این اثر می‌خوانیم:
«امروزه اغلب چنین پنداشته می‌شود که علم جدید همواره با دین در تصادم بوده است. کپلر ریاضی‌دانی با نبوغ خارق‌العاده به ما یادآور می‌شود که علم ابتدای عصر مدرن ریشه در ایمان داشت. این دانشمندانِ پیش‌گام میل نداشتند از دست دین خلاص شوند. آن‌ها برعکس الهیاتی سکولار ایجاد کردند که توسط و برای غیرروحانیان نگاشته ‌شده بود؛ زیرا کشف‌هایشان باعث می‌شد به‌گونه‌ای متفاوت درباره خدا بیندیشند. در قرن‌های شانزدهم و هفدهم میلادی، علم، فلسفه و دین، پیوندی تنگاتنگ با هم داشتند. کپلر مدعی بود در پژوهش‌های ریاضی خود از جهان «مشتاق و بی‌قرار، ردِپای آفریدگار را دنبال کرده است.»

دانشمندان مجبور بودند هرآنچه را که فکر می‌کردند می‌دانند رها کنند و با ناشناخته مواجه شوند؛ همان‌گونه که معاصر آن‌ها یوحنّای صلیبی به رویارویی با خدای ناشناخته برخاست و به خوانندگانش گفت: «برای رسیدن به دانش باید به‌ راهی بروید که آن را نمی‌شناسید.» اگر عارفان و دانشمندان شجاعت گذار از مفاهیم اطمینان‌بخش متداول را نداشتند، هردو به‌ یک‌اندازه در تله نظریه‌هایی می‌افتادند که دیگر کارآمد نبودند.»

آرمسترانگ، دین‌پژوه نامدار بریتانیایی، نویسنده‌ای محبوب و تأثیرگذار نیز هست که به‌ویژه در دو دهه اخیر، یعنی از زمان واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۲، به این سو با پژوهش‌های تاریخی و تطبیقی‌اش توجه بسیاری را به خود معطوف کرده و جوایز و عناوین بین‌المللی پرشماری دریافت داشته است؛ این ازآن‌روست که او مطالعات دامنه‌داری درباب «بنیادگرایی دینی» انجام داده است، یعنی همان مساله‌ای که آن را ریشه بسیاری از اتفاقات خونبار این سال‌ها، ازجمله حملات پیش‌گفته، می‌دانند و هم در ادیان ابراهیمی و هم در ادیان غیرابراهیمی نمود دارد. اما آرمسترانگ آثار عام‌تری نیز پدید آورده است که البته حاصل همان تحقیقات دین‌مدارانه هستند. ازجمله کتاب‌های این نویسنده که آن‌ها را به فارسی نیز برگردانده‌اند می‌توان به «از دل تو تا دل من» و «بنیادگرایی» و «تاریخ مختصر اسطوره» و «محمد، پیامبری برای زمانه ما» اشاره کرد.

مسعود سنجرانی، مترجم، ویراستار و مدرس زبان و ادبیات فرانسه و انگلیسی در مشهد پیش از کتاب «در دفاع از خدا»، رمان «نویسنده» نوشته یاسمینا خضراء رمان‌نویس پرمخاطب الجزایری در فرانسه و کتاب «با آن‌ها از جنگ‌ها، شاه‌ها و فیل‌ها بگو» اثر ماتیاس انار را نیز منتشر و نخستین‌بار این نویسنده فرانسوی را به جامعه‌ فارسی زبان معرفی کرده است. دیگر اثر وی «کافکا و فلسفه: جستاری درباره محاکمه کافکا» ترجمه‌ای گروهی است.

کتاب «در دفاع از خدا»، نوشته کارن آرمسترانگ، از سوی نشر «تگ» در ۵۶۴ صفحه و به‌قیمت ۱۹۵هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...