راهنمای سفر به زیبایی | الف


«بازی‌های المپیک ریو زیبا بود»، «این ماشین خیلی زیبا است»، «بوستان محله ما گل‌های زیبایی دارد»، «اشعار حافظ بسیار زیبا هستند»، «آن شخص واقعا زیباست»، «تابلوهای نقاشی کمال‌الملک فوق العاده زیبا طراحی شده‌اند»، «چه غروب زیبایی!» و... چنین داوری‌هایی در باب موضوعات مختلف فراوان است.

اران گوتر [Eran Guter]  فرهنگ زیباشناسی» [Aesthetics A-Z]

جالب‌تر آن‌که در برخی موارد به امور متضادی صفت زیبایی نسبت داده می‌شود؛ مثلا هم یک فیلم طنز و هم یک فیلم تراژدی، در مورد هر دو گفته می‌شود که فیلم زیبایی هستند، در حالی‌که اولی مایه خنده است و دومی باعث گریه می‌شود. از این‌گونه مثال‌ها نمونه‌های زیادی وجود دارد. آیا اساسا چیزی هست که نتوان در مورد آن از زشتی و زیبایی سخن گفت؟ و اگر خوب دقت کنیم، متوجه می‌شویم که هر چیزی، بدون استثنا، می‌تواند موضوع داوری زیبایی‌شناختی واقع شود. اگر کسی این نظر را قبول ندارد، می‌تواند تلاش کند و مثال نقضی برای آن بیابد.

بی‌جهت نیست که برخی از فیلسوفان حوزه زیبایی‌شناسی بر این باور هستند که گستره مفاهیم مورد توجه زیبایی‌شناسی وسیع‌تر و جامع‌تر از گستره‌هایی است که موضوع مطالعه اغلب شاخه‌های فلسفه قرار گرفته اند. اما واقعا زیبایی چیست که این‌گونه به‌طور گسترده در مورد همه چیز و همه کس به‌کار می‌رود؟ افلاطون رساله‌ای دارد با عنوان هیپیاس بزرگ. در این رساله، سقراط با شخصی به اسم هیپیاس به طور مفصل در مورد چیستی زیبایی گفتگو می‌کنند. در پایان‌ این رساله جالب و جذاب از زبان سقراط، که در تعریف زیبایی درمانده شده است، این عبارت ذکر می‌شود: «زیبا دشوار است».

بنابراین عجیب نیست که پیشینه مباحث زیبایی‌شناسی به دوران باستان می‌رسد و فیلسوفی همچون افلاطون تقریبا همه مسائل آن را مطرح کرده باشد. البته اصطلاح «زیبایی‌شناسی» و شکل‌گیری آن همچون یک رشته خاص در حوزه فلسفه به قرن هجدهم بازمی‌گردد. اولین‌بار الکساندر باومگارتن (۱۷۱۴-۱۷۶۲)، فیلسوف عقلگرای آلمانی، اصطلاح زیبایی‌شناسی (Aesthetics) را، با الهام از زبان یونانی، در معنای خاص آن به‌کار برد و آن را به عنوان یک رشته علمی در دانشگاه تدریس کرد. او در این زمینه نظریات خاصی را مطرح کرد که مجال بازگویی آنها نیست، اما علی‌رغم ابهام و پیچیدگی دیدگاه او، نظریات او مورد توجه اندیشمندان رمانتیک و به‌ویژه کانت واقع شد و نقش و سهم او در تاریخ اندیشه نه تنها ماندگار، بلکه جاودان شد.

شاید عجیب به نظر برسد، اما واقعیت آن است که زیبایی تقریبا با همه ساحت‌ها و حوزه‌های فردی و اجتماعی انسان ارتباط تنگاتنگی دارد، به حدی که زیبایی حتی ارتباط جدی و مهمی با سیاست نیز دارد. همین امر باعث شده است که بسیاری از فیلسوفان در باب رابطه میان زیبایی و سیاست به‌طور جدی تأمل کنند؛ برای مثال نتیجه تأملات هربرت مارکوزه (۱۸۹۸-۱۹۷۹)، فیلسوف نامدار آلمانی در قرن بیستم، درباره تاثیر زیبایی در سیاست این است که آزادی انسان به وسیله زیبایی هنری به‌دست می‌آید.

زیبایی به‌واسطه سرشت خاصش هرگونه دیکتاتوری و استبدادی را نفی می‌کند، بنابراین آزادسازی زیبایی منجر به انقلاب و دگرگونی ریشه‌ای و بنیادی در سیاست حاکم می‌شود. مشابه چنین بحث‌هایی در باب رابطه زیبایی با حقوق، اخلاق، جامعه‌شناسی، دین، علم و حتی تاریخ نیز وجود دارد. به عنوان نمونه بندتو کروچه (۱۸۶۶-۱۹۵۲)، فیلسوف بزرگ ایتالیایی قرن بیستم، در باب تاریخ بر این باور است که تاریخ در ذیل هنر قرار می‌گیرد و تابع آن است. از نظر او شناخت تاریخی نوعی شناخت هنری است و از قوانین آن پیروی می‌کند.

