کتاب «ما از همه بهتریم: طنز سیاسی ـ اجتماعی روسی از انقلاب اکتبر تاکنون» به کوشش و ترجمه مهناز صدری از سوی نگارستان اندیشه منتشر شد.

ما از همه بهتریم: طنز سیاسی ـ اجتماعی روسی از انقلاب اکتبر تاکنون مهناز صدری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در روسیه باستان خندیدن مذموم دانسته می‌شد و بسیاری بر این باور بودند که در خنده، شیطان پنهان شده است. با این حال در فرهنگ باستانی مردم روسیه دلقک‌ها و آوازه‌خوانان دوره‌گردی بوده‌اند که با حرکات مضحک و ترانه‌ها و گفتارهای طنزآمیز موجب شادی و خنده مردم می‌شدند. طنز در ادبیات روسی با آثار گوگول و سالتیکف شدرین رسماً متولد می‌شود؛ ولی رواج و گسترش آن در قرن بیستم صورت گرفت و در آثار چخوف و بولگاکف به اوج خود رسید.

باید گفت ماهیت و طبع طنز روسی، مهربانانه است. این طنز به هیچ‌روی تحقیرآمیز یا توهین‌کننده نیست و تنها جنبه عبرت‌آموز و پندآموز دارد. در طنز روسی نه‌تنها می‌توان شاهد جریان انحطاط شخصیت انسان، بلکه تکامل آن نیز بود. طنز در دوران اتحاد جماهیر شوروی، به‌ویژه سال‌های بعد از جنگ دوم جهانی به علل سیاسی و سانسور شدید در حکومت سوسیالیستی ـ کمونیستی رنگ می‌بازد و به شکل طنز معروف به «طنز شورویایی» در فیلم‌های هنری و مجله‌های طنز به حیات بی‌رمق خود ادامه می‌دهد. با ظهور میخائیل بولگاکف ـ طنزپرداز پرآوازه روسی ـ که در رمان‌ها، نمایش‌نامه‌ها و داستان‌های کوتاه و طنزآمیزش حکومت کمونیستی، انقلاب اکتبر و در رأس آن استالین را سخت به سخره می‌گرفت، طنز دوباره جان تازه‌ای در ادبیات روسی می‌یابد.

بعد از جریان فروپاشی، طنزپردازان باز هم به نوشتن خاطرات خود از دوران حکومت کمونیستی می‌پردازند و «انسان نوین» به وجود آمده در آن رژیم را به سخره می‌گیرند. جالب است بدانیم که اکنون با گذشت سال‌های زیادی از فروپاشی کمونیزم در مرکز طنز جامعۀ امروزی روسیه، باز هم «انسان نوین» که حالا از بند افکار کمونیستی رها شده، قرار دارد. انسانی که افکار و دیدگاهش در طول تقریباً صد سال از یک شهروند در حکومت امپراتوری به شهروند حکومت کمونیستی و پس از آن به شهروند جمهوری فدرال استحاله شده و اینک باز هم به شکل «انسان نوینی» که دیگر اصالت و هویتش را گم کرده، درآمده است.

این کتاب شامل تعدادی از داستان‌های کوتاه بعضی از طنزپردازان روسی بعد از انقلاب اکتبر و همچنین بعد از فروپاشی تاکنون است.

میخائیل بولگاکف، میخائیل زوشنکو، آناتولی الکسین، ویکتوریا توکاروا، یوگنی گریشکاوتس، ولادیمیر واینوویچ، لودمیلا اولانووا نویسندگان روسی‌ای هستند که در این کتاب افزون بر اشاره‌ای کوتاه به زندگی آنها، داستان‌های طنزی از آنها نیز ترجمه شده است.

کتاب «ما از همه بهتریم: طنز سیاسی ـ اجتماعی روسی از انقلاب اکتبر تاکنون» به کوشش و ترجمه مهناز صدری در 241 صفحه از سوی نگارستان اندیشه منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...