آینه‌های روبرو | الف


«من شعر فروغ را به عنوان یک اثر تأمل‌برانگیز می‌خوانم. شما چطور به یک قطعه موسیقی گوش می‌دهید، چطور به یک تابلوی نقاشی نگاه می‌کنید، اصلاً چطور به یک گل نگاه می‌کنید؛ من به شعر فروغ به همان شکل نگاه می‌‌کنم».
«شاملو و اخوان همدیگر را که می دیدند و به شیوه ایرانی ها خیلی قربان صدقه هم می رفتند، اما در غیاب هم شاملو اخوان را شاعر نمی دانست و می گفت راوی است؛ اخوان هم شعرهای سپید شاملو را گمراه کننده می دانست...»

پنهان در آینه مهدی مظفری‌ساوجی

« {بوف کور} در واقع نقد تاریخ ایران است. توصیف تاریخ ایران است. توصیف زمانی است که زندگی می‌کرده. یک نوع اعتراض خیلی شدید است. خلاصه بوف کور داستانی است که نویسنده می‌خواهد با آن موضع خود را در جهان روشن کند. می‌خواهد ببیند کجا ایستاده؛ مملکتش کجا ایستاده است؛ خودش در این تاریخ کجا ایستاده است. از این نظر کتاب مهمی است»

«این دو (نیما و اخوان)، دو صدای مختلف، دو زبان و دو بیان و دو نحوۀ نگریستن هستند. شاید مهم‌ترین تمایز اخوان بهره‌برداری از زبان فارسی به عنوان شیئ هنری باشد. دقت و حساسیتی که اخوان در زبان فارسی دارد در نیما نمی‌بینم. اما تفاوت اساسی در وسعت دید و گستردگی جهان‌بینی نیماست. نیما ذهنی نظریه‌پرداز، نو و انقلابی دارد».

این‌ها بخشی از کتاب «پنهان در آینه» است، اثری گفتگو محور که حاصل گفت و شنید ضیاء موحد و مهدی مظفری ساوجی است و به همت نشر هرمس به بازار آمده است.

درک اهمیتِ ثبت تاریخ شفاهی به روایت چهره های نامدارِ عرصه هنر و ادبیات، باعث رشد قابل توجهی در زمینه انتشار آثار گفتگو محور در سالهای اخیر بوده است. کتاب حاضر یکی از نمونه های در خور اعتنا در این زمینه است. با وجود چهارچوب های مشخص و تغییر ناپذیر چنین آثاری، مظفری ساوجی کوشیده لااقل به لحاظ محتوایی اثری متفاوت و در عین حال جذاب را تدارک ببیند. مظفری ساوجی با دور شدن از الگوی آشنای رعایت تقدم و تاخر تاریخی در چنین گفتگوهایی (که از تولد و کودکی فرد آغاز و تا میانسالی و پیری پیش می آیند) و صرف نظر کردن از بخش خصوصی خاطرات گفتگو شونده؛ روی جنبه های حرفه ای کار ضیاء موحد متمرکز شده است. این مسئله هم در بیان خاطرات او از چهره های شناخته شده دیده می شود و هم در نوع نگاه و دیدگاه هایی که نسبت به اشخاص و آثار مختلف بیان کرده است.

ضیاء موحد شاعر، منتقد و مترجمی است پر سابقه و با اعتبار که در حوزه ادبیات، فلسفه و منطق نه فقط صاحب تالیفات گوناگون است که در مقام استادی، شاگردان بسیاری را نیز تربیت کرده است. بیش از نیم قرن حضور مستمر در در فضاهای فرهنگی و ادبی و همچنین دانشگاهی باعث شده خاطرات دست اولی از نشست و برخاست با چهره های نامدار گوناگون داشته باشد.

مظفری ساوجی از جمله نویسندگان جوانی است که آثار موفقی درباره چهره های نامدار حوزه ادب و هنر داشته است؛ چه در قالب گردآوری مجموعه مقالاتی در معرفی و نقد این چهره ها و چه در ارائه کتاب های گفتگو محور که به زندگی و آثار و یا دیدگاه های چهره های شناخته شده در این حوزه ها می پردازد. مظفری ساوجی برای تدارک دیدن کتاب حاضر، با درک درستی از ویژگی ها و جایگاه ضیاء موحد به سراغ او رفته است و پای صحبت هایش نشسته است. انجام گفتگو و طی مراحل انتشار آن خود حکایتی است دراز دامن، این کتاب حاصل حدود چهار سال گفتگو با ضیاء موحد است. جلسات گفتگو از سال ۱۳۸۵ آغاز و تا سال ۱۳۸۹ ادامه داشت و در قالب ۲۰ ساعت مصاحبه ضبط شد و پس از آن نیز در حدود پنج سال طول کشید تا ضیاء موحد درمیان مشغله های گوناگون خود، متن پیاده شده گفتگوها را بازخوانی و اصلاح کند.

به هر حال حاصل کار، کتابی است پروپیمان که بی گمان ارزش این صبر و تحمل را داشته است. چراکه از یک سو دربر گیرنده خاطرات بازگو نشده و دست اولی از شخصیت های نامدار حوزه شعر و ادبیات است و از دیگر سو بازتاب دهنده دیدگاه های ضیاء موحد در پاره ای از حوزه های تخصصی اوست که نکات کارآمد و آموزنده فراوانی در خود دارد.

کتاب حاضر به هشت فصل کلی تقسیم شده: فلسفه، شعر، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، شعر دهه هفتاد، جریان روشنفکری، رمان بوف کور و هوشنگ گلشیری. در نگاه نخست رفتن به سراغ چنین سرفصل هایی حاصل شناخت درستی بوده که گفتگو کننده از موحد، فضای فکری و حوزه های فعالیتش داشته است. موحد در حوزه فلسفه تحصیل و تدریس کرده، در حوزه شعر نه فقط به عنوان یک شاعر که به عنوان یک منتقد و صاحب نظر نیز فعال بوده است. از دیگر سو حضور موحد در فضای هنر و ادبیات دهه های گذشته، یکی از عوامل مهم آشنایی او با فضای روشنفکری و نیز چهره های مطرح و نامداری است که با برخی از آنها همانند احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و هوشنگ گلشیری مراوده ای نزدیک داشته ست. همین مراوده نزدیک باعث شده در چند فصلی که به این چهره ها اختصاص یافته، نه تنها خاطراتی جذاب و خواندنی از این شخصیت ها بازگو شده که به شناخت آنها بسیار کمک می کند، بلکه به فراز و فرود بخشهایی مهم از کارنامه آنها نیز پرداخته شده است.

به این ترتیب چنانچه اشاره شد، فرازهای اصلی این گفتگوها جملگی با اشراف از فعالیت ها و تجربیات موحد انتخاب شده و هریک از این فرازها در طول گفتگو شاخ و برگ پیدا کرده و به بخش های مختلف تقسیم می شود. برای نمونه در فصل اول که موضوع فلسفه محور اصلی گفتگو بوده، فلسفه در قرون وسطی، دکارت، هگل، راسل، فلسفه قدیم و جدید، فلسفۀ تحلیلی معاصر و فرگه نیز در ادامه مورد بحث قرار می گیرد و یا در فصل دوم که موضوع شعر محور بحث بوده، در ادامه به مباحثی همچون شعرگفتن، سبک هندی، مسئلۀ تعهد، شعر و سیاست، فروغ فرخزاد و مسئلۀ شعر و زندگی، «خانه سیاه است» و... نیز پرداخته شده است. یکی از مهمترین قسمت های کتاب، فصلی است که به بحث «روشنفکری» در ایران اختصاص یافته است. مسئلۀ روشنفکری، شریعتی و آل احمد، احمد کسروی، انقلاب اسلامی سال ۵۷، خلیل ملکی و جلال آل احمد و در خدمت و خیانت روشنفکران از جمله بحث های مطرح شده در این فصل خواندنی است.

ضیاء موحد سالهاست شعر می سراید از جمله شاعران باسابقه محسوب می شود، از این رو با تغییرو تحول های شعر معاصر به خوبی آشناست. موحدی ساوجی از این فرصت استفاده کرده و بخشهای زیادی از کتاب خود را به گفتگودرباره شعر و همچنین چهره های ممتاز شعر معاصر اختصاص داده است. «شعر دهه هفتاد» در این میان جایگاه خاصی داشته است. آشنایی موحد با شعر این دهه و تاثیراتی که از جریانهای شعری خارج از ایران پذیرفته بستری را فراهم آورده تا ادامه به مسئله ظهور پست مدرنیسم در غرب به نحوه شکل‌گیری و ورود آن به ایران و تاثیری که بر شعر شاعران پرداخته شود. همچنین کتاب «خطاب به پروانه‌ها»ی رضا براهنی نیز به عنوان یکی از آثار تاثیر گذار بر شاعران این دوره مورد بحث قرار گرفته است.

«پنهان در آینه» همانند اغلب کتابهای گفتگو محور، جذابیت اصلی خود را مدیون وسعت تجربه و غنای اندیشه گفتگو شونده و هنر گفتگو کننده در مدیریت و هدایت گفتگوست. دانش موحد و تجربه گسترده او و هنر مظفری ساوجی در این کتاب دست به دسهم داده اند و اثری پرو پیمان را پیش روی خواننده گذاشته اند. اثری که هم خوشخوان است و هم جذاب و به دلیل نکات فراوان مطرح شده در آن آموختنی های ارزنده ای برای خواننده به ارمغان می آورد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...