سینا صابری در کتاب «بازخوانی زندگانی حیدرخان عمو اوغلی» بر این باور است که اشتباهات متعددی از سوی تاریخ‌نگاران درباره این شخصیت رخ داده و این کتاب با حوصله بیشتری به پژوهش و بررسی همه جانبه اسناد و تاریخ درباره این شخصیت پرداخته است.

سینا صابری بازخوانی زندگانی حیدرخان عمو اوغلی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «بازخوانی زندگانی حیدرخان عمو اوغلی» سرگذشت یکی از رهبران و مبارزان نهضت مشروطه ایران و نیز انقلاب اکتبر روسیه به نام «حیدر عمو اوغلی» است و نویسنده بر این موضوع تاکید کرده که اشتباهات متعددی از سوی تاریخ‌نگاران درباره این شخصیت رخ داده و این اثر با حوصله بیشتری به پژوهش و بررسی همه جانبه اسناد و تاریخ درباره این شخصیت پرداخته است.

سینا صابری در کتاب خود به موضوعاتی مانند حیدرخان در لسان دیگران، معرفی اجمالی حیدرخان، تاریخ‌های مهم در زندگانی حیدر عمواوغلی، یادی از پدر حیدرخان عمواوغلی، دیگر مبارزان انقلابی خانواده تاری وردیف، تقریر خاطرات حیدر عمو اوغلی و عواملی که سبب شد «حیدرخان» به عرصه مبارزاتی ایران وارد شود می‌پردازد.

ورود به تهران، ترور میرزا علی اصغر اتابک، ترور محمدعلی شاه، ترور شجاع نظام مرندی، خدمات حیدرخان در سلماس و خوی، مبارزات مشترک کارگران ایران و روس، لنین و انقلاب مشروطه ایران، نقد نظریات کسروی، نقد گفتار فریدون آدمیت، ترور سید عبدالله بهبهانی، پارک اتابک، تبعید حیدرخان پس از فتح تهران، حیدرخان در جنگ جهانی اول، حیدرخان، احزاب و تشکل‌ها، حزب دموکرات، کمیته مجازات، انجمن بین‌الطلوعین، کمیته حیدر عمواوغلی، جنبش مقاومت عراق، تشکیلات قیزیل شرق قطاری و مسلمان بیروسو، جنبش مقاومت عراق، تشکیلات قیزیل شرق قطاری و مسلمان بیروسو، حزب انقلابی ایران و حزب عدالت عناوین دیگر بخش‌هایی است که صابری در کتاب خود به آن پرداخته است.

اما نویسنده در قسمت‌های دیگر از کتاب خود موضوعاتی مانند حیدرعمو اوغلی و کمونیست، کمیته جنگل (شورای دهقانان)، حیدرخان و نهضت جنگل، آشفتگی رابطه حیدرخان با روسیه پرداخته و در پایان نیز وفات، در زندان، نامه‌هایی با موضوع حیدرخان، رابطه حیدرخان با برخی مبارزین دیگر و حیدراوغلی و اشخاص هم‌نام را بررسی کرده است.

صابری در بخشی از کتاب به نقد نظریات کسروی درباره حیدر عمو اوغلی پرداخته است و بیان می‌کند: «کسروی در ارتباط با حیدرخان و قضاوت‌هایی که پیرامون این شخصیت انقلابی انجام داده، مکررا به کج راهه رفته است و از باب اینکه هرگاه یک نفر در تاریخ، مطلبی را به نگارش درآورد، کثیری از آیندگان نیز بدون تحقیق و پژوهش، همان گفته‌ها را بازنویسی و بازگویی می‌کنند سبب شده است تا این قضاوت و گفتارهای ناصحیح کسروی در بسیاری دیگر از کتب و مقالات وارد شود و مسیر نگارش تاریخ و مطالعات تاریخی را در بی‌راهه اندازد.»

به اعتقاد مولف کسروی در مورد زادگاه حیدرخان به سلماس اشاره کرده است که با آنچه برادر حیدرخان (مصطفی تاروردیف) ارومیه را معرفی کرده و (قطعا به صحت نزدیک است چرا که معمولا اعضای خانواده از محل ولادت هم بی‌خبرند) در تعارض است.

ثانیا نوشته است که حیدر عمو اوغلی در هنگام ورود به ایران بیش از 20 سال نداشته است که این سخن نیز ابطالش از سخنان گذشته مشخص شد زیرا حیدرخان در هنگام ورود به ایران حدود 22 سال سن داشته است. ثالثا می‌نویسد چون شورش مشروطه پدید می‌آید یکی از هواداران آن می‌‌شود. این سخن نیز با اندک تاملی رد می‌شود چرا که حیدرخان از زمان ورود به ایران که حدود ذی‌القعده 1320 قمری بوده، به فعالیت‌های تبلیغی – ترویجی بر علیه مستبدین پرداخت و خود یکی از افرادی بود که جنبش مشروطه را به وجود آورده و هدایت کرد نه اینکه پس از آغاز جنبش مشروطه از هواداران آن بشود.

در جایی دیگر می‌نویسد که حیدرخان و علی محمد تربیت، افزار کار تقی‌زاده شده بودند؛ چطور کسروی چنین بیانی دارد حال اینکه حیدرخان خود از رهبران و پایه‌گذاران مشروطه‌گری و سیاست‌های سازمان‌یافته در ایران آن روزگار بوده است. سابقه فعالیت‌های سیاسی و تشکیلاتی حیدرخان به 12 سالگی باز‌می‌گردد حال اینکه تقی‌زاده از حدود 20 سالگی با نوشته‌های روشنفکرانی نظیر طالبوف آشنا می‌شود و تازه در حدود 1284 شمسی به محافل ضد استبدادی تبریز وارد می‌شود.

خامسا قاتلین سید عبدالله بهبهانی را از دسته حیدرخان معرفی می‌کند. کسروی که یکی از عوامل پخش این سوء ظن تاریخی شده از نوع ادبیات و تحلیل موضوعش به سادگی پیداست که احاطه‌ای بر مسائل نداشته و صرف بیان دیده‌ها و نوشته‌های سطحی بوده است. نویسنده در بخش دیگری نیز به نقد گفتار فریدون آدمیت نیز پرداخته است.

کتاب «بازخوانی زندگانی حیدرخان عمو اوغلی» نوشته سینا صابری در 275 صفحه به بهای 175 هزار تومان از سوی نشر موسسه آموزشی تالیفی ارشدان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...