همه این مطالب ما را برمی‌انگیزد که زیبایی‌شناسی را بسیار مهم و جدی تلقی کنیم و برای درک و فهم بیشتر و بهتر و عمیق‌تر امور به سراغ آن هم برویم؛ زیرا همه امور سویه‌های زیبایی‌شناختی دارند. اما به دلیل گستردگی و تنوع مباحث آن، آشنایی با این حوزه وسیع اصلا سهل و ساده نیست. ولی خوش‌بختانه کسانی هستند که با تلاش و کوشش بسیار و تجربه فراوان این کار دشوار را به‌خوبی به سرانجام رسانده‌اند. اران گوتر [Eran Guter] با کتاب مختصر خود، «فرهنگ زیباشناسی» [Aesthetics A-Z] در همین زمره جای می‌گیرد.

خود مولف در مقدمه کتاب از نوشته‌اش تعبیر به راهنمای سفر می‌کند؛ راهنمای سفری که قرار است به خواننده، مسیر را در مواجهه با این شاخه‌ از فلسفه نشان دهد. همچنین ربط و نسبت زیباشناسی به عنوان حوزه‌ای از فلسفه با دیگر شاخه‌ها از جمله فلسفه اخلاق، متافیزیک و حتی علوم اجتماعی را مشخص کند. این اثر به صورت مجموعه مدخلی‌هایی است که بر اساس حروف الفبای فارسی مرتب شده‌اند و در هر مدخل به دیگر مدخل‌های مرتبط نیز ارجاع داده شده است. به این ترتیب کار برای فهم بهتر و جامع‌تر از مفاهیم و مسائل، ساده‌تر شده است.

در این کتاب بنابر اذعانِ خودِ مولف، زیباشناسی در معنای وسیع آن مورد توجه بوده است، یعنی زیباشناسی را اعم از فلسفه هنر و همچنین اعم از رویکرد قاره‌ای و تحلیلی به فلسفه هنر در نظر گرفته است. این امر باعث می‌شود که خواننده در مواجهه با این کتاب با طیف وسیعی از مفاهیم که توسط گرایش‌های مختلف در باب زیباشناسی به کار گرفته شده است، آشنا شود و به دام یک‌جانبه نگری ناآگاهانه نیافتد. در واقع باید اشاره کرد که وسیع‌تر گرفتن معنای زیباشناسی در مورد چنین کتاب‌هایی مفیدتر است؛ چرا که به خواننده اجازه می‌دهد که با گستره‌ای از رویکردها مواجه شود و خودش از میان این رویکردهای متفاوت دست به انتخاب بزند.

مدخل‌ها به گستره وسیعی از امور پرداخته‌اند. به فیلسوفانی می‌پردازد که هر یک به نحوی با زیباشناسی برخورد داشته‌اند و به حوزه آن وارد شده‌اند؛ برای نمونه می‌توان از این افراد نام برد: تئودور آدورنو، ارسطو، افلاطون، آرتور دانتو، زیگموند فروید، لودویگ ویتگنشتاین، پل ریکور و ایمانوئل کانت و... تقریبا هیچ‌کدام از نظریه‌های زیباشناسانه (قدیم و جدید) فراموش نشده‌اند؛ از جمله: نظریه چشم معصوم، نظریه خودآیینی زیباشناختی، نظریه دولایگی، نظریه فرمالیسم، نظریه «شعر همچون نقاشی است» و نظریه مولف و...

همچنین مفاهیم و اصطلاحات پرکاربرد و چه بسا مرکزی این حوزه به‌خوبی بیان شده‌اند؛ به عنوان مثال: تراژدی، آوانگارد، میمه‌سیس (تقلید)، شباهت، بازنمایی، روایت و کاتارسیس و... مکاتب فلسفی مرتبط با زیباشناسی نیز از جمله مواردی هستند که بخش قابل توجهی از مدخل‌ها را تشکیل می‌دهند؛ مکتب‌هایی همچون: پست‌مدرنیسم، اگزیستانسیالیسم، ساختارگرایی، مارکسیسم و هرمنوتیک و... مفاهیم کلی، پایه و اولیه‌ای از جمله ادبیات، اخلاق، حقیقت، زیبایی، سانسور، سیاست، فرهنگ، معنا و هرزه‌نگاری نیز مورد توجه بوده‌اند. امر جالبی که در میان مدخل‌ها مشاهده می‌شود، پرداختن به خودِ شاخه‌های هنری است از جمله عکاسی، رقص، تئاتر، معماری، پیکر تراشی و موسیقی. در یک کلام، این فرهنگ مدخل‌هایی را فراهم آورده که سوال‌های بنیادین و اساسی خواننده را در مورد زیباشناسی تا حد زیادی پاسخ خواهد داد.

این اثر که ترجمه‌ای است از Aesthetics A-Z نوشته Eran Guter توسط انتشارات دانشگاه ادینبورو (Edinburg University Press) در سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید و ترجمه آن به‌تازگی توسط نشر ماهی در ایران منتشر شده است. نشر ماهی پیش از این هم چهار کتاب ارزشمند دیگر (مبانی زیباشناسی، زیباشناسی چیست؟، فلسفه‌ی هنر و درآمدی بر زیباشناسی اسلامی) در حوزه زیباشناسی به فارسی‌زبانان فرهنگ‌دوست تقدیم کرده‌ است. این فرهنگ و سایر کتاب‌ها به همه افرادی که به دنبال کتابی معتبر در این زمینه هستند، پیشنهاد می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...