تازه‌ترین اثر احمدرضا احمدی، شاعر شناخته‌شده معاصر، در حوزه کودکان و نوجوانان به همت انتشارات پرنده آبی (واحد کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی) با عنوان «پسرک، خواب، بیداری» و با تصویرگری نوشین خائفی‌اشکذری منتشر شد.

احمدرضا احمدی پسرک، خواب، بیداری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «پسرک، خواب، بیداری» عنوان کتاب تازه‌جاپی از نشر پرنده‌ی آبی است. این اثر داستانی تخیلی‌ و فانتزی را احمدرضا احمدی برای گروه سنی الف و ب نوشته است و انتشارات پرنده‌ی آبی (واحد کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی) آن را چاپ کرده است.

احمدرضا احمدی از پُرکارترین شاعران معاصر است که با ادبیات فارسی کهن و نو آشنایی عمیق دارد و در سال‌های گذشته دفاتر شعر بسیاری از او به چاپ رسیده است. مخاطبان احمدرضا احمدی او را بیشتر با آثارش برای بزرگسالان می‌شناسند، اما باید توجه داشت که وی آثار داستانی و شعری در ادبیات کودک و نوجوان در زمینه داستان نیز دارد. مثلاً از دیگر آثار احمدرضا احمدی که پیشتر برای کودکان نوشته شده است و در انتشارات علمی‌ و فرهنگی (پرنده آبی) به چاپ رسیده، می‌توان به «تکه ابر، شاخه نرگس»، «حوض کوچک، قایق کوچک»، «کبوتر و ساعت» در سال‌های دورتر اشاره کرد. گفتنی است که احمدی در همکاری دیگری با پرندۀ آبی در سال 1400، همزمان کتاب «شاعر و گل‌ها» را نیز برای کودکان منتشر کرده است.

آثار احمدرضا احمدی در حوزه کودکان مخاطبان خاص خود را دارد. در این دست آثار وجه انتزاعی و شعرگونگی ویژگی و درون‎‌مایۀ اصلی به شمار می‌رود. در «پسرک، خواب، بیداری» نیز در دنباله این ویژگی مشترک آثار، رؤیاهای کودکان به تصویر کشیده می‌شود و اینکه آنان چگونه آرزوی تحقق‌ بخشیدن به این آرزوها را دارند؛ آرزوهایی مثل داشتن دوچرخه، برف‌بازی، بارگشتن پدر از سفر یا چیزهایی شبیه به این که می‌تواند رؤیاهای هر بچه‌ای باشد.

در بخشی از «پسرک، خواب، بیداری» می‌خوانیم:
«مادر پسرک می‌گوید، پسرم هرچه را شب در خواب می‌بیند، همان اتفاق روز بعد در واقعیت رخ می‌دهد. پسرک همیشه آرزو داشت یک دوچرخه داشته باشد. شب خوابش را دید. صبح که از خواب بیدار شد دید که یک دوچرخه پشت در اتاق اوست.»

پرنده آبی چاپ نخست «پسرک، خواب، بیداری» را با قطع رحلی و قیمت 60 هزارتومان، در ۳۲ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به چاپ رسانده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...