تز اصلی این کتاب دفاع از محوریت نظریه هژمونی در جامعه شناسی فرهنگی با اتکا به سنت بوردیویی و نوگرامشی گرایی، در برابر نسخه‌های پسامدرنیستی و کلاسیک و پورلیویستی جامعه شناسی فرهنگی، است.

جامعه‌شناسی فرهنگی جمال محمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «جامعه‌شناسی فرهنگی» آنگونه که کتاب حاضر استدلال می‌کند مطالعه روشمند و تجربی فرهنگ در انضمامی‌ترین نمودهای روزمره است، فرهنگ در معنای قلمرو نزاع آلود برساخت معانی و ارزش‌ها و هویت‌ها و لذت‌ها. جامعه شناسی فرهنگی در این شکل نقطه مقابل مکتب اصالت فرهنگ است که در آن فرهنگ عمدتا صبغه‌ای ذاتی و استعلایی دارد و ساحتی ممتاز و بی‌ارتباط با زمینه‌های عینی است. نیز نقطه مقابل برخی گرایش های مطالعات فرهنگی است که با تقليل عینیت به متن و سردرگمی در روش شناسی دست آخر تصویری زیبایی شناختی و گاه پوپولیستی از فرهنگ ارائه می‌دهند.

واقعیت این است که تحلیل و نقد فرهنگی در این گونه حوزه‌ها بعضا به حالت تعلیق در می‌آید، چراکه تحلیل فرهنگی می‌بایست تأملی در رابطه دوسویه فرهنگ و سلطه، در سازوکارهای عینی برساخت معنا/ هویت/ لذت، و در چگونگی شکل‌گیری تاریخی نمادها/ نشانه ها/ اسطوره‌ها باشد و نقد فرهنگی نیز باید در خدمت واسازی لایه‌های رسوب یافته و افشای نقش سلطه در کل فرایند بر ساخت فرهنگ قرار گیرد. جامعه‌شناسی فرهنگی ضمن وفاداری به این نوع تحلیل و نقد اساسأ عینیت‌گرا است و نه فقط از سنت نقد ادبی و مطالعات فرهنگی بلکه حتی از جامعه شناسی فرهنگی مدل جفری الگزندر هم عبور کرده است.

آنچه در کتاب حاضر تحت عنوان جامعه شناسی فرهنگی معرفی می‌شود نه مترادف با مدل الگزندری است و نه مترادف با نسخه‌های پوزیتیویستی، کلاسیک و حتی پسامدرن جامعه شناسی فرهنگی و نه معادل تلفیقی از آنها. تز اصلی این کتاب دفاع از محوریت نظریه هژمونی در جامعه شناسی فرهنگی با اتکا به سنت بوردیویی و نوکرامشی گرایی، در برابر نسخه‌های پسامدرنیستی و کلاسیک و پوزیتویستی جامعه شناسی فرهنگی، است.

این نظریه در متأخرترین صورت‌بندی آن بر پویایی و سیالیت فرایند فرهنگی، برساختی بودن قلمرو فرهنگ و بر توان مقاومت و اثربخشی کنشگران تأکید می‌کند. در فصول پیش رو، برای دفاع از این تز، کوشش شده است ضمن بازخوانی انتقادی تلقی کلاسیک‌ها از فرهنگ، تشریح شود که چگونه بوردیو و نوگرامشی گرایان با نقد تلقی کلاسیک، به ویژه با نقد محوری ترین مؤلفه این تلقی، یعنی تمایز بین فرهنگ والا و عامه پسند، پشتوانه‌های نظری شکل‌گیری این مدل از جامعه شناسی فرهنگی را فراهم ساختند.

لذا این کتاب ضمن کاوش در تاریخچه پیدایش تمایز فرهنگ والا/ عامه پسند در مدرنيته اولیه به تحلیل بنیان‌های اجتماعی و فکری بازتولید این تمایز می‌پردازد. همچنین ضمن تشریح وجوه مشترک سنت بوردیویی و نوگرامشی گرایان نشان می‌دهد که چگونه این تمایز اکنون بی معنا و غیر قابل دفاع گشته و مناقشه بر سر معنا کلا به قلمرو امر عامه پسند انتقال یافته است.

