المیرا صابرنعیمی | ایبنا


فرنوش جزینی، مترجمی که جدیدترین رمان میچ آلبوم با ترجمه او منتشر شده، درباره مهمترین ویژگی سبک نویسندگی میچ آلبوم گفت: او در رمان‌هایش پرسش‌های عمیقی که ذهن انسان‌های امروزی را شدیداً درگیر کرده در قالب داستان‌هایی پر از وجوه رمزآلود مطرح می‌کند.

غریبه‌ای در قایق نجات» [The Stranger in the Lifeboat]  میچ آلبوم [Mitch Albom]

«غریبه‌ای در قایق نجات» [The Stranger in the Lifeboat] عنوان جدیدترین رمان میچ آلبوم [Mitch Albom] نویسنده آمریکایی است که سال ۲۰۲۱ منتشر شد و نخستین ترجمه از آن خیلی زود به کتاب‌فروشی‌های ایران راه یافت. آلبوم نویسنده‌ای محبوب در جهان و ایران است و اغلب آثارش با ترجمه‌های مختلف در ایران به چاپ رسیده‌اند. موضوعات عرفانی و الهام‌بخش از محبوب‌ترین مفاهیمی هستند که این نویسنده در داستان‌هایش به کار می‌برد و آلبوم با همین ویژگی نیز شناخته شده است. فرنوش جزینی، مترجم رمان «غریبه‌ای در قایق نجات»، در گفت‌وگویی که با ایبنا انجام داده، درباره این رمان و مهمترین ویژگی‌هایش توضیحاتی ارائه داده که در ادامه می‌خوانید:

ابتدا کمی درباره موضوع اصلی رمان «غریبه‌ای در قایق نجات» توضیح دهید. میچ آلبوم در پی روایت چه داستان و انتقال چه موضوعی به مخاطب است؟ ویژگی متمایز داستان نسبت به سایر آثار داستانی در چیست؟
نویسنده در کتاب «غریبه‌ای در قایق نجات» روایتگر ماجراهای پیش آمده برای عده‌ای از سرنشینان به‌جا مانده از یک کشتی تفریحی لوکس و مجلل است؛ سرنشینانی شامل افراد معروف و سرشناس از جمله رئیس‌جمهور سابق آمریکا و عده‌ای هنرمند هستند که توسط یک میلیاردر با محوریت موضوعی با عنوان «ایده‌ بزرگ» دور هم جمع شده‌اند و به گفته صاحب کشتی قصد تغيير دنیا را دارند؛ اما این قایق دچار سانحه می‌شود و همین حادثه سرنوشت سرنشینانش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.
گروهی که از این سانحه جان سالم به در برده بودند سرگردان و حیران در اقيانوسى بيكران در یک قایق نجات و در انتظار کمک، با فردی روبه‌رو می‌شوند که برایشان ادعای «خدایی» می‌کند. داستان از زبان یکی از بازمانده‌های آن کشتی لوکس روایت می‌شود که تمام وقایع را در دفتری ثبت کرده است.

در نتیجه می‌توان گفت او در این رمان هم در پی انتقال مفاهیمی است که ردپایش را در بسیاری از نوشته‌های قبلی‌ این نویسنده هم می‌توان یافت. به نظر شما مهمترین ویژگی «غریبه‌ای در قایق نجات» چیست؟
از ویژگی‌های مهم این داستان تعمق و تفکر در مورد باورهای عمیق انسانی است، باورهایی که شاید پیش از این اصلا به آن‌ها فکر نکرده بودیم و اینکه چطور پاسخ برخی دعاهای ما می‌تواند در جایی ظاهر شود که اصلاً انتظارش را هم نداریم. چنین مفاهیمی در اکثر کارهای میچ آلبوم به چشم می‌خورد، در این رمان نیز داستان به گونه‌ای است که تا مدت‌ها فکر مخاطب را درگیر خود می‌سازد و سوالات مختلفی برای خواننده داستان مطرح می‌کند. مثلا به این می‌اندیشیم که چقدر یک انسان به زمان احتیاج دارد تا در این دنیای بی‌حدو مرز احساس بزرگی کند ولی تنها حضور در یک اقیانوس کافیست تا احساس کوچک و حقیر بودن به او دست دهد و تازه متوجه شود که هیچ‌کس نیست.
در واقع این رمان به پرسش‌های بسیاری که می‌تواند سؤال تک تک ما انسان‌ها باشد با روایتی داستان‌گونه پاسخ می‌دهد. بسیاری از پرسش‌هایی که پس از فقدان و از دست دادن عزیزان خود درگیر آن می‌شویم.
ویژگی بسیار قابل‌توجه سبک نویسندگی میچ آلبوم این است که پرسش‌های عمیقی که ذهن انسان‌های امروزی را شدیداً درگیر کرده در قالب داستان‌هایی پر از وجوه رمزآلود مطرح می‌سازد و قضاوت نهایی را برعهده خواننده می‌گذارد، هرچند کلیدهایی را در این میان به‌دست خواننده می‌دهد. این قضاوت شخصی خواننده است که به نتیجه غایی می‌انجامد.

