دفتر دوم از مجموعه «جهاد در فقه معاصر شیعه» به قلم استاد محمد سروش محلاتی توسط انتشارات میراث اهل قلم منتشر شد.

جهاد در فقه معاصر شیعه» به قلم استاد محمد سروش محلاتی

به گزارش کتاب نیوز، این کتاب جلد دوم از مجموعه مباحث نقد و بررسی «جهاد در فقه معاصر شیعه» است که بر محور کتاب «منهاج‌الصالحین» اثر آیت‌الله سید ابوالقاسم خوئی انجام شده است. در این مباحث سعی شده آخرین آراء فقهاء و متفکرین اسلامی که در چارچوب مبانی فقهی شیعه مطرح شده، مورد بررسی قرار گیرد.

عناوین مقالات این کتاب که در دو بخش «شرایط حضور در جهاد» و «شروط و حدود جهاد» منتشر شده است؛ عبارتند از: تزاحم جهاد با ادای حق‌الناس، منع والدین از حضور در جهاد، عذر از ادامه حضور در جهاد، تأمین تجهزات و تحصیل قدرت، جهاد نیابتی، جهاد مالی، قتال در ماه‌های حرام، شرط دعوت به اسلام قبل از جهاد، جنگ شهرها و قتل عام سپر انسانی.

دفتر اول این مجموعه در دو بخش «اقسام جهاد و شرایط آن» و «جهاد ابتدائی در عصر غیبت» در سال 1396 توسط همین ناشر منتشر شده بود.

در بخشی از این کتاب درباره عملیات استشهادی آمده است:

«فقها در این زمینه به سختی فتوا به جواز قتل نفس می‌دهند زیرا احراز مصلحت بالاتر از حفظ نفس برای آنان دشوار است. البته در فتاوای اخیر برخی از فقها این تجویز دیده می‌شود. مثلاً آیت‌الله منتظری پاسخ مثبت به این سؤال داده‌اند. متن سؤال چنین است: «به نظر شما آیا جایز است که برای کشتن دیگران دست به انتحار بزنیم؟ به‌خصوص در مورد عملیات انتحاری که گروه‌های جهادی در فلسطین و عراق انجام می‌دهند؟» و ایشان پاسخ داده‌اند:
اصولاً خودکشی و انتحار از محرمات شدید دینی است و تنها در موردی جایز است که واجب اهمّی با آن در تزاحم باشد، به نحوی که امر دایر شود بین حفظ نفس، یا ترک واجبی که اهمّ بودن آن نسبت به حفظ نفس از نظر شرع و عقل احراز شده باشد. البته تشخیص مصداق آن با خود مکلّف است و کشتار نظامیانی که در حال جنگ با مسلمانان و درصدد کشتن آنها هستند، به عنوان دفاع جایز است.

ما با این نظریه از نظر مبنایی موافق نیستیم ولی علاوه بر آن، خود نظریه را هم حتی با قبول مبنا، قابل دفاع نمی‌دانیم.
مبادرت به قتل خود در مواردی که براساس محاسبه عقلایی و با توجیه منطقی انجام می‌شود دارای سه صورت است:
1. قتل خود به منظور کاهش رنج و آلام خویش (مبتلایان به بیماری‌های صعب‌العلاج و یا مسلمانانی که گرفتار و اسیر دست دشمن‌اند و توان تحمّل شکنجه‌های ضد انسانی و حفظ اسرار کشور را ندارند).
2. قتل خود به منظور رساندن نفع به دیگران بدون آن‌که ضرری متوجه دیگری شود (مأموران اطفای حریق و یا اقدام استشهادی از قبیل رفتن روی مواد منفجره به منظور نجات هم‌رزمان خویش).
3. قتل خود به منظور رساندن ضرر به دیگران و نابود کردن آنها (عملیات استشهادی).

صورت سوم به عنوان «یک شیوه» در مقابله با دشمن و روشی برای از بین بردن او مطرح است و از این‌رو مقیّد به ضوابطی است که در باب جهاد مطرح است. مثلاً اگر فقیهی مانند ایشان «ترور» دشمن را جایز نمی‌داند، قهراً در این‌جا نیز نمی‌تواند عملیات استشهادی که ماهیتی جز ترور ندارد را بپذیرد...
با صرف نظر از این مناقشات دو خطای خطرناک در این فتوی وجود دارد که هر دو به «فردی کردن» چنین اقدامات پر مخاطره‌ای مربوط می‌شود:
یکی آن‌که خود مکلّف تشخیص مصداق اهمّ بودن این‌گونه عملیات را می‌دهد. واگذار کردن تشخیص این‌گونه مسائل که با جان انسان‌ها سر و کار دارد به تشخیص هر فرد، به معنی لوث شدن مسئولیت‌ها و فراهم شدن زمینه‌های سوء استفاده و اقدامات تبهکارانه خودسرانه است که به هیچ وجه قابل التزام نیست...

دوم آن‌که هر چند قاعده اهمّ و مهم یک قاعدۀ عقلایی است ولی باید محاسبه کرد که استفاده از یک روش خاص در موارد اهمّ چه پیامدهایی به‌جا می‌گذارد و آیا شیوه‌ای که در محاسبۀ موردی و جزئی «اهمّ» شناخته می‌شود، در یک محاسبه کلان و کلی هم قابل تجویز است؟ این اختلاف نظر درباره‌ی موضوع شکنجه نیز وجود داشته است. آیا در موارد ضرورت برای به‌دست آوردن اطلاعات مهم و حیاتی از متهمان به ترور، شکنجه مجاز است؟ گاه از این کار دفاع می‌شد به دلیل آن‌که با این کاری که ذاتاً حرام است، جلوی یک مفسدۀ بزرگ‌تر گرفته می‌شود. در مقابل استدلال فقهی شهید بهشتی این بود که باز کردن این راه چه مفاسد کلانی به‌جا خواهد گذاشت و در نگاه کلی آیا استفاده نکردن از این روش به نفع جامعه و مردم نیست؟

عیناً در این‌جا هم باید پرسید که آیا روی آوردن به این شیوه برای حذف دشمن، بالمآل چه نتیجه‌ای به‌بار می‌آورد و آیا در جامعه‌ای که عده‌ای با این اعتقاد و تشخیص اقدام به انتحار برای ضربه‌زدن به دیگران می‌کنند، گروه‌های دیگر چه عکس‌العملی خواهند داشت و در نهایت جامعه به کجا خواهد رسید؟ شاید بی‌جهت نباشد فقیهی که در کشوری مانند عراق زندگی می‌کند که گروه‌های مختلف درگیری نظامی دارند، به‌کارگیری چنین شیوه‌ای را تجویز نمی‌کند! او احساس می‌کند که با این روش‌ها آتش جنگ نه تنها کنترل نمی‌شود بلکه شعله‌های آن افروخته‌تر می‌گردد.

با توجه به همین مخاطرات است که می‌تواند نتیجۀ استناد به قاعدۀ اهم و مهم کاملاً متفاوت و بلکه معکوس باشد و با این قاعده به این نتیجه برسیم که اساساً از چنین شیوه‌ای برای انهدام دشمن متجاوز نباید استفاده کرد.»
 

خرید جهاد در فقه معاصر شیعه دفتر دوم محمد سروش محلاتی

کتاب «جهاد در فقه معاصر شیعه: دفتر دوم» اثر استاد محمد سروش محلاتی در 200 صفحه و با قیمت 90هزار تومان توسط انتشارات میراث اهل قلم منتشر شده است.

هم اکنون این کتاب را از اینجا بخرید.

................ هر روز با کتاب ................

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...