در سراسر کتاب مفاهیم و موضوعات طرح شده در جهت بررسی و بازخوانی عمده‌ترین مسائل فعلی پیش روی جامعه شناسی فرهنگی پیش خواهد رفت و استدلال خواهد شد که این رشته امروزه با دو مسئله اساسی روبرو است. نخست این که به نظر می‌رسد این گرایش در این تصویر فوق تفاوت چندانی با مطالعات فرهنگی ندارد. لذا پرسش این است که این جا چه استفاده‌هایی از سنت بوردیویی نوگرامشی گرایی می‌شود که در مطالعات فرهنگی نمی‌شود. به طور موجز باید پاسخ داد که برخی کاستی‌های مطالعات فرهنگی، از دید جامعه شناسی فرهنگی، عبارتند از اینکه امر اجتماعی را زیاد جدی نمی‌گیرد، به اندازه کافی انتقادی نیست، به پوپولیسم فرهنگی دامن می‌زند، عینیت را به متن فرو می‌کاهد و تدقیق روش شناختی را در پای التقاط روش شناختی قربانی می‌کند.

در مقدمه کتاب آمده است: «اگر در رویکردهای پیشین، فرهنگ صرفا متغیری در کنار سایر متغیرهای اجتماعی یا حتی بازتابی از عوامل ساختاری به حساب می‌آمد، در این جا اصلی‌ترین میانجی فهم فرایندها و روابطی است که جوامع از رهگذر آنها سامان می‌یابند. فرهنگ در این جا امریست انضمامی که گستره عظیم عرفها و قواعد و کردارهای روزمره را شامل می‌شود، نه صرفا قلمروی بکر و بی‌ارتباط با سایر قلمروهای حیات اجتماعی و نه حتی نوعی ساحت زیبایی شناختی ناب. در جامعه شناسی فرهنگی، فرهنگ برآیند طبقه و نژاد و جنسیت و جز آن نیست، بلکه خود عاملی مستقل و تعیین کننده در بر ساخت و بازنمایی زندگی اجتماعی است: فرهنگ ابژه‌ای نیست که می‌بایست به مثابه متغیری وابسته مطالعه شود، تاریست بازشونده که در پود هر شکل اجتماعی تنیده شده است؛ فرهنگ چیز نیست، بعد یا ساحت است. فهم فرهنگ مستلزم توصیف عميق معناها و کردارها و رفتن به درون هزارتوی کلان روایت‌ها و خرده روایت‌ها است. تحلیل فرهنگی باید نشان دهد که چگونه سرنوشت افراد، گروه‌ها و ملت‌ها را همین تارهای فرهنگی نامرئی اما قدرتمند تعیین می‌کنند.

در اینجا، فرهنگ در انضمامی‌ترین وجه خود ناظر به كل بافتار جامعه و تجسد عینی نمادها، معانی، باورها و ارزش‌ها در متن زندگی روزمره است. فرهنگ ریشه در طیف وسیع گفتارهای معمولی و رفتارهای روزمره دارد و در عین حال با مناسبات سلطه و تضادهای اجتماعی عمیقا در پیوند است. خود مناسبات سلطه و تضادهای اجتماعی هم صرفا متغیرهایی عینی - ساختاری آن بیرون نیستند، بلکه در متن شبکه پیچیده‌ای از احساسات و گفتارهای ایدئولوژیک بر ساخت و مفصل‌بندی می‌شوند. از این منظر، قلمرو نزاع آلود فرهنگ واجد پویایی و سیالیتی است که امکان کنشگری، معناسازی، معنازدایی، هویت‌یابی و لذت جویی را برای کنشگران فراهم می‌کند.»

کتاب «جامعه‌شناسی فرهنگی» نوشته جمال محمدی در 320 صفحه و با قیمت 128هزار تومان از سوی نشر نی وارد بارار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...