آلبوم بیشتر به دلیل داستان‌های الهام بخشی که به نگارش درآورده شناخته شده است. آیا این ویژگی در رمان «غریبه‌ای در قایق نجات» هم به چشم می‌خورد؟
بله، میچ آلبوم در این رمان هم مثل سایر رُمان‌های دیگری که از او خوانده‌ایم داستانی الهام‌بخش و سرشار از امید را پیش روی ما قرار می‌دهد و قطعا یکی از دلایل موفقیت کتاب‌های این نویسنده هم همین الهام‌بخشی و امیدی است که به خواننده منتقل می‌سازد.
در واقع آلبوم تا پایان داستان، خواننده را وادار می‌سازد مدام در حال حدس و گمان باشد و فکری که شاید تابحال به ذهن ما خطور نکرده باشد را پیش رویمان قرار می‌دهد: اینکه اگر واقعا روزی خداوند را صدا کنیم و از او کمک بخواهیم و او مقابل ما ظاهر شود چه می‌کنیم؟ چه سؤالاتی از او می‌پرسیم؟ آیا اصلاً باورش می‌کنیم؟

این نویسنده در سطح جهان و همینطور ایران به خوبی شناخته شده و معمولا مترجمان مختلفی به سراغ آثارش می‌روند. با این حال به عنوان آخرین سوال بفرمایید که چه شد که تصمیم گرفتید رمان «غریبه‌ای در قایق نجات» را ترجمه کنید؟
شخصا با وجود اینکه می‌دانستم این نویسنده در ایران شناخته‌ شده‌ است و کارهای او به سرعت در ایران، نه از سوی یک، دو یا سه نشر بلکه توسط تعداد زیادی از ناشران به چاپ خواهد رسید، تصمیم به ترجمه‌اش گرفتم. کمتر سراغ ترجمه آثاری می‌روم که عده‌ای زیادی بلافاصله درصدد ترجمه آن برمی‌آیند و به هیچ‌وجه به دنبال موازی‌کاری نیستم، با این وجود، طبق معمول همیشه که پیگیر کتاب‌های تازه منتشر شده در دنیا هستم، با خواندن خلاصه‌ای از این کتاب، مشتاق خواندن و ترجمه آن شدم.

درباره کتاب:
میچ آلبوم نویسنده، روزنامه‌نگار و نمایشنامه‌نویس آمریکایی، متولد سال ۱۹۵۸ است و از کتاب‌هایش تاکنون بیش از ده‌ها میلیون نسخه در جهان فروش رفته است. او فعالیت خود را با نوشتن مطالب ورزشی آغاز کرد، ولی اغلب با آثاری شناخته می‌شود که در آن‌ها به موضوعاتی چون مرگ و ایمان پرداخته شده است.
«پنج نفری که در بهشت می‌بینید»، «نفر دیگری که در بهشت ملاقات می‌کنید»، «ارباب زمان»، «سه‌شنبه‌ها با موری»، «اولین تماس تلفنی از بهشت»، «کمی ایمان داشته باش»، «برای یک روز بیشتر»، «در جستجوی چیکا» و «سیم های جادویی فرانکی پرستو» آثاری هستند که از این نویسنده به فارسی ترجمه و منتشر شده است. اغلب آثار این نویسنده‌ آمریکایی از سوی ناشران مختلف و با عناوین متفاوت به چاپ رسیده است.

رمان «غریبه‌ای در قایق نجات» اثر میچ آلبوم با ترجمه فرنوش جزینی در ٢٤٨ صفحه و به قیمت ٧٥ هزار تومان از سوی کتابسرای تندیس